بلاغت فارسی
آذر سالاروند؛ مسعود سپه وندی؛ علی فرداد
چکیده
بلاغت از ارکان مهم و غیرقابل انکار ادبیات است و متن ادبی بدون در نظر گرفتن ویژگیهای بلاغی، تاثیر و انگیزش چندانی در خواننده ایجاد نمیکند. نویسندگان متون برجسته ی تفسیری و عرفانی عموما با علوم ادبی و بویژه دانش بلاغت آشنایی داشته و گاه در لابلای آثار خود به برخی از اسرار نهفتۀ این دانش، اشاراتی لطیف و ظریف داشتهاند که از آن میان ...
بیشتر
بلاغت از ارکان مهم و غیرقابل انکار ادبیات است و متن ادبی بدون در نظر گرفتن ویژگیهای بلاغی، تاثیر و انگیزش چندانی در خواننده ایجاد نمیکند. نویسندگان متون برجسته ی تفسیری و عرفانی عموما با علوم ادبی و بویژه دانش بلاغت آشنایی داشته و گاه در لابلای آثار خود به برخی از اسرار نهفتۀ این دانش، اشاراتی لطیف و ظریف داشتهاند که از آن میان میتوان به ابوالفتوح رازی، ابوالفضل میبدی، عین القضات همدانی و مستملی بخاری اشاره کرد. اما از آنجا که گروهی از این نکتههای بلاغی از دید زعمای بلاغت به دور مانده و کمتر مورد توجه قرارگرفته است؛ کشف، طرح و تحلیل آن ها از میان نوشتههایشان، امری لازم مینماید. پژوهش حاضر میکوشد با یررسی برخی از متون مهم تفسیری و عرفانی کهن مثل: روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، کشف الاسرار و عده الابرار، نامه-های عین القضات همدانی و شرح التعرف لمذهب التصوف، با روش تحلیلی – توصیفی، آن دسته از ویژگی-های کم یاب بلاغی را که از منظر علمای بلاغت مغفول ماند، پس از جستجو، مطرح و تحلیل نماید. نگارنده-گان، پس از تجزیه و تحلیلِ نمونهها، نتیجه میگیرند که در متون عرفانی و تفاسیر کهن قرآنی، صنایع کم کاربرد و کم یابی چون: تعلیل لغوی، نظریه امر متخلف، وجوه معانی متعدد لفظ و ادب سوال، آمده است.واژه های کلیدی: بلاغت، متون تفسیری، متون عرفانی، مغفولات بلاغی.
بلاغت فارسی
احمد آریان؛ احمد گلی؛ رحمان مشتاق مهر
چکیده
چکیدهغرابت در لغت به معنی آشکار نبودن و نامأنوس بودن آن در استعمال است که اکثر علمای بلاغت آن را از عیوب فصاحت دانستهاند. قدیمیترین کتابی که در بلاغت اسلامی از غرابت، سخن به میان آورده و عدم استعمال آن را یکی از شروط فصاحت نامیده، الایضاح خطیب قزوینی است و از آن به بعد در طی تاریخ مدرسی شدن بلاغت، این اصول تاکنون رعایت میشود؛ اما ...
بیشتر
چکیدهغرابت در لغت به معنی آشکار نبودن و نامأنوس بودن آن در استعمال است که اکثر علمای بلاغت آن را از عیوب فصاحت دانستهاند. قدیمیترین کتابی که در بلاغت اسلامی از غرابت، سخن به میان آورده و عدم استعمال آن را یکی از شروط فصاحت نامیده، الایضاح خطیب قزوینی است و از آن به بعد در طی تاریخ مدرسی شدن بلاغت، این اصول تاکنون رعایت میشود؛ اما بلاغیان معاصر، بسیاری از اصول بلاغت سنتی، از جمله این الگوی فصاحت را در مواجهه با نقد ادبی معاصر و در مسیر تحلیل و زیباییشناختی متون ادبی، ناکارآمد میدانند. دراینرابطه نظریات خود را در مقالات متعددی آورده و ضرورت بازنگری آن را گوشزد کردهاند. این مقاله باهدفِ قرارگرفتن در مسیر نقد بلاغت سنتی و ضرورت بازنگری آن، غرابت استعمال، یکی از عیوب فصاحت را به روش تحلیلی ـ انتقادی مورد بررسی قرار داده است. با این پیشفرض که فصاحت سنتی با الگوهای سلبیاش، خواهوناخواه از زبان شعری غفلت ورزیده، کارایی خود را بیشتر در حوزۀ دستور زبان نشان داده است تا بلاغت؛ بنابراین در جریان پژوهش خود به این نتیجه رسیده است که استعمال غریب واژهها در شعر یا نثر در محور همزمانی خود، طبیعت زبان و از منظر سبکشناسی، نوعی آشناییزدایی و هنجارگریزی است که میتواند موجب تمایز سبکی نویسنده یا شاعر شود و نقش مهمی در شکلدهی ادبیّت سخن ایفا نماید.