بلاغت فارسی
مریم بهفر؛ مه دخت پورخالقی چترودی؛ احمد ضابطی جهرمی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش شناخت شیوههای مختلف کاربرد شگرد «تقدیم و تأخیر» و تحلیل کارکردهای متنوّع آن در سینمای ایران است. بنابراین با رویکردی نئوفرمالیستی و با استفاده از مباحث بلاغت، تقدیم و تأخیر در تدوین فیلم را نوعی از پردازش نماها در نظر گرفتیم که در آن برای ایجاد تأثیر یا انتقال اغراض بلاغی مختلف، نماها در جایگاهی دیر/زودتر ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش شناخت شیوههای مختلف کاربرد شگرد «تقدیم و تأخیر» و تحلیل کارکردهای متنوّع آن در سینمای ایران است. بنابراین با رویکردی نئوفرمالیستی و با استفاده از مباحث بلاغت، تقدیم و تأخیر در تدوین فیلم را نوعی از پردازش نماها در نظر گرفتیم که در آن برای ایجاد تأثیر یا انتقال اغراض بلاغی مختلف، نماها در جایگاهی دیر/زودتر از موعد خود نمایش داده میشوند. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و اطّلاعات به شیوۀ کتابخانهای گردآوری شدهاند. برای انجام پژوهش 11 فیلم از سینمای ایران به صورت هدفمند برگزیده شده تا ضمن پوشش سبکها و دورههای زمانی مختلف سینمای ایران، انواع متفاوتی از تقدیم و تأخیر در آنها موجود باشد. نتایج پژوهش نشان داد شگرد تقدیم در سینما به صورتهایی چون: پیش افتادن نمایی از جایگاه خود، تقدیم صدا بر تصویر و قرار دادن نمای نتیجه قبل از عمل به کار میرود. شگرد تأخیر نیز در سینما از طریق: ایجاد فاصله میان دو نما، تأخیر در انواع نماهای معرّف، واکنشی و نقطۀ دید و همچنین تأخیر در نمایش شخصیّتهای اصلی و فرعی به کار میرود. تقدیم و تأخیر از رهگذر برجستهسازی فرم و شکست قوانین رایج تدوین فیلم، مستقّل از درونمایه به انتقال لذّت حسّی و جلب بازاندیشی مخاطب می-انجامد. خلق طنز، قطع انرژی میان دو نما، خلق حس بیفضایی، محدود و متوقّف کردن روایت، مداخله در قضاوت مخاطب، بازتاب درونیّات شخصیّتها و تقویّت عواطف مخاطبان برخی از کارکردهای بلاغی شگرد تقدیم و تأخیر است که در تحلیل فیلمهای سینمای ایران به آن دست یافتهایم.
بلاغت فارسی
مالک عبدی
چکیده
قرنهاست که پژوهندگان عرصه بلاغت و تصویر از صنعت واجآرایی به عنوان هنرسازهای آهنگین و پویا جهت برجستهسازی تصاویر بدیعِ نهفته در متون ادبی یاد میکنند. اساسا مساله آن است که این صنعت به خودی خود نمیتواند عنصری قوامبخش و ارزشآفرین در راستای تصویرسازیِ مفاهیم ناب شاعرانه به شمار آید. صِرف إعمالِ نظر مبتکرانه شاعر در پردازش ...
بیشتر
قرنهاست که پژوهندگان عرصه بلاغت و تصویر از صنعت واجآرایی به عنوان هنرسازهای آهنگین و پویا جهت برجستهسازی تصاویر بدیعِ نهفته در متون ادبی یاد میکنند. اساسا مساله آن است که این صنعت به خودی خود نمیتواند عنصری قوامبخش و ارزشآفرین در راستای تصویرسازیِ مفاهیم ناب شاعرانه به شمار آید. صِرف إعمالِ نظر مبتکرانه شاعر در پردازش جلوههای صوتی، مادامی که مبتنی بر معادلسازی معانی بصری با جلوههای سمعیِ نباشد نمیتواند به عنوان یک مزیت ادبیِ مُتقن کمکی در راستای تصویرسازی ذهنی به مخاطب جستجوگر ارائه نماید. باید دانست که صرفِ انباشت حجم گستردهای از حروف متجانس با جلوههای ایقاعیِ یکسان شاید در بسیاری از موارد نه تنها رونق بلاغی به متن نمیبخشد بلکه باعث پیدایش رگههایی از ستیز آوائی در سامانههای تصویری متن میشود، و یا بالعکس در جایی ممکن است با القای حجم عظیمی از الفاظ و اصوات ناهمگون و ایجاد اختلالات صوتی در سازههای ترکیبی متن، تصاویری مغشوش را به نحوی پویاتر برای مخاطب به نمایش بگذارد. این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به دادههای علمی متقن در منابع متنی و آوایی، ما را به این نتیجه میرساند که واجآرایی به مثابه صنعتی بینابین لزوما نمیتواند واجد کارائی صوتی-مفهومی باشد، بلکه حتی میتواند مخلّ معنا و بلاغت نهایی تصویر باشد، چنانکه گاه صرفا به منظور القای یک حس تلذذآمیز زودگذر به کار گرفته میشود که فاقد هرگونه وجه شناختی است، وگاه حتی خروج از استانداردهای صوتی پذیرفته شده در عُرف اهل معنی باعث میشود تصاویر جاذبتری را مطابق با اقتضاءات تاویلی متن ارائه دهد.
بلاغت فارسی
غلام صدیق ریگی کوته؛ محمد علی سلمانی مروست؛ وصال میمندی
چکیده
قرآن کریم برای انتقال بسیاری از مفاهیم، از حرکات اندامهای بدن بهره برده است؛ آنچه امروزه «زبان بدن» نامیده میشود. این حرکات، گاه تأثیری ژرفتر از زبان گفتاری دارند. در این میان، عضو «بصر» از پرکاربردترین و مؤثرترین ابزارهای بیانی قرآن است که کاربرد آن فراتر از بینایی حسی بوده و در خدمت بیان مفاهیم عمیق روانی، عاطفی ...
بیشتر
قرآن کریم برای انتقال بسیاری از مفاهیم، از حرکات اندامهای بدن بهره برده است؛ آنچه امروزه «زبان بدن» نامیده میشود. این حرکات، گاه تأثیری ژرفتر از زبان گفتاری دارند. در این میان، عضو «بصر» از پرکاربردترین و مؤثرترین ابزارهای بیانی قرآن است که کاربرد آن فراتر از بینایی حسی بوده و در خدمت بیان مفاهیم عمیق روانی، عاطفی و معنوی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفیـ تحلیلی، با تمرکز بر کل قرآن کریم و استناد به لغتنامههای اصیل، تفاسیر معتبر و اشعار عربی، به واکاوی معنایی و بلاغی زبان «بصر» در قرآن میپردازد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که چشم در قرآن، علاوه بر کارکرد حسی، نقشی بلاغی و معرفتی ایفا میکند؛ بهگونهای که حالات چشم در بافت آیات، آینهای از وضعیت روانی، عاطفی و ایمانی انسان است. کاربردهای بلاغیِ استعاره، تشبیه و کنایه در توصیف حرکات بصر، به تعمیق مفاهیم قرآنی و تصویرسازی مؤثر معنوی انجامیده است. مفاهیمی چون زبونی، انکار، تهدید، هراس، خشم و آشفتگی روانی از طریق زبان بصر به زیباترین شیوه ترسیم شدهاند. از منظر بلاغی، استعاره و تشبیه تمثیل، بیشترین بسامد را در کاربردهای بصر دارند و پس از آن، کنایه قرار میگیرد. این مقاله نشان میدهد که درک دلالتهای بلاغی، در گرو معناشناسی دقیق واژههاست. از منظر نظری، این پژوهش در فهم کاربرد نظریه استعاره مفهومی در زبان بدنِ قرآنی مؤثر است. از منظر عملی نیز میتواند به پژوهشگران در تحلیل پیوند میان زبان قرآن و رفتارهای غیرکلامی، انسان را یاری رساند.
بلاغت فارسی
سروناز جاویدان؛ محمد علی گذشتی؛ علی اصغر حلبی
چکیده
قایم مقام فراهانی از افراد تأثیرگذار در تاریخ سیاسی کشور و منشآت او نقطهی عطفی در تاریخ تحول نثر فارسی است که با توجه به تنوع محتوا و ابعاد سیاسی، تاریخی و ادبی نویسندهی آن، در حوزهی نقد قابل تحلیل است. تحلیل انتقادی بر این اصل تأکید دارد که زبان متنهای ادبی مانند متنهای دیگر در خدمت ارتباط است و میتوان آن را با روش انتقادی ...
بیشتر
قایم مقام فراهانی از افراد تأثیرگذار در تاریخ سیاسی کشور و منشآت او نقطهی عطفی در تاریخ تحول نثر فارسی است که با توجه به تنوع محتوا و ابعاد سیاسی، تاریخی و ادبی نویسندهی آن، در حوزهی نقد قابل تحلیل است. تحلیل انتقادی بر این اصل تأکید دارد که زبان متنهای ادبی مانند متنهای دیگر در خدمت ارتباط است و میتوان آن را با روش انتقادی تحلیل کرد، در این مقاله، نظریهی «راجر فاولر» در تحلیل انتقادی، انتخاب شده و بر اساس آن، کارکردهای زبانی و بلاغی متن از دیدگاههای اندیشگانی، بینافردی و متنی بررسی شده و با نگاه به بافت موقعیت، آگاهی لازم نسبت به تعامل موجود در متن و نیز تأثیر و تأثر عاملان گفتمان، به دست آمده است. تحلیل نامهی شمارهی 21 از منشآت قایم مقام فراهانی نشان میدهد که نویسنده با بهرهگیری از کارکردهای زبانی و بلاغی فوق با بسامد زیاد بر اثربخشی نامهی خود بر مخاطب افزوده و به دستیابی به مقاصد منظور خویش توفیق یافته است؛ در این تحلیل همچنین، واقعیتهای نهفته در زمینههای شیوهی گفتمان، ایدئولوژی و روابط سلطه و قدرت عاملان گفتمان که بیانگر سلطهی قدرت مخاطب بر نویسنده است، نشان داده شده است.
بلاغت فارسی
منصوره شیرزادی؛ محمدحسین شرف زاده؛ زهرا رستگار حقیقی شیرازی
چکیده
در قرآن حدود هزار و دویست آیه در حوزه معاد وجود دارد. تعدادی از این آیات سعی در متقاعد کردن مردم در پذیرفتن معاد دارند و چگونگی وقوع معاد را توصیف میکنند. برخی دیگر از این آیات، قیامت را گاهی به شکل صریح و گاهی با عناوین گفتمانمدار توصیف میکنند. این عناوین گفتمانمدار، قارعه، یومالتغابن، یومالتلاق، یومالازفه، یومالحسره، ...
بیشتر
در قرآن حدود هزار و دویست آیه در حوزه معاد وجود دارد. تعدادی از این آیات سعی در متقاعد کردن مردم در پذیرفتن معاد دارند و چگونگی وقوع معاد را توصیف میکنند. برخی دیگر از این آیات، قیامت را گاهی به شکل صریح و گاهی با عناوین گفتمانمدار توصیف میکنند. این عناوین گفتمانمدار، قارعه، یومالتغابن، یومالتلاق، یومالازفه، یومالحسره، یومالتناد، یومالفصل، و یوم عسیر و نظیر اینها هستند که در معنای ثانویشان ظاهر میشوند . در پژوهش حاضر این عناوین بر اساس نظر فرکلاف در سطح توصیف، هم از نظر معانی ثانوی و هم لغوی بررسی شد. در سطح تفسیر نیز این اوصاف با آیات صریح قرآن که آنها هم قیامت را توصیف میکردند، تفسیر گردید. . این معانی که هدف اصلی گوینده کلام وحی است؛ از طریق گفتمان کاوی و معانی ثانوی اوصاف به دست می آید. چرایی نزول این گونه توصیفها از قیامت در سطح تبیین تحلیل شد و چنین به دست آمد که اعتقاد به معاد به تنهایی کافی نیست، بلکه برای سعادتمندی در آخرت توشهای باید اندوخت.
بلاغت فارسی
مسعود سپه وندی
چکیده
بلاغت یکی از علوم ادبی است که در آن موضوع تطبیق کلام بر مقتضای حال و مقام بررسی میشود. از آنجایی که تلاش و توجّه به لطایف ادبی و بلاغی قرآن، مستلزم آشنایی نسبی با تفسیر و تمثّل به آیات بوده است، مفسرینی در این امر پیشقدم بودهاند از جمله: ابوالفتوح رازی، زمخشری، شاهفور اسفراینی و...که بسیاری از اسرار دقیق و نهفتۀ این دانش در بلاغت اعجازی ...
بیشتر
بلاغت یکی از علوم ادبی است که در آن موضوع تطبیق کلام بر مقتضای حال و مقام بررسی میشود. از آنجایی که تلاش و توجّه به لطایف ادبی و بلاغی قرآن، مستلزم آشنایی نسبی با تفسیر و تمثّل به آیات بوده است، مفسرینی در این امر پیشقدم بودهاند از جمله: ابوالفتوح رازی، زمخشری، شاهفور اسفراینی و...که بسیاری از اسرار دقیق و نهفتۀ این دانش در بلاغت اعجازی قرآن و کلام آنان متبلور شده است، امّا متاسفانه برخی از این اسرار، از چشم اصحاب بلاغت اسلامی- ایرانی به دور مانده و یا کمتر مورد توجه قرارگرفته است. بنابراین کشف، بررسی و تحلیل این زیباییها از لابه لای نوشتههای آنان، ضروری می نماید. نوشتار حاضر پژوهشی است که در آن نگارنده کوشیده است تا پس از بررسی تفاسیر فارسی قرآن کریم با روش تحلیلی – توصیفی، آن دسته از زیباییهای ادبی را که از چشم بلاغیون به دور مانده و یا کمتر به آنها پرداخته شده است؛ یافته و مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نگارنده پس از تجزیه و تحلیل نمونهها، نتیجه میگیرد که در تفاسیر اوّلیه قرآن، از صنایع خاصی همچون: اسناد مجازی مفید معنای تکریم، معانی ثانوی جملات استفهامی، اسلوب جملههای شرطی و... استفاده شده است
بلاغت فارسی
یاسین محمودزاده؛ علیرضا مظفری
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1402
چکیده
چکیدهروایتشناسی ریشه در ساختارگرایی دارد و کارکرد اصلی آن بررسی عناصر ساختاری است. «ژرار ژنت» برای بررسی متون روایی طرحی پیشنهاد میکند و گام بلندی در راه اعتلای این علم برداشتهاست. او در نظریات خود به بررسی سه عامل زمان دستوری، وجه یا حال و هوا و لحن پرداخته است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مؤلفههای روایت در شش شعر «نصرت رحمانی» ...
بیشتر
چکیدهروایتشناسی ریشه در ساختارگرایی دارد و کارکرد اصلی آن بررسی عناصر ساختاری است. «ژرار ژنت» برای بررسی متون روایی طرحی پیشنهاد میکند و گام بلندی در راه اعتلای این علم برداشتهاست. او در نظریات خود به بررسی سه عامل زمان دستوری، وجه یا حال و هوا و لحن پرداخته است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مؤلفههای روایت در شش شعر «نصرت رحمانی» بر اساس دیدگاه ژرار ژنت است. روش تحقیق تحلیلی ـ توصیفی است. نتایج حاصل از بررسی اشعار نشان داد که ترتیب روایت در همهی اشعار مورد بررسی به صورت خطّی است؛ یعنی، بین داستان و روایت تفاوتی وجود ندارد. روایت داستانها در همهی اشعار به غیر از «میعاد در لجن» که شتابی منفی داشت، دارای شتاب مثبت است. بسامد مورد استفاده در روایت، به غیر از شعر «چاقو» که بسامد مکرّر داشت و واژگان و عباراتی در آن تکرار شدهاست، در دیگر اشعار بسامد مفرد(تک) محور است. به لحاظ وجه در تمامی اشعار کمترین فاصله مشاهده میشود. زاویهی دید در «فاحشه و ماشه را چکاند» سوم شخص و بیرونی و در دیگر اشعار؛ «میعاد در لجن»، «چاقو»، «مادر و نامه» اوّل شخص و درونی است. دیدگاه در «فاحشه و ماشه را چکاند» کانون بیرونی ـ باز نمود ناهمگن و در سایر اشعار شامل «میعاد در لجن»، «چاقو»، «مادر و نامه» کانون درونی ـ بازنمود همگن است. صدا و لحن نیز در «فاحشه و ماشه را چکاند» خارج از روایت خود و در دیگر اشعار «میعاد در لجن»، «چاقو»، «مادر و نامه» داخل در روایت خود است.
بلاغت فارسی
زهرا جورابچی
چکیده
کاربرد علم بلاغت را نمی توان به ادبیات بزرگسالان محدود کرد. استعاره یکی از مفاهیم و کاربردهای بلاغی است که در قصه ها و داستان های کودک و نوجوان نقش اساسی دارد .بسیاری از داستان های کودکان با موضوعات صلح و دوستی برای آن ها نگارش یافته و نویسندگان در این مسیر به جهت تأثیر بیشتر داستان از زبان استعاری استفاده کرده اند و به این شیوه از آموزش ...
بیشتر
کاربرد علم بلاغت را نمی توان به ادبیات بزرگسالان محدود کرد. استعاره یکی از مفاهیم و کاربردهای بلاغی است که در قصه ها و داستان های کودک و نوجوان نقش اساسی دارد .بسیاری از داستان های کودکان با موضوعات صلح و دوستی برای آن ها نگارش یافته و نویسندگان در این مسیر به جهت تأثیر بیشتر داستان از زبان استعاری استفاده کرده اند و به این شیوه از آموزش صلح برای رسیدن به بالاترین سطح تفکر مدد جسته اند.یافته ها نشان می دهد که در کتب داستانی کودکان و نوجوانان ،از میان استعاره های مفهومی، کاربرد استعاره های وجودی و هستی شناختی و زیر شاخه های آن بسامد بالایی داشته و مؤلفین کتب کودک و نوجوان برای آموزش و نهادینه کردن فرهنگ صلح به مخاطبان ، استفادهء چشمگیری از استعاره های وجودی کنشی و حالتی داشته اند تا مفاهیم پیچیدهء انتزاعی و دور از ذهن برای کودکان ساده و ملموس گردد.
بلاغت فارسی
مریم خلیلی جهانتیغ
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1402، صفحه 76-84
چکیده
چکیدهشعرِ یک شاعر، نمود حالات عاطفی اوست که بواسطۀ هارمونی واژگان و آواها و حروف در موسیقی شعر نمودار می شود. موسیقی یکی از گوشنوازترین وشکوفاترین خلاقیت های انسان است. از جلوه های موسیقی می توان به موسیقی شعر اشاره کرد که گره خوردگی و نقطۀ اتصال عاطفه و هنر است که در ادبیات متبلور می شود و دیر زمانیست که مورد توجه شاعران فارسی زبان ...
بیشتر
چکیدهشعرِ یک شاعر، نمود حالات عاطفی اوست که بواسطۀ هارمونی واژگان و آواها و حروف در موسیقی شعر نمودار می شود. موسیقی یکی از گوشنوازترین وشکوفاترین خلاقیت های انسان است. از جلوه های موسیقی می توان به موسیقی شعر اشاره کرد که گره خوردگی و نقطۀ اتصال عاطفه و هنر است که در ادبیات متبلور می شود و دیر زمانیست که مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده است. آنان از این رهگذر بسته به درجۀ شاعرانگی خود، آاگاهانه یا ناخودآگاه وارد دنیای واژگان شده معنای مورد نظرشان را با جامۀ فاخر وزن بر قامت کلمات می پوشانند و کلام را با خوشنوایی و موسیقی بر دل و جان مخاطب می نشانند. قاعده افزایی تعبیری است که ازسوی زبان شناسان فرمالیست و ساختگرا در مورد کاربرد وزن و موسیقی بیرونی شعر مطرح شده و مربوط به صورت و روساخت شعر و وجه تمایز نظم و نثر است. عباس کیمنش مشهور به مشفق کاشانی( متولد۲۳ مرداد ۱۳۰۴ خورشیدی در کاشان و درگذشتۀ ۲۸ دی ۱۳۹۳)، از شاعران غزل سرای معاصر ایران است. بررسی فراوانیِ کاربرد موسیقی بیرونی اشعار وی و پاسخ به چگونگی و میزان استفاده از بحور و اوزان عروضی در 140 شعر وی اعم از قصیده و غزل و... موضوع مورد واکاوی در این مقاله است که به روش توصیفی- تحلیلی و از رهگذر تقطیع عروضی حجم نمونه انجام یافته است. بر اساس یافته های پژوهش، می توان چنین نتیجه گرفت که اوزان اشعار مشفق با توجه به مضمون آنها متنوع است و در این میان بحر رمل که دارای آهنگی ملایم و ریتمی آرامبخش میباشد و با مضامینی بلند، سنگین و موقر مناسبت دارد، در شعر وی بالاترین بسامد (54%) را دارا است. بحرهای هزج با فراوانی 20%، مضارع با فراوانی 13% ، مجتث با فراوانی 8% و بحر مقتضب با فراوانی 5% به ترتیب در جایگاه بعد از آن قرار گرفته اند.
بلاغت فارسی
زهرا نیازآذری
چکیده
این مقاله به تحلیل زبان و بیان در اثر “معایب الرجال” نوشتهی بیبیخانم استرآبادی میپردازد. “معایب الرجال” به عنوان پاسخی به رساله “تادیب النسوان” شاهزاده قاجار، یکی از آثار منثور برجسته در دوران مشروطه است که با رویکردی زنمدارانه، همدلی زنانه و جسارت در بیان، به نقد وضعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمان خود میپردازد. ...
بیشتر
این مقاله به تحلیل زبان و بیان در اثر “معایب الرجال” نوشتهی بیبیخانم استرآبادی میپردازد. “معایب الرجال” به عنوان پاسخی به رساله “تادیب النسوان” شاهزاده قاجار، یکی از آثار منثور برجسته در دوران مشروطه است که با رویکردی زنمدارانه، همدلی زنانه و جسارت در بیان، به نقد وضعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمان خود میپردازد. نویسنده با بهرهگیری از ترکیبی از زبان فاخر ادبی، زبان عامیانه و زبان محاوره، و همچنین با ایجاد هنجارشکنیهای زبانی از طریق قواعد صرف و نحو عربی و زبانهای بیگانه، طنز کلامی مؤثری را خلق کرده است. این اثر با هدف روشنگری زنان و به چالش کشیدن نگرشهای مردسالارانه، به مسائلی چون باورهای نادرست دینی، ازدواج نامتعارف، بدزبانی مردان، فقر و تأثیرات اقتصادی بر زنان، مشکلات مردان با رفقای ناهنجار و اعتراض به چندهمسری پرداخته و ارزش تاریخی و اجتماعی قابل توجهی دارد. پژوهش حاضر با تکیه بر تحلیل زبانی و معنایی، به بررسی شگردهای بلاغی و کاربرد زبان در راستای اهداف اجتماعی و فرهنگی بیبیخانم در این اثر پرداخته است.