هومن ناظمیان
چکیده
نظریه بینامتنیت پدیدهای است گفتمانی که برای نخستین بار توسط میخائیل باختین با عنوان گفتگوی متون مطرح شد. سپس ژولیا کریستوا آن را گسترش داد ونظریه بینامتنیت را مطرح کرد. این رویکرد در مطالعات ادبیات تطبیقی جایگزین مباحث تأثیر وتأثر شده و در مطالعات نشانه- معنی شناسی از گفتگوی متون مکتوب به سوی مکالمه متون رسانه ای گسترش یافته است. ...
بیشتر
نظریه بینامتنیت پدیدهای است گفتمانی که برای نخستین بار توسط میخائیل باختین با عنوان گفتگوی متون مطرح شد. سپس ژولیا کریستوا آن را گسترش داد ونظریه بینامتنیت را مطرح کرد. این رویکرد در مطالعات ادبیات تطبیقی جایگزین مباحث تأثیر وتأثر شده و در مطالعات نشانه- معنی شناسی از گفتگوی متون مکتوب به سوی مکالمه متون رسانه ای گسترش یافته است. علی رغم اینکه بینامتنیت به طور کلی نظریه جدید محسوب می شود، اما بخشهایی از آن با مفاهیمی در نقد و بلاغت اسلامی شباهت فراوانی دارد. بلاغیون و ناقدان مسلمان از دیرباز با مفاهیمی همچون تضمین، اقتباس، تلمیح وسرقتهای شعری آشنا بودند ودرباره آنها به اظهار نظر می پرداختند، ولی به دلیل فقدان رویکرد ساختاری و گفتمانی نتوانستند این مباحث را به نظریه ای منسجم و روشمند تبدیل کنند. البته باید توجه داشت بینامتنیت بسیار وسیع تر از این مفاهیم است و نباید آن را به این مباحث تقلیل داد، اگرچه این مفاهیم را نیز در بر می گیرد. در میان نظریه پردازان غربی، بخشهایی از دیدگاه ژرار ژنت با میراث ناقدان مسلمان شباتهای فراوانی دارد. در این مقاله میکوشیم رابطه بخشهایی از نظریه ژرار ژنت درباره بینامتنیت را با بلاغت قدیم تبیین نماییم.
زهرا جمشیدی؛ سید محمد آرتا
چکیده
یکی از مشخصههای اصلی شعر حافظ بلاغت کلام اوست. او با بهکارگیری شگردهای مختلف ادبی توانسته به این مهم دست یابد. یکی از راهکارهای حافظ برای پررنگکردن صبغۀ بلاغی اشعارش، استفاده از کمگرفت با بسامد بالاست که تاکنون از دید حافظپژوهان و حافظشناسان پنهان مانده است. کمگرفت، ابزاری بلاغی و ادبی است که نقطۀ مقابل اغراق بهشمار میرود ...
بیشتر
یکی از مشخصههای اصلی شعر حافظ بلاغت کلام اوست. او با بهکارگیری شگردهای مختلف ادبی توانسته به این مهم دست یابد. یکی از راهکارهای حافظ برای پررنگکردن صبغۀ بلاغی اشعارش، استفاده از کمگرفت با بسامد بالاست که تاکنون از دید حافظپژوهان و حافظشناسان پنهان مانده است. کمگرفت، ابزاری بلاغی و ادبی است که نقطۀ مقابل اغراق بهشمار میرود و مطلبی، کسی یا چیزی را ضعیفتر، فروتر یا کمتر از حد خود نشاندادن یا بیانکردن است. در پژوهش حاضر، ابتدا با تکیه بر نظر اُدبا و صاحبنظران تعریف جامع و کاملی از کمگرفت ارائه، سپس روشهای ایجاد مفهوم کمگرفت و اغراض آن در اشعار حافظ به روش مطالعۀ کتابخانه-ای بررسی و تحلیل شده است. برایند پژوهش نشان میدهد که حافظ با تکیه بر گستردگی قلمرو دانش زبانی و بلاغی خود با استفاده از واژههایی مانند کم و کمتر، ترسم، گویی یا گوییا، مگر، بهتر، اندکی و... توانسته مفهوم کمگرفت را در کلام خود ایجاد کند. کمگرفت در شعر او کارکردهای معنایی و زیباییشناختی نیز دارد که از میان کارکردهای معنایی میتوان به تواضع و کمگرفت خویش، اعتراض توأم با احتیاط، احترام، پند و اندرز و از میان کارکردهای زیباییشناختی به تناسبات لفظی اشاره کرد.
نرگس مرادگنجه؛ بیژن ظهیری؛ شکراله پورالخاص
چکیده
Music is one of the inextricable feartures of poetry which is produced by the agreement and harmony of word,symmetry and repetition in the form of traditional meter,rhyme and rhythm,refrain and use of thetorical devices.The poet by adding such devices to everyday normal language presents a kind of musical and impressive language and thus attracts the attention of the reader to his feeling and poetic imagination,augments the transference of his experiences to the addressee and double the effect of inducing his attitude. In this article the researcher shows how Hazin-e Lahiji employs Literary devices,harmony ...
بیشتر
Music is one of the inextricable feartures of poetry which is produced by the agreement and harmony of word,symmetry and repetition in the form of traditional meter,rhyme and rhythm,refrain and use of thetorical devices.The poet by adding such devices to everyday normal language presents a kind of musical and impressive language and thus attracts the attention of the reader to his feeling and poetic imagination,augments the transference of his experiences to the addressee and double the effect of inducing his attitude. In this article the researcher shows how Hazin-e Lahiji employs Literary devices,harmony and order in different kinds of rhymed prose,embedding and symmetry,different kind of pun like perfect pun,complex pun,incomplete pun,refrain and rhyme to create music in his poetry.knowing the important role of lexical coherence in creating music and harmony in poetry,in this article first the question and the ways that lead the researcher to the predicted results are explained,then in the theoretical part the definitions and literature review will be introduced and in the practical part the different aspects of lexical coherence
حسین حدیدی؛ مصطفی جوانرودی
چکیده
روابط متقابل تاریخی، سیاسی و ادبی اعراب و ایرانیان، بسیار کهن و ریشهدار است. این روابط فراتر از دوران فتح اسلامی ایران است، زمانی که تمدن پارسی نفوذ سیاسی برجسته ای بر قبایل عرب در جزیرة العرب و بهویژه شهر "حیره" و تأثیر ادبی بر شاعرانی همچون "الأعشی" و "عدی بن زید العبادی" و دیگران داشت.پس از ظهور اسلام، ارتباط ایرانیان و عربها بیش ...
بیشتر
روابط متقابل تاریخی، سیاسی و ادبی اعراب و ایرانیان، بسیار کهن و ریشهدار است. این روابط فراتر از دوران فتح اسلامی ایران است، زمانی که تمدن پارسی نفوذ سیاسی برجسته ای بر قبایل عرب در جزیرة العرب و بهویژه شهر "حیره" و تأثیر ادبی بر شاعرانی همچون "الأعشی" و "عدی بن زید العبادی" و دیگران داشت.پس از ظهور اسلام، ارتباط ایرانیان و عربها بیش از پیش گسترده شد، آنچنان که آشنایی با قرآن زمینهساز تاثیرپذیری ایرانیان از زبان و علوم مختلف عربی و اسلامی گردید. علاقهی بسیار به اسلام سبب شد تا ایرانیان توجه ویژهای به متون دینی عربی داشته باشند که در این میان "قرآن"، "احادیث نبوی شریف"، "نهج البلاغه" و "صحیفهی سجادیه" شایستهی ذکرند. از آنجا که علم بدیع، بر زیبایی کلام تکیه دارد و ایرانیان نیز میل ذاتی به آراستگی و زیبایی دارند، شاعران و ادیبانی که تمایل کمتری به قواعد پیچیدهی صرف و نحو عربی داشتند، مجالی یافتند تا در علم بدیع که تداخل کمتری با صرف و نحو داشت، طبع آزمایی کرده و از متون دینی عربی تأثیر پذیرند. کشف لایه های درهمتنیده و بینامتنیت این متون در رسیدن به درک نوینی از آثار ادبی بسیار مفید است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و در آن برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای استفاده شده است و در پی پاسخ به این سؤالات میباشد: که عوامل تأثیرپذیری ادب فارسی از علم بدیع عربی کدام است؟ و کیفیت تأثیرگذاری متون دینی عربی و جلوههای آن در ادب فارسی چگونه است؟ اشتیاق به فراگیری قرآن
فرزاد بالو؛ محمد طاهری
چکیده
درسگفتارهایی که در مقالات شمس به هیات نوشتار درآمده اند میراث ارزشمند ادبی و عرفانی محسوب می شوند که تاکنون از چشم اندازهای مختلف نقد و نظریه های ادبی، دستاوردهای پژوهشی قابل تاملی را با مخاطبان معاصر خود در میان گذاشته است. ما در این پژوهش ، با رویکردی نو ، در ذیل عناوینی چون : ماهیت نشانه ی زبانی (دال و مدلول) در مقالات شمس ، گفتارهایی ...
بیشتر
درسگفتارهایی که در مقالات شمس به هیات نوشتار درآمده اند میراث ارزشمند ادبی و عرفانی محسوب می شوند که تاکنون از چشم اندازهای مختلف نقد و نظریه های ادبی، دستاوردهای پژوهشی قابل تاملی را با مخاطبان معاصر خود در میان گذاشته است. ما در این پژوهش ، با رویکردی نو ، در ذیل عناوینی چون : ماهیت نشانه ی زبانی (دال و مدلول) در مقالات شمس ، گفتارهایی درباب نشانه های غیر زبانی در مقالات شمس، تحلیل گفتارهایی از شمس بر پایۀ رابطۀ هم نشینی و جانشیتی در زبان در مقالات شمس ، تمایز زبان و گفتار در مقالات شمس ، نقد نحوی و لغوی در مقالات شمس، و ترجیح گفتار بر نوشتار در مقالات شمس در پرتو آرای زبان شناسی سسوسور نشان داده ایم که اگرچه شمس در باب مفهوم زبان و مفردات آن ، نظریه و نظام زبان شناختی و نشانه شناختی منسجمی را ارائه نداده است اما با تامل در درسگفتارهایش، تفسیر و تلقی زبان شناسانه و زبان شناسانه ای را در مواجهه با کتاب و سنت و پدیدارهای هستی شاهد هستیم که برای خوانندگان امروزین جای درنگ و شگفتی بسیاری را به همراه دارد و بُعد معاصریت بدان می بخشد. پژوهش حاضربه طرح و شرح این مهم خواهد پرداخت.
حسین حسن پور آلاشتی؛ راشین مبشری
چکیده
این پژوهش با هدف خوانش شعر هوشنگ ایرانی بر اساس منطق طرحوارهای برای دستیابی به مولفههای تصویری شعر «کتاب فروشی_آرمان» انجام گردید. این رویکرد با استفاده از جستوجوی همپوشانی تفسیرهای متن و مولف با استفاده از منابع روانشناختی و پدیدارشناختی است. در شعر «کتاب فروشی_آرمان»، تصاویر عمق بر پایهی تصاویر اتفاقی از طریق ...
بیشتر
این پژوهش با هدف خوانش شعر هوشنگ ایرانی بر اساس منطق طرحوارهای برای دستیابی به مولفههای تصویری شعر «کتاب فروشی_آرمان» انجام گردید. این رویکرد با استفاده از جستوجوی همپوشانی تفسیرهای متن و مولف با استفاده از منابع روانشناختی و پدیدارشناختی است. در شعر «کتاب فروشی_آرمان»، تصاویر عمق بر پایهی تصاویر اتفاقی از طریق قابلیت حسی و تجسم عمل به کار گرفتهشده است. به لحاظ ساختار تصویرپردازی نیز، کتابفروشی-آرمان، در کانون قرار دارد که با استفاده از هنجارگریزی نوشتاری، تصاویر شعری خلقشدهاند. لحن این تصویر بر اساس موسیقی شعر که بر وزن بحر هزج مسدس اخرب محجوب است، لحنی خیزابی و تند دارد. همچنین این شعر به لحاظ کارکردی، اجتماعی است و همچون یک بیانیهی انتقادی، بهنقد قشر روشنفکر و ارتباط آن با جامعه میپردازد. این شعر از تصویر سینمایی بهره میگیرد و دارای غنای تصویری بهجهت بهرهگیری از معنای ثانویهی کلمات است. نهایتا این شعر از تصویری مستقل و همچنین محدود بهجهت دامنهی کم واژگان بهره میبرد. تصاویر عمق بهلحاظ کاربرد معنای ثانویه و در جهت طرز سورئالیسم، با ایجاد تجسم در جهت اثبات با کانون قرار دادن مفهوم کتابفروشی، با کارکرد اجتماعی شعر همراه و منطبق است.
سوری صادقی لیمنجوبی؛ دره دادجوی توکلی
چکیده
آیرونی یکی از صورتهای بلاغیِ روایت محسوب میشود که مشخصۀ اصلی آن برخورداری از منطقِ دو پهلوست. تجلی این دوگانگی در زبان عموماً از طریق شیوهها و شگردهای بیانی نظیر: نقیضهسازی، طنز، طعنه، کنایه، تهکم، وارونهگویی و ... صورت میگیرد. مقالۀ حاضر به بررسی آیرونی در یکی از مهمترین رمانهای فریبا وفی پرداخته است و تلاش کرده از این ...
بیشتر
آیرونی یکی از صورتهای بلاغیِ روایت محسوب میشود که مشخصۀ اصلی آن برخورداری از منطقِ دو پهلوست. تجلی این دوگانگی در زبان عموماً از طریق شیوهها و شگردهای بیانی نظیر: نقیضهسازی، طنز، طعنه، کنایه، تهکم، وارونهگویی و ... صورت میگیرد. مقالۀ حاضر به بررسی آیرونی در یکی از مهمترین رمانهای فریبا وفی پرداخته است و تلاش کرده از این تلقّی که آیرونی صرفاً ابزاری بیانی است، فراتر رود و چگونگیِ پیوند میان نگرش و زبان آیرونیک در اثر مذکور را تبیین نماید. در واقع، نگرش آیرونیک بیانگر شکل ویژهای از مواجهه با واقعیت است و به نویسنده امکان میدهد از موضعی فرادست به مسائل و امور پیچیدهی زندگی بنگرد و زوایای پنهان وضعیت، شخصیتها و رویدادها را با زبانی کنایی و بازیگوشانه بازتاب دهد. توجهِ توأمان به نگرش و زبان آیرونیک در رمان پرندۀ من نشان میدهد که همهی صور زبانیِ آیرونیک و کنایههای طنزآمیز ریشه در نحوۀ نگاه و نگرش این نویسنده دارد. رئالیسم در این اثر به واسطۀ نگرش آیرونیک، از ثبت سادهی واقعیت سرباز میزند و با معطوف شدن عنصر خاطره در گذشتهی راوی، حقیقت درونیاش و واکاوی ذهنیت شخصیتها، درک تازهای در مواجهه با زمان را مطرح میکند. در پسزمینهی همین نگاه آیرونیک است که دقیقترین کلمهها و مشخصترین عبارات «مسألهدار» میشوند و به درون زبان کنایی، طنزهای چندوجهی و معانی لغزنده درمیغلتند.
زهرا دهقان دهنوی؛ مهدی ملک ثابت
چکیده
استعارۀ مفهومی موضوعی در زبانشناسیِ شناختی است که موضوع آن بررسی استعارههایی است که در ذهن نویسنده یا گوینده به عنوان بخشی از نظام تفکری او وجود دارند؛ بررسی این موضوع میتواند به شناخت زیربنای فکری نویسنده و ابعاد گوناگون آن کمک کند. مرصادالعباد از متون مهم عرفانی زبان فارسی و تألیف نجمالدین رازی(573-654 ه.ق.) است که با استفاده از ...
بیشتر
استعارۀ مفهومی موضوعی در زبانشناسیِ شناختی است که موضوع آن بررسی استعارههایی است که در ذهن نویسنده یا گوینده به عنوان بخشی از نظام تفکری او وجود دارند؛ بررسی این موضوع میتواند به شناخت زیربنای فکری نویسنده و ابعاد گوناگون آن کمک کند. مرصادالعباد از متون مهم عرفانی زبان فارسی و تألیف نجمالدین رازی(573-654 ه.ق.) است که با استفاده از تمثیل، استعاره، آیات و احادیث فراوان در زمینۀ عرفان اسلامی نوشته شده است. در بررسی استعارۀ مفهومی «بذر» در مرصادالعباد اثر نجمالدین رازی مشخص میشود که این نویسنده به این مفهوم استعاری در سراسر اثر خود توجه ویژه داشته است؛ پس از طبقهبندی استعارههای مفهومی مربوط به بذر در این اثر به این نتیجه میرسیم که این استعارهها برپایۀ استعارۀ کلیترِ «جهان آفرینش بذر است» شکل گرفته در نهایت استعارۀ کلی «خداوند کشاورز است» را به ذهن متبادر میسازد. ریشههای چنین تفکری را در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی، زبانی و اعتقادی نجمالدین رازی میتوان جستجو کرد.
سید محمدرضا ابن الرسول؛ مرضیه قربان خانی
علی کریمی فیروزجائی
دوره 1، شماره 1 ، مرداد 1395، ، صفحه 110-96
چکیده
کلیله و دمنه مشتمل بر مجموعه روایتهایی است که قهرمانان اصلی آن یعنی حیوانات دارای نقش و صفات انسانی هستند. همین ویژگی کلیله و دمنه بستر مناسبی جهت بررسی و تحلیل ظرایف و دقایق داستانهای آن از منظر روایتشناسی ایجاد میکند. بر همین اساس پژوهش حاضر با استفاده از روایتشناسی لینتولت به بررسی روایت «شیر، روباه و الاغ» کلیله ...
بیشتر
کلیله و دمنه مشتمل بر مجموعه روایتهایی است که قهرمانان اصلی آن یعنی حیوانات دارای نقش و صفات انسانی هستند. همین ویژگی کلیله و دمنه بستر مناسبی جهت بررسی و تحلیل ظرایف و دقایق داستانهای آن از منظر روایتشناسی ایجاد میکند. بر همین اساس پژوهش حاضر با استفاده از روایتشناسی لینتولت به بررسی روایت «شیر، روباه و الاغ» کلیله و دمنه برگردان آگیتا محمدزاده پرداخته، نشان میدهد قصههای کلیله و دمنه که یک راوی انتزاعی برای باوراندن و القای پیامی خاص به مخاطبان کودک و نوجوان، آنها را تولید میکند، به مثابه یک گفتمان معنادار است که در آن یک برنامه روایی مشخص شکل میگیرد و بهطورکلی بر آن است تا تبیین کند؛ «نقش راوی انتزاعی در بازگویی این داستانها به چه شکل بوده است و معنا در این گفتمانها چگونه تولید میشود؟». نتایج حاصل بیانگر آنست که؛ راوی انتزاعی با لایهلایه کردن متن نوعی سیالیت و پویایی در متن پدید آورده که موجب القای ایدئولوژی و نزدیک یا دور کردن مخاطب انتزاعی به باوری اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی میشود.
فاطمه بهار؛ یدالله شکری؛ حمیدرضا شعیری
چکیده
چکیده:رجز، گفتمانی تهاجمی میان دو رقیب و از عوامل تأثیر گذار میان دو کنشگر است. کنشگر در پی آن است تا با بیانی که جانشین جنگ می شود، یا مقدمه ای قوی برای شروع آن می باشد، بر حریف غلبه کند. در این شیوه دو عنصرگفتمانی مهم: نازش و مباهات به خود؛ نکوهش رقیب و تحقیر نژاد به عنوان پروتز گفتمانی مطرح می شوند. منظور از پروتزگفتمانی امری بیانی با ...
بیشتر
چکیده:رجز، گفتمانی تهاجمی میان دو رقیب و از عوامل تأثیر گذار میان دو کنشگر است. کنشگر در پی آن است تا با بیانی که جانشین جنگ می شود، یا مقدمه ای قوی برای شروع آن می باشد، بر حریف غلبه کند. در این شیوه دو عنصرگفتمانی مهم: نازش و مباهات به خود؛ نکوهش رقیب و تحقیر نژاد به عنوان پروتز گفتمانی مطرح می شوند. منظور از پروتزگفتمانی امری بیانی با نقش صیانت از حریم کنشگر است. این مقاله در پی آن است که بر اساس نظریه پروتز گفتمانی به بررسی رجز بپردازد و نشان دهد که با توجه به بررسی نشانه شناسانه، این گفتمان کارکردی پروتزی می یابد و به جای ورود به فرآیند کنشی، در فرآیند گفتمانیِ پیشاکنشی با ویژگی پروتزی قرار می گیرد و نظام بیانی، جانشینِ کُنِش می شود. قهرمان می کوشد با رجز پیش از شروع نبرد، یا تا زمان شکل گیری اساسی آن، برحریف پیروز شود. پس رجز با کارکرد پروتزی، جایگزینی برای کنش اصلی است. هدف اصلی مقاله بررسی کارکرد پروتزی رجز به عنوان امری نشانه ای در راستای تحلیل چگونگی بسط نظام گفتمانی پیشاجنگ است. رجز به عنوان پروتز گفتمانی بستری مناسب جهت توسعه فضای صیانت از خود در مقابل دشمن بدون ورود به کنش، از طریق پادکنش می باشد. پادکنش مانند هاله ای دور کنش را می گیرد تا بتواند یا جایگزین آن شود، یا در صورت ورود به فرآیند کنشی آن را تحت تاثیر قرار دهد. کلید واژه ها:رجز، پروتزسازی گفتمانی، پادگفتمان، پادکنش، نشانه معناشناسی، رستم و اسفندیار
حسین یزدانی؛ مصطفی گرجی؛ فاطمه کوپا؛ خدیجه صفری کندسری
چکیده
در عصر حاضر مثنوی مولانا با ترجمه های انجام شده، یکی از شاخص ترین متن های زبان وادبیات فارسی است که بیشترین نظریه های ادبی جدید را در خود پذیرا می باشد. یکی از این نظریه ها، موضوع بینامتنیت است. این اثر گرانسنگ فارسی همچنان که با آثاری چون کلیله و دمنه، اسرارنامه، منطق الطیر، معارف، مقالات شمس و...ارتباط و پیوستگی متنی دارد، با دیگر آثار ...
بیشتر
در عصر حاضر مثنوی مولانا با ترجمه های انجام شده، یکی از شاخص ترین متن های زبان وادبیات فارسی است که بیشترین نظریه های ادبی جدید را در خود پذیرا می باشد. یکی از این نظریه ها، موضوع بینامتنیت است. این اثر گرانسنگ فارسی همچنان که با آثاری چون کلیله و دمنه، اسرارنامه، منطق الطیر، معارف، مقالات شمس و...ارتباط و پیوستگی متنی دارد، با دیگر آثار مولانا از جمله فیه مافیه و غـزلیات شمس نیـز دارای پیوند های بینامتنی می باشد مولوی با توجّه به انس عمیقش با قرآن و نیز به سبب سابقۀ اشتغال خانوادگی اش به حرفه وعظ در آثار خود از قرآن کریم و قصه های مربوط به پیامبران بسیار بهره برده است لذا مقالۀ حاضر به بررسی مناسبات بینامتنی شخصیت های قرآنی مشترک دیوان شمس و مثنوی به ویژه قصّۀ ابراهیم (ع) از منظر بیش متنیت ژنت می پـردازد و منظور از ایـن رابطۀ بیش متنی، هرگونه ارتباطی است که متن ب (بیش متن/مثنوی) را به متن الف(پیش متن/غزلیات شمس)متّصل می کند. در این مقاله ضمن بیان تفاوت های ساختاری دو اثر غزلیات شمس و مثنوی، قصّۀ ابراهیم علیه السلام در این دو اثر از منظر بینامتنیت با روش تحلیلی- توصیفی مورد بررسی قرار می گیرد تا با نشان دادن شباهت ها و تفاوت های بینامتنی ، به خوانشهای نو و متفاوت مولوی از آن قصّه دست یابیم و از این رهگذر به تبیین تدبّر عمیق مولوی در قرآن و سازوکار ذهن و زبان خلّاق او در بیان مفاهیم پویای عرفانی توجّه نماییم
فاطمه جمالی
چکیده
علم معانی که تحت تأثیر فن خطابة یونان باستان پدید آمده و در پرتو قرآن کریم شکوفا شده است، در میان فنون مختلف بلاغی از درونی ترین مسایل زیبایی شناختی و ظریف ترین شیوه های تأثیر کلام سخن می گوید. از جمله قابلیت های بلاغی این دانش، می توان به تحلیل و تبیین اندیشه و جهان بینی گوینده، بیان مقتضیات حال و مقام مخاطب و توسّع زبان، اشاره کرد که ...
بیشتر
علم معانی که تحت تأثیر فن خطابة یونان باستان پدید آمده و در پرتو قرآن کریم شکوفا شده است، در میان فنون مختلف بلاغی از درونی ترین مسایل زیبایی شناختی و ظریف ترین شیوه های تأثیر کلام سخن می گوید. از جمله قابلیت های بلاغی این دانش، می توان به تحلیل و تبیین اندیشه و جهان بینی گوینده، بیان مقتضیات حال و مقام مخاطب و توسّع زبان، اشاره کرد که مبحث «مقاصد ثانوی خبر و انشا»، به عنوان یکی از مهمترین ارکان این علم، نقشی کارآمد و ویژه در این زمینه ایفا می کند. با این حال در کتاب های معانی بحث مستقل و مفصلی به آن اختصاص نیافته است بلکه، در دو بخش؛ اسناد خبری ذیل اغراض ثانوی خبر، و انواع انشا ذیل اغراض ثانوی پرسش، امر، نهی و ندا به این مبحث پرداخته اند. نظر به اهمیّت این بحث و نقش آن در بررسی کلام و رعایت اقتضای حال مخاطب و فوائد آن در نقد ادبی، سبکشناسی و فهم متون کهن و جدید، بازبینی آن ضرورت می یابد که پژوهش حاضر پس از تحقیق در امهات کتب بلاغی بدان پرداخته است. نتایج حاصل از بررسی کارکرد اغراض ثانوی جمله به همراه جداول مربوط به هریک، بیانگر مطالب درخور توجّهی نظیر: نوع و تعداد اغراض، تفاوت و تنوّع آن واختلاف معنی دار در ذکر این مقاصد ثانوی است
خدیجه داوری؛ مهرداد چترایی؛ مهدی نوریان
چکیده
از اواخر قرن دوّم هجری تا قرن پنجم اصطلاحات بلاغی ظهور کردند. این اصطلاحات از تحقیق در قرآن و متون عربی بدست آمد. در ابتدا اصطلاحاتِ شایع در بین بلاغیون منحصر به زیباییهای کلام مانند استعاره، تشبیه، ایجاز، تکرار، سجع و تجنیس بود. به مرور زمان سایر اصطلاحات بلاغی به وجود آمد. برای نخستین بار، اِبن مُعْتَزّ در سال296 ق از عیوب فنون بلاغی ...
بیشتر
از اواخر قرن دوّم هجری تا قرن پنجم اصطلاحات بلاغی ظهور کردند. این اصطلاحات از تحقیق در قرآن و متون عربی بدست آمد. در ابتدا اصطلاحاتِ شایع در بین بلاغیون منحصر به زیباییهای کلام مانند استعاره، تشبیه، ایجاز، تکرار، سجع و تجنیس بود. به مرور زمان سایر اصطلاحات بلاغی به وجود آمد. برای نخستین بار، اِبن مُعْتَزّ در سال296 ق از عیوب فنون بلاغی سخن به میان آورد. بلاغیون از عوامل مخّل در کلام را ضعف تألیف یا سستی کلام دانستهاند. جُرجانی در اسرارُالبَلاغه برای اوّلین بار از اِضمار قبل از ذکر، سخن به میان آوردهاست و آن را یکی از انواع ضعف تألیف دانستهاست. اضمار قبل از ذکر مرجع نوعی جهش ضمیر است که ضمیر قبل از مرجعش قرار میگیرد. برخی از معانینویسان اضمار قبل از ذکر را مانند سایر اصطلاحات بلاغی در حوزه زبان فارسی قرار دادهاند و مانند گذشتگان آن را از توابع ضعف تألیف دانستهاند و برخی دیگر اضمار قبل از ذکر را برای شعر فارسی ناپسند ندانستهاند. در این مقاله سعی شده است با بیان شواهدی از شعر فارسی به بررسی اضمار قبل از ذکر پرداخته شود و نشان داده شود که اضمار قبل از ذکر از ویژگیهای سبکی شعر فارسی است و در مواردی که افتادگی در بیت نباشد و با جابجایی مرجع ضمیر و ضمیر معنی بیت درست شود، میتوان گفت که اضمار قبل از ذکر از زیباییهای شعر فارسی است.
محمدنبی خیرآبادی؛ ابوالقاسم رحیمی؛ عباس محمدیان؛ حسن دلبری
چکیده
برای شناخت جایگاه یک متن، عنوان به منزلۀ دروازۀ ورود به متن است. رابطه عنوان (دال) و متن (مدلول) معمولاً دلالتی دوسویه است؛ زیرا عنوان به شکل طبیعی باید معرف متن باشد و متن نیز در در راستای عنوان و شرح آن شکل گرفته باشد اما گاه به دلیل دخالت عوامل فرامتنی در نامگذاریها، عناوین آن رسایی و دلالت دقیق بر محتوا را ندارند؛ به همین جهت شناخت ...
بیشتر
برای شناخت جایگاه یک متن، عنوان به منزلۀ دروازۀ ورود به متن است. رابطه عنوان (دال) و متن (مدلول) معمولاً دلالتی دوسویه است؛ زیرا عنوان به شکل طبیعی باید معرف متن باشد و متن نیز در در راستای عنوان و شرح آن شکل گرفته باشد اما گاه به دلیل دخالت عوامل فرامتنی در نامگذاریها، عناوین آن رسایی و دلالت دقیق بر محتوا را ندارند؛ به همین جهت شناخت اصول و الگوی حاکم بر این دلالتها در عناوینی که با استفاده از فنون ادبی شکل گرفتهاند، یکی از اهداف این پژوهش است. در این مقاله به بررسی و تحلیل فنون و صنایع ادبی بهکار رفته در نامگذاری کتابهای نظم و نثر کهن فارسی پرداخته می-شود. و مشخص میگردد در موارد زیادی کاربست جنبۀ زیباییشناسی و بلاغی عنوان، یکی از دغدغههای اصلی صاحبان آثار بوده است و این امر با انگیزههای مختلف و اَشکال متفاوت در عنوان بازتاب داشته است. در این مقاله با انتخاب نمونههایی از صنایع ادبی بهکاررفته در عنوانها، با نگاه انتقادی به ارزشگذاری آنها میپردازیم تا از این رهگذر به لایههای بلاغی پنهان در برخی عناوین پیببریم. همچنین به آسیبهای ناشی از توجۀ صرف به کاربرد بلاغت در عنوان بدون توجه به جنبههای دلالت و ارتباط عنوان با متن، اشاره میکنیم و این که بلاغت را در خدمت عنوان قرارگرفتهاست و یا عنوان در خدمت بلاغت بوده است؛ از نظر بهکارگیری جنبههای بلاغی در عنوان به ارتباط نوع متن و گونۀ بلاغت بهکاررفته در عنوان و الگوهای بلاغی پُربسامد در نامگذاری هر یک از این آثار پرداختهایم.
اکبر شاملو؛ محمود صارمی
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی شیوههای صورتبندی مفهوم انتزاعیِ زمان در شعر انقلاب بر اساس «نظریهی استعارهی مفهومی»، و کشف نگرش حاصل از این مقولهبندی، نزد شاعران این دوره است. پژوهشگران، ضمن تقسیمبندی شعر انقلاب به سه دورة متوالی (از سال 57 تا 84)، به شرح و تحلیل استعاره زمان در شعر قیصر امینپور و سیّدحسن حسینی پرداخته و نشان ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی شیوههای صورتبندی مفهوم انتزاعیِ زمان در شعر انقلاب بر اساس «نظریهی استعارهی مفهومی»، و کشف نگرش حاصل از این مقولهبندی، نزد شاعران این دوره است. پژوهشگران، ضمن تقسیمبندی شعر انقلاب به سه دورة متوالی (از سال 57 تا 84)، به شرح و تحلیل استعاره زمان در شعر قیصر امینپور و سیّدحسن حسینی پرداخته و نشان میدهند که شیوهی مفهومسازی آنها از زمان، بیانگر جهانبینی و آمال و اندیشههای خاصّ آنها در این سه دوره است. چنانکه در هر دوره، با توجّه به زمینههای گوناگونِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، این جهاننگریها و ا ندیشهها دچار تحوّل میشوند. نتیجهی بررسیها نشان میدهد که شاعران مورد نظر در دورهی اول (57 تا 68) بسیار امیدوار و آرمانگرایانه به آینده نظر دارند و روحیّهای شاد و پیروزمندانه دارند. در دورهی دوم (از 68 تا 76) با اندکی شک و تردید به امیدها و آرمانهای خود مینگرند و از روحیّهی شاد و سرمستی آنها کاستهمیشود. در دورهی سوم (از 76 تا 84) یأس و سرخوردگی از آرمانها، جای همهی امیدها و آرزوها را میگیرد و شاعران در این برهه از زمان با تلخی و اندوه از گذشته و آینده سخن میگویند.
بلاغت فارسی
آرش مشفقی؛ عزیز حجاجی کهجوق؛ محمد عیسی زاده حاجی آقا
چکیده
نماد و به کارگیری آن ابزاری است برای عمق بخشیدن به اثر ادبی. غلامحسین ساعدی از نویسندگان نمادپرداز دوران معاصر، در لال بازی های خود مانند دیگر آثارش به نماد پرداخته است. شاید یکی از دلایل این کار گریز ناگزیر از تیغ تیز سانسور باشد. مقاله حاضر به شیوه تحلیلی- توصیفی سعی دارد انواع نمادها (انسانی، غیرانسانی، حیوانات، مفهوم ذهنی و کنش) ...
بیشتر
نماد و به کارگیری آن ابزاری است برای عمق بخشیدن به اثر ادبی. غلامحسین ساعدی از نویسندگان نمادپرداز دوران معاصر، در لال بازی های خود مانند دیگر آثارش به نماد پرداخته است. شاید یکی از دلایل این کار گریز ناگزیر از تیغ تیز سانسور باشد. مقاله حاضر به شیوه تحلیلی- توصیفی سعی دارد انواع نمادها (انسانی، غیرانسانی، حیوانات، مفهوم ذهنی و کنش) را در لال بازی های ساعدی بررسی کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ساعدی در لال بازی ها با استفاده از نماد سعی دارد تا دغدغه های فکری خود را از منظری دیگر به مخاطب توضیح داده و پیام خود را به او برساند. از این روست که لالبازیها به متن هایی فشرده که آرا و عقاید و مرام ساعدی را بازتاب می دهد، بدل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ساعدی در لال بازی ها با استفاده از نماد سعی دارد تا دغدغه های فکری خود را از منظری دیگر به مخاطب توضیح داده و پیام خود را به او برساند. از این روست که لالبازیها به متن هایی فشرده که آرا و عقاید و مرام ساعدی را بازتاب می دهد، بدل شده است.
کامیار صیدی؛ حسن سلطانی کوهبنانی
چکیده
آیرونی از اصطلاحات مهم و پرکاربرد در سه حوزۀ نقد ادبی، فلسفه و بلاغت است که برای آن معادلهایی نظیر طعنه، استهزا، کنایه، طنز، تهکم، تجاهل العارف، ریشخند، وارونه گویی و ... قراردادهاند؛ امّا هیچ یک از این معادلها تعریف درست و جامع و مانعی از آیرونی نیست. سادهترین تعریف از آیرونی تضاد بین بود و نمود است؛ امّا آیرونی علاوه بر تضاد بین ...
بیشتر
آیرونی از اصطلاحات مهم و پرکاربرد در سه حوزۀ نقد ادبی، فلسفه و بلاغت است که برای آن معادلهایی نظیر طعنه، استهزا، کنایه، طنز، تهکم، تجاهل العارف، ریشخند، وارونه گویی و ... قراردادهاند؛ امّا هیچ یک از این معادلها تعریف درست و جامع و مانعی از آیرونی نیست. سادهترین تعریف از آیرونی تضاد بین بود و نمود است؛ امّا آیرونی علاوه بر تضاد بین بود و نمود، عناصر دیگری هم دارد که در ایجاد آن، نقش اساسی ایفا میکنند. مصیبتنامۀ یکی از آثار مهم ادب عرفانی است که عطّار در این کتاب برای بیان مسائل اجتماعی و یا طرح مباحث عرفانی در قالبهای متعدد و مبتنی بر دریافت مخاطب از این شگرد هنری و انواع آن بهره جسته است. عطّار از موضعی فراتر از دیگران مسائل مهم زمانۀ خود را به دقت نگریسته و درک کرده است. نگارندگان با بررسی و تحلیل این اثر عرفانی دریافتهاند که عطّار از انواع آیرونی موقعیت، زبانی، ساده لوح، تقدیر، سقراطی، خودزنی و نمایشی در ساختار داستانهایش استفاده کرده است؛ میتوان گفت مهمترین دلایل استفاده از آیرونی در مصیبتنامه، بستر روایی و داستانی کلام، بیان مضامین انتقاد اجتماعی و اخلاقی و خفقان سیاسی و محافظهکاری عطّار بوده است.
مصطفی گرجی؛ یحیی نورالدین اقدم
علیرضا فولادی
دوره 1، شماره 1 ، مرداد 1395، ، صفحه 130-111
چکیده
مفهوم فرآیند، ثابتها و متغیرها را به یک اندازه پوشش میدهد و از دو مفهوم فرم و ساخت که تنها بر ثابتها تکیه دارند، عامتر است. تحلیل فرآیند تا امروز یک فرضیه بیش نیست، زیرا هرچند در برخی علوم و فنون، کاربرد فزاینده یافته است، هنوز مبانی روششناختی فراگیری ندارد. بااینحال، به دلیل همخوانی بیشتر مفهوم فرآیند با واقعیت پدیدههای ...
بیشتر
مفهوم فرآیند، ثابتها و متغیرها را به یک اندازه پوشش میدهد و از دو مفهوم فرم و ساخت که تنها بر ثابتها تکیه دارند، عامتر است. تحلیل فرآیند تا امروز یک فرضیه بیش نیست، زیرا هرچند در برخی علوم و فنون، کاربرد فزاینده یافته است، هنوز مبانی روششناختی فراگیری ندارد. بااینحال، به دلیل همخوانی بیشتر مفهوم فرآیند با واقعیت پدیدههای جهان که از دو وجه ثابت و متغیر تشکیل شدهاند، تحلیل فرآیند امکان دقیقتری برای معرفت این پدیدهها ایجاد میکند و در کنار مفاهیم بنیادینی مانند فرم و ساخت، به کار توسعه و تعمیق معرفت انسان میآید. مقالة حاضر به معرفی روش تحلیل فرآیند اختصاص دارد و طبقهبندی آرایههای شعری را از این چشمانداز پیش میبرد. این مقاله سرانجام با کاربرد روش تحلیل فرآیند، تمام این آرایهها را ذیل بیست طبقة زبانی، منطقی، خیالی، فراروانی، صناعی، حسابی، تقارنی، التزامی، صوتی، تصویری، اقتراحی، مهارتی، اطلاعی، وزنی، قافیهای (و ردیفی)، قالبی، سبکی، موسیقایی، بینامتنی و نوعی میگنجاند.
چکیده
مبالغه از همان زمان آغاز سرایش شعر مورد توجه شعرا بوده است و بر همین اساس به زودی مورد توجه شعر شناسان و ادیبان نیز قرار گرفت؛ اما این ابن قتیبه بود که برای اولین بار دقیقا همین اصطلاح را به کار برده است. این فن در میان بلاغیان با نامهای افراط، اغراق، مبالغه و غلو شناخته شده است؛ اما آنها در رد و یا قبول آن اختلاف نظر دارند. برخی آن ...
بیشتر
مبالغه از همان زمان آغاز سرایش شعر مورد توجه شعرا بوده است و بر همین اساس به زودی مورد توجه شعر شناسان و ادیبان نیز قرار گرفت؛ اما این ابن قتیبه بود که برای اولین بار دقیقا همین اصطلاح را به کار برده است. این فن در میان بلاغیان با نامهای افراط، اغراق، مبالغه و غلو شناخته شده است؛ اما آنها در رد و یا قبول آن اختلاف نظر دارند. برخی آن را جزو زیباییهای کلام میشمارند و برخی دیگر آن را دلیل بر ناتوانی شاعر میدانند. مقاله حاضر به تبیین پیشینه پیدایش این فن در سنت بلاغی و ارتباط آن با دیگر شگردهای بلاغی میپردازد. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که هر چند که اصطلاحات به کار رفته در مورد این فن در نزد بلاغیان متفاوت بوده است؛ ولی همهی آنها تقریبا یک مفهوم را از آن برداشت میکردند. همچنین مشخص شد که کاربرد مبالغه در کنار فنون دیگری چون تشبیه، استعاره، کنایه، اطناب، حسن تعلیل، و قصر بر لطف معنی و دلنشینی بیشتر کلام میافزاید. بنابراین فنون بدیعی از جمله مبالغه ضرورتا برای تزیین کلام نیستند بلکه نقش برجسته در دلالت معنایی دارند.
حسن توفیقی؛ علی تسنیمی؛ مهیار علوی مقدّم
دوره 1، شماره 2 ، بهمن 1395، ، صفحه 134-117
چکیده
استعاره در مفهوم شناختی آن، بر خلاف استعاره در بلاغت، تنها نقش زیباییآفرینی ندارد؛ بلکه ساز و کار بنیادیِ اندیشه و زبان است که بررسی بازنمودهای زبانی آن، گزارشی از جهانبینی استعاری هر نویسنده را به دست میدهد. در این پژوهش به کمک نظریّۀ استعارۀ مفهومی و با هدف دستیابی به جهانبینی استعاری رودکی، ده الگوی استعاری شامل: سفر، کشاورزی، ...
بیشتر
استعاره در مفهوم شناختی آن، بر خلاف استعاره در بلاغت، تنها نقش زیباییآفرینی ندارد؛ بلکه ساز و کار بنیادیِ اندیشه و زبان است که بررسی بازنمودهای زبانی آن، گزارشی از جهانبینی استعاری هر نویسنده را به دست میدهد. در این پژوهش به کمک نظریّۀ استعارۀ مفهومی و با هدف دستیابی به جهانبینی استعاری رودکی، ده الگوی استعاری شامل: سفر، کشاورزی، جنگ، دربار، بافندگی، ساختمان، آتش، بازار، نگارش و خانواده به همراه استعارههای مرتبط با هر گروه و تشبیه و استعارة بلاغی موجود در آنلها تنظیم گردیده است. این پژوهش چند نتیجۀ مهم دربردارد؛ 1- استعارۀ مفهومی به عنوان جزء جداییناپذیر زبان، نقش بسزایی در مفهومپردازیِ نخستین اشعار زبان پارسی دارد؛ 2- این استعارهها در شعر رودکی انسجام خاصّی دارند، چنان که تمرکز هر نگاشت استعاری در ذهن رودکی، چندین استعارۀ همگون آفریده است؛ 3- استعارههای مفهومیِ پربسامد در شعر رودکی بیشتر از تجربههای زیستی خاص خودِ او چون سفر، دربار و جنگ سرچشمه گرفتهاند؛ 4- دو نوع استعارۀ مفهومی و بلاغی با هم در پیوند هستند؛ استعارۀ زبانی همۀ زبان را زیر سطرۀ خود دارد و استعارۀ بلاغی به عنوان جزئی از زبان در کنش با الگوهای استعارۀ مفهومی شکل میگیرد. ؛ 5- هر چه استعاره عامتر باشد، در زبان بلاغی کاربرد کمتری دارد و برعکس؛ 6- هر یک از این گروههای دهگانه در حوزۀ خاصّی چون: سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ شکل گرفتهاند؛ به ویژه استعارۀ سفر ؛ 7- جهانبینی استعاری رودکی و چگونگی کاربرد این جهانبینی در تشبیه و استعارههای بلاغی او، میتوانند ابزاری کارآمد برای بازشناسی اشعار اصیل از غیراصیل رودکی باشد.
عزت الله سپه وند
چکیده
بلاغت را رسایی وگیرایی کلام برای تأثیر بر مخاطب و اقناع وی دانسته اند. تشریح چگونگی این تأثیر و تعیین میزان نقش هر یک از عناصر شعر، در اثنای این فرایند میتواند بخشهایی از لایه های علم بلاغت کهن و علوم بلاغی جدید را فعال تر کند.مسألة تناسب وزن با موضوع و محتوای اثر ادبی و نقش آن در میزان تأثیر بر مخاطب از دغدغههای برخی بلاغیون قدیم ...
بیشتر
بلاغت را رسایی وگیرایی کلام برای تأثیر بر مخاطب و اقناع وی دانسته اند. تشریح چگونگی این تأثیر و تعیین میزان نقش هر یک از عناصر شعر، در اثنای این فرایند میتواند بخشهایی از لایه های علم بلاغت کهن و علوم بلاغی جدید را فعال تر کند.مسألة تناسب وزن با موضوع و محتوای اثر ادبی و نقش آن در میزان تأثیر بر مخاطب از دغدغههای برخی بلاغیون قدیم و جدید در غرب و ایران بوده، اما، وجود قرابتهایی میان حالت تسلیم و اقناع مخاطب یک شعر موزون با حالت تسلیم یک انسان هیپنوزشده، ریچاردز را به تحلیل و تبیین این فرایند با اتخاذ دیدگاهی بینارشتهای کشانده است. این در حالیست که گاهی وزن شعر انسان را نه به خلسه که به شور و شعفی رقص آور و سماع گونه می کشاند چنانکه در برخی غزلیات شمس و احوال مولوی.مقالة حاضر با تأکید بیشتر بر نگاهی تحلیلیـتطبیقی به نظریة «هیپنوتیزمِ وزن» ریچاردز، در پی تبیین این موضوع و کشف برخی همانندیها در نظریات اندیشمندان ایرانی خواهد بود. مهمترین دستاورد این پژوهش، بهروزرسانی برخی از نظریههای کهن و اذعان به ضریب تأثیر بلاغی وزن و کارکردهای آن در ساختار شعر فارسیست.
ربابه رمضانی؛ رضا ناظمیان
چکیده
استعاره ی مفهومی و تصویرسازی در شعر غادة السمان بر اساس نظریه لیکاف و جانسونچکیده:زبانشناسان شناختی برداشت تازهای از استعاره را ارائه کردهاند که با مفهوم سنتی آن متفاوت است. این برداشت از استعاره را نخستین بار، لیکاف و جانسون معرفی کردند. در این برداشت تازه، استعاره دیگر واحدی برحسب مشابهت با واحدی دیگر جایگزین نمیشود بلکه، ...
بیشتر
استعاره ی مفهومی و تصویرسازی در شعر غادة السمان بر اساس نظریه لیکاف و جانسونچکیده:زبانشناسان شناختی برداشت تازهای از استعاره را ارائه کردهاند که با مفهوم سنتی آن متفاوت است. این برداشت از استعاره را نخستین بار، لیکاف و جانسون معرفی کردند. در این برداشت تازه، استعاره دیگر واحدی برحسب مشابهت با واحدی دیگر جایگزین نمیشود بلکه، نوعی ساخت اسنادی است و قبلا بر اساس تجربه حسی در ذهن ثبت شده است. برای مثال، استعاره زبانی «عاشق، کولهباری از رنج بر دوش دارد» بازنمود یک استعاره مفهومی ثبت شده در ذهن مان است که: «عشق، سفر است». استعارههای مفهومی به سه دسته: جهتی، هستی شناختی، ساختاری تقسیم میشوند. این مقاله بر آن است تا استعاره مفهومی را تشریح کرده و چگونگی ورود آن به زبان شعر نو را بر اساس نمونههای متعددی تحلیل کند و آنگاه به تحلیل و تطبیق استعارههای مفهومی در نمونههایی از اشعار خانم غادة السمّان شاعر پرآوازه سوری بپردازد. در این میان، ارزش تصویری اشعار غادة السمان و هنجارگریزی در شعر وی نیز به روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی میشود. مهمترین دستاورد این مقاله را میتوان اثبات حضور پررنگ استعارههای مفهومی در شعر غادة السمان و تحلیل تصویرشناسانه این اشعار و تاثیر محیط زیست عربی شاعر، بر شعر وی دانست و این که صحرا به عنوان تصویر مرکزی و محوری شعر وی محسوب میشود.
سهراب سعیدی؛ علی اصغر رستمی ابوسعیدی؛ زیبا قلاوندی
چکیده
سبکشناسی لایهای روشی منظم برای بررسی خصوصیّات ادبی و ایدئولوژیک هر اثر ادبی است. در این مقاله تلاش شده است بر اساس این روش و دانش ادبی، اشعار ملاحسین مسیحا (-از شاعران قرن 13 میناب-) که در زمینۀ شعر آیینی اشعار بجا مانده ای دارد و در کتاب رخش بی سوارجمع آوری و تصحیح شده، بررسی شود. روش مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیلی توصیفی است ...
بیشتر
سبکشناسی لایهای روشی منظم برای بررسی خصوصیّات ادبی و ایدئولوژیک هر اثر ادبی است. در این مقاله تلاش شده است بر اساس این روش و دانش ادبی، اشعار ملاحسین مسیحا (-از شاعران قرن 13 میناب-) که در زمینۀ شعر آیینی اشعار بجا مانده ای دارد و در کتاب رخش بی سوارجمع آوری و تصحیح شده، بررسی شود. روش مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیلی توصیفی است که شعر این شاعر در پنج سطح آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک واکاوی میشود؛ نتایج پژوهش نشان میدهد از نظر آوایی این شاعر به موسیقی کلام توجّه نشان داده و برای دست یافتن به این هدف از آرایههای مختلفی همچون سجع پردازی، واج آرایی، تکرار، جناس، استفاده کرده است. واژگان اشعار این شاعر از نظر نوع رمزگان، نشان دار بودن، رسمی، کهنگی و بیگانه بودن بررسی شده است که تنها نکتۀ برجسته در این زمینه، استفاده از واژگان نشان دار است. لایحۀ نحوی شعر این شاعر نوحهگوی در زمینههایی همچون سبک جملهها، وجه فعل، زمان افعال و صدای دستوری بررسی شد که اغلب جملهها در شعر این شاعرکوتاه و نوع جملهها نیز ساده بود. وجه خبری وجه غالب، بیشتر زمان افعال زمان ماضی ساده و مضارع و صدای افعال صدای دستوری فعال بود. حسین مسیحا شعر را در خدمت بیان ایدئولوژی شیعۀ خود قرار داده و واژگان، نحو و صُورخیال در شعر آنها به صورت صریح ایدئولوژی مورد نظر او را نشان میدهد.