بلاغت فارسی
فاطمه جباری قره باغ؛ نجمه دری؛ سعید بزرگ بیگدلی
چکیده
یکی از مهمترین عناصر هویت هر جامعهای، فرهنگ و ادبیّات عامّه است. توسعة فناوری و ایجاد دهکدۀ جهانی، در کنار منافع فراوان، باعث آسیبهایی نیز شده است. از جمله آنها کم رنگ شدن ادبیّات عامّه و فرهنگ بومی مناطق و احتمال از بین رفتن آنها است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل وضع موجود کاربرد ادبیّات عامّه در زندگی مردم ایران و ...
بیشتر
یکی از مهمترین عناصر هویت هر جامعهای، فرهنگ و ادبیّات عامّه است. توسعة فناوری و ایجاد دهکدۀ جهانی، در کنار منافع فراوان، باعث آسیبهایی نیز شده است. از جمله آنها کم رنگ شدن ادبیّات عامّه و فرهنگ بومی مناطق و احتمال از بین رفتن آنها است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل وضع موجود کاربرد ادبیّات عامّه در زندگی مردم ایران و واکاوی علل به حاشیه رفتن آن در دورة معاصر است. در این پژوهش با استفاده از نظریة دادهبنیاد و از طریق مصاحبه، مقولههای مرتبط با کاربردی کردن و نقد بلاغی ادبیّات عامّه استخراج وتحلیل گردید. در نتیجة آن، 129 کد اولیه و 18 مقوله ظهور یافت. این مقولهها در چارچوب کدگذاری محوری استراوس و کوربین ارائه گردید. پدیدة محوری، به دلیل دغدغة مصاحبهشوندگان و تکرار آن، «عدم کاربرد ادبیّات عامّه در زندگی مردم» تعیین شد. از جمله علل کمرنگ شدن حضور ادبیّات در جامعه «غلبة جنبه منفی تکنولوژی»، «عدم احساس نیاز در جامعه»، «ضعف نظام آموزشی»، «عدم مخاطبشناسی» و «تعدد و ضعف نهادهای تصمیمگیر در حوزة فرهنگ» بود. راهبردهایی که در این باره اتخاذ شده بودند؛ گاهی مانند «نهادسازی» و «فرهنگسازی» نتیجه مثبت داشته و گاهی مانند «حذف ادبیّات از کنکور» تآثیر منفی بر آن گذاشتهاند. «فرهنگ منفعل رسانههای جمعی» و «عدم همکاری بین بخشهای گوناگون» از جمله عوامل مداخلهگری بودند که راهبردها را تحت تأثیر قرار دادهبودند. زمینة پژوهش نیز عبارت است از: «شرایط اقتصادی»، «شرایط فرهنگی»، «ضعف قوانین» در این حوزه و «اهمیت ذهنی پایین ادبیّات در جامعه».
فاطمه امیرآبادی فراهانی؛ احمد خاتمی؛ جلیل تجلیل
چکیده
چکیدهادبیات عرفانی به مثابه جان برای پیکر ادب فارسی است و آیات الهی در معجزه بی بدیل قرآن کریم، ناب ترین سرچشمه و جانِ جان ادب عرفانی است که زیربنای تمام مقامات و منازل سلوک را بر واژه واژه ی آن استوار کردهاند. بنابراین یکی از نکات مهم در متون عرفانی، حضور استشهاد های قرآنی برای اثر بخشی بیشتر کلام است. برای ...
بیشتر
چکیدهادبیات عرفانی به مثابه جان برای پیکر ادب فارسی است و آیات الهی در معجزه بی بدیل قرآن کریم، ناب ترین سرچشمه و جانِ جان ادب عرفانی است که زیربنای تمام مقامات و منازل سلوک را بر واژه واژه ی آن استوار کردهاند. بنابراین یکی از نکات مهم در متون عرفانی، حضور استشهاد های قرآنی برای اثر بخشی بیشتر کلام است. برای تبیین نحوه نگرش عرفا به قرآن و اقتباس از آن، لازم است که دیدگاههای عرفا در کاربرد آیات الهی به دقت بررسی و تحلیل شود تا بتوان فهمی دقیق از اندیشه و انگیزهی آنها از استشهاد به گزاره های دینی و انواع آن را تحلیل نمود. رساله ی قشیریه یک از مهمترین متون منثور عرفانی است که اهتمام ویژهای به استشهاد آیات برای بیان مقاصد عرفانی داشته است.بدین منظور پژوهش حاضر تلاش نمود که نخست با مرور ادبیات نظری در خصوص کاربرد استشهاد آیات در متون ادبی، در ابتدا یک مدل و چارچوب نظری برای بررسی ارائه نماید و سپس با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی ترجمه رساله قشیری را مورد واکاوی قرار دهد.یافتههای پژوهش نشان میدهد که در ترجمه رساله قشیریه 221 بار به آیات قرآن استشهاد شده است. که در این میان 77 مورد با کاربرد بلاغی و در قالب استشهاد واژگانی و استشهاد گزارهای بوده است. این استشهادهای گزاره ای نیز صرفاً با هدف زیبایی شناسی و تبرک کلام و به شیوه صنعت اقتباس و تضمین و به ندرت صنعت حلّ به کار رفته است. هم چنین 144 مورد از استشهاد به آیات با هدف ارائه تفسیر و تأویل در قالب روشهای مختلف تفسیری میباشد. که در خلال این تفاسیر هم عناصر زیبایی شناسی و بلاغی درخشش بسیاری دارند. در بین تمام روشهای تفسیری روش اجتهادی باطنی یا تفسیر عرفانی بالاترین میزان کاربرد در گرایشهای تفسیری را دارد.
حسن شامیان
چکیده
چکیده: اشعار خاقانی به سبب اشتمال بر اصطلاحات علوم مختلف، تلمیحات، استعارات و کنایات متعدد، غریب و گاه چند لایه، دشوار و دیریاب است و در اغلب موارد نیاز است که خواننده برای دریافت معنا و ظرایف بلاغی شعر، بر موارد مذکور احاطه داشته باشد. گوهرشناسی و طب از جمله علومی است که وی در خلق بسیاری از مضامین ...
بیشتر
چکیده: اشعار خاقانی به سبب اشتمال بر اصطلاحات علوم مختلف، تلمیحات، استعارات و کنایات متعدد، غریب و گاه چند لایه، دشوار و دیریاب است و در اغلب موارد نیاز است که خواننده برای دریافت معنا و ظرایف بلاغی شعر، بر موارد مذکور احاطه داشته باشد. گوهرشناسی و طب از جمله علومی است که وی در خلق بسیاری از مضامین شعری خود بدان نظر داشته است. از این رو پژوهش حاضر با توجه به نقش پررنگ گوهرها و خواص آنها در ایجاد صور خیال و آرایش کلام خاقانی به روش تحلیل محتوای کمی و کیفی به بررسی کارکرد بیانی و بدیعی این سنگهای گرانبها در اشعار این شاعر پرداخته است. در بررسی کمی، ضمن طبقهبندی و ارائة تشبیهات و استعارات طرح شده حول گوهرهای پربسامد، مشخص شد که سنگهای سرخ و به طور خاص، لعل، پرتکرارترین سنگها در شعر خاقانی است و به سبب قابلیت در تصویرسازی از لب معشوق و می در غنا و نیز اشک و خون در رثا و البته کوتاهی واژه، بیشترین تشبیهات و استعارات را دارد. در بخش کیفی نیز ساخت تشبیهات و استعارات چند لایه با وجه شبه رنگ و سایر خواص گوهرشناختی و طبی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به خلق آرایههای هنرمندانهای چون جناس مرکب، ایهام تبادر و انواع مختلفی از تلمیح با استفاده از نام جواهرات اشاره شد.