بلاغت فارسی
محمّدحسین موحّد؛ امیر مقدم متقی؛ صفا کاظمیان مقدم
چکیده
از مؤلّفههایی که میان نوشتههای ادبی تمایز آفریده و تباین پرجلوهای میان آنان رقم زده، میزان بهرهوری متن از اسلوبهای هنری درونمتن میباشد. با آن که سعدی بیشتر اشتهار خویش را وامدار چکامههای کمنظیر پارسیاش است، امّا سرودههای عربی او نیز از گستره غنای ادبی به دور نمیباشد. با این حال، اظهارات ضدّ و نقیضی در این رابطه ...
بیشتر
از مؤلّفههایی که میان نوشتههای ادبی تمایز آفریده و تباین پرجلوهای میان آنان رقم زده، میزان بهرهوری متن از اسلوبهای هنری درونمتن میباشد. با آن که سعدی بیشتر اشتهار خویش را وامدار چکامههای کمنظیر پارسیاش است، امّا سرودههای عربی او نیز از گستره غنای ادبی به دور نمیباشد. با این حال، اظهارات ضدّ و نقیضی در این رابطه مطرح گردیده است. برخی سروده های عربی وی را همچون سرودههای پارسیاش ارزشمند میشمارند و برخی دیگر سعدی را در این عرصه، ناتوان دانسته و اشعار او را بسیار ضعیفتر از سرودههای عربی دیگران میدانند. باید در نظر داشت که زبان عربی ظرافتهای ساختاری و معنایی بسیاری دارد که میتواند زیبایی سخن را چندین برابر نماید از آن جمله می توان به اسلوب بلاغی تقدیم و تأخیر اشاره نمود.این پژوهش بر اساس روش پژوهش توصیفی - تحلیلی به این میپردازد که سعدی در عربیسرایی با محوریت کاربست اسلوب تقدیم و تأخیر تا چه میزان کامیاب بوده و اشعار او تا چه اندازه دارای ارزشهای هنری و کلامی میباشد؟ نتایج حاکی از آن است که استاد سخن ۱۷۷ مرتبه از اسلوب تقدیم و تأخیر سود جسته که بدون در نظر گرفتن موارد وجوبیاش، ۱۳۴ مرتبه از جابهجاییهای هدفمند جوازی استفاده نموده است. وی با کاربست این اسلوب به خوبی توانسته است بر اغراضی چون تخصیص، تحسّر، مراعات فواصل، تعجّب، شکایت، اشعار بر علیّت، تلذّذ، استعانت، تصغیر ، ترحّم، توبیخ، صحّت مقابله، تهکّم، تعظیم، شکایت و... دست یابد و در نهایت سروده های عربی خود را به مرتبه قابل تحسینی برساند.
بلاغت فارسی
احمد آریان؛ احمد گلی؛ رحمان مشتاق مهر
چکیده
چکیدهغرابت در لغت به معنی آشکار نبودن و نامأنوس بودن آن در استعمال است که اکثر علمای بلاغت آن را از عیوب فصاحت دانستهاند. قدیمیترین کتابی که در بلاغت اسلامی از غرابت، سخن به میان آورده و عدم استعمال آن را یکی از شروط فصاحت نامیده، الایضاح خطیب قزوینی است و از آن به بعد در طی تاریخ مدرسی شدن بلاغت، این اصول تاکنون رعایت میشود؛ اما ...
بیشتر
چکیدهغرابت در لغت به معنی آشکار نبودن و نامأنوس بودن آن در استعمال است که اکثر علمای بلاغت آن را از عیوب فصاحت دانستهاند. قدیمیترین کتابی که در بلاغت اسلامی از غرابت، سخن به میان آورده و عدم استعمال آن را یکی از شروط فصاحت نامیده، الایضاح خطیب قزوینی است و از آن به بعد در طی تاریخ مدرسی شدن بلاغت، این اصول تاکنون رعایت میشود؛ اما بلاغیان معاصر، بسیاری از اصول بلاغت سنتی، از جمله این الگوی فصاحت را در مواجهه با نقد ادبی معاصر و در مسیر تحلیل و زیباییشناختی متون ادبی، ناکارآمد میدانند. دراینرابطه نظریات خود را در مقالات متعددی آورده و ضرورت بازنگری آن را گوشزد کردهاند. این مقاله باهدفِ قرارگرفتن در مسیر نقد بلاغت سنتی و ضرورت بازنگری آن، غرابت استعمال، یکی از عیوب فصاحت را به روش تحلیلی ـ انتقادی مورد بررسی قرار داده است. با این پیشفرض که فصاحت سنتی با الگوهای سلبیاش، خواهوناخواه از زبان شعری غفلت ورزیده، کارایی خود را بیشتر در حوزۀ دستور زبان نشان داده است تا بلاغت؛ بنابراین در جریان پژوهش خود به این نتیجه رسیده است که استعمال غریب واژهها در شعر یا نثر در محور همزمانی خود، طبیعت زبان و از منظر سبکشناسی، نوعی آشناییزدایی و هنجارگریزی است که میتواند موجب تمایز سبکی نویسنده یا شاعر شود و نقش مهمی در شکلدهی ادبیّت سخن ایفا نماید.
بلاغت فارسی
اکرم نعیمی؛ شاهرخ حکمت؛ محسن ایزدیار
چکیده
تحلیلهای مختلفی که در دهههای گذشته برای واکاوی استعاره از سوی زبانشناسان صورت گرفت، مفهوم تازهای از آن را با عنوان استعارۀ مفهومی مطرح نمود تا تمایز آشکار آن با تعاریف سنتی نشان داده شود. استعارههای سنتی بیشتر بر فرم و ظاهر تأکید دارند اما استعارههای مفهومی بر مفاهیم پنهان و تصویرسازیها در چارچوب معناشناسی شناختی شکل ...
بیشتر
تحلیلهای مختلفی که در دهههای گذشته برای واکاوی استعاره از سوی زبانشناسان صورت گرفت، مفهوم تازهای از آن را با عنوان استعارۀ مفهومی مطرح نمود تا تمایز آشکار آن با تعاریف سنتی نشان داده شود. استعارههای سنتی بیشتر بر فرم و ظاهر تأکید دارند اما استعارههای مفهومی بر مفاهیم پنهان و تصویرسازیها در چارچوب معناشناسی شناختی شکل می-گیرندکه براساس آن احساسات بشری بـه مثابـة امور مختلف عینی و به تصویر کشیده میشوند. از جمله این احساسات، مفهوم انتزاعی «غم» است که در اندیشۀ شعرا به اشکال گوناگونی نمود مییابد. سهراب سپهری و فدریکوگارسیا لورکا از جمله شاعرانی هستند که مفهوم انتزاعی «غم» را با طرحوارههای مختلف تصویرسازی نمودهاند. آنان مفهوم ذهنی غم را بیشتر به صورت استعارههای ساختاری و با طرحوارههای جهتی و عامل عینیسازی نمودهاند، همچنین کمترین کاربرد آنها در بخش استعارههای مکانمند مشهود است، کاربست استعارۀ مفهومی «غم» در اشعار سپهری و لورکا در بخش استعارههای هستیشناختی به صورت انسان و طبیعت از نمود بارزتری برخودار بود که این امر نشان دهندۀ نزدیکی دیدگاه آنان دربارۀ مفهوم ذهنی مذکور است. این پژوهش با روش تحلیل و توصیف شواهد مثال از دیوان شاعران مورد مطالعه صورت گرفته که در آن ابتدا به استخراج مفهوم ذهنی «غم» بر مبنای نظریهشناسان زبانشناسی شناختی اقدام نموده، سپس با کمک نظریات مختلفی که از سوی زبانشناسان شناختی مخصوصاً لیکاف و جانسون مطرح شده، به شرح و تفسیر آنها پرداختهایم تا تصاویر ذهنی آن را برای برای مخاطبان، اثبات نماییم.