بلاغت فارسی
مسعود سپه وندی
چکیده
بلاغت یکی از علوم ادبی است که در آن موضوع تطبیق کلام بر مقتضای حال و مقام بررسی میشود. از آنجایی که تلاش و توجّه به لطایف ادبی و بلاغی قرآن، مستلزم آشنایی نسبی با تفسیر و تمثّل به آیات بوده است، مفسرینی در این امر پیشقدم بودهاند از جمله: ابوالفتوح رازی، زمخشری، شاهفور اسفراینی و...که بسیاری از اسرار دقیق و نهفتۀ این دانش در بلاغت اعجازی ...
بیشتر
بلاغت یکی از علوم ادبی است که در آن موضوع تطبیق کلام بر مقتضای حال و مقام بررسی میشود. از آنجایی که تلاش و توجّه به لطایف ادبی و بلاغی قرآن، مستلزم آشنایی نسبی با تفسیر و تمثّل به آیات بوده است، مفسرینی در این امر پیشقدم بودهاند از جمله: ابوالفتوح رازی، زمخشری، شاهفور اسفراینی و...که بسیاری از اسرار دقیق و نهفتۀ این دانش در بلاغت اعجازی قرآن و کلام آنان متبلور شده است، امّا متاسفانه برخی از این اسرار، از چشم اصحاب بلاغت اسلامی- ایرانی به دور مانده و یا کمتر مورد توجه قرارگرفته است. بنابراین کشف، بررسی و تحلیل این زیباییها از لابه لای نوشتههای آنان، ضروری می نماید. نوشتار حاضر پژوهشی است که در آن نگارنده کوشیده است تا پس از بررسی تفاسیر فارسی قرآن کریم با روش تحلیلی – توصیفی، آن دسته از زیباییهای ادبی را که از چشم بلاغیون به دور مانده و یا کمتر به آنها پرداخته شده است؛ یافته و مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نگارنده پس از تجزیه و تحلیل نمونهها، نتیجه میگیرد که در تفاسیر اوّلیه قرآن، از صنایع خاصی همچون: اسناد مجازی مفید معنای تکریم، معانی ثانوی جملات استفهامی، اسلوب جملههای شرطی و... استفاده شده است
بلاغت فارسی
شمس اله شمس؛ مسعود سپهوندی
چکیده
با پیشرفتهای زبانشناسی و نقد ادبی زبان، امروزه آگاهانهتر میتوان به تحلیل و بررسی آثار، بویژه آثار ماندگار ادبی پرداخت تا بدین وسیله به راز جاودانگی این آفریدههای غنی پی برد. ﻧﻘﺪ ﺑﻼﻏﻲ از ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻘﺪﻫﺎی ﺗﭙﻨﺪه و ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ درابیات ﻓﺎرﺳﻲ وﺟﻮد دارد و در ﺳﺎﻳﺔ اﻳﻦ اﺑﺰار ﻣﻬﻢ، ﻣﻲﺗﻮان ﺑﺮ ﻣﺒﺎﺣﺚ و ﻧﻬﻔﺘﻪﻫﺎی ...
بیشتر
با پیشرفتهای زبانشناسی و نقد ادبی زبان، امروزه آگاهانهتر میتوان به تحلیل و بررسی آثار، بویژه آثار ماندگار ادبی پرداخت تا بدین وسیله به راز جاودانگی این آفریدههای غنی پی برد. ﻧﻘﺪ ﺑﻼﻏﻲ از ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻘﺪﻫﺎی ﺗﭙﻨﺪه و ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ درابیات ﻓﺎرﺳﻲ وﺟﻮد دارد و در ﺳﺎﻳﺔ اﻳﻦ اﺑﺰار ﻣﻬﻢ، ﻣﻲﺗﻮان ﺑﺮ ﻣﺒﺎﺣﺚ و ﻧﻬﻔﺘﻪﻫﺎی دروﻧﻲِ تفکر ﺷﺎﻋﺮ و ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ره ﻳﺎﻓﺖ. بررسی ادبیت هر متن و ﺷﻨﺎﺧﺖ آن ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﺑﻼﻏﺖ ﺷﻌﺮی ﻧﻤﺎﻳﺎن ﻣﻲﮔﺮدد و ﺑﺎ ﻛﻤﻚ ﻫﻤﻴﻦ ﻧﻘﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻴﻦ اﺛﺮی ﺑﺎ اﺛﺮ دﻳﮕﺮ ﺗﻤﻴﺰ ﻧﻬﺎد. بررسی اغراض ثانوی جملات، خصوصاً جملات انشایی، از مباحث مهم علم معانی است. در این میان، استفهام بلاغی از تأثیرگذارترین انواع این ترفند هنری به شمار میرود. در واقع، استفهامهای بلاغی و اغراض ثانوی آنها به عنوان شگرد و شیوهای هنری شایسته بررسی و درخور تحقیق هستند.در این پژوهش باروش تحلیلی ،توصیفی ،ابتدا به بررسی ساختار جملات پرسشی در هجویات سه شاعر مورد نظر دورۀ مشروطه و سپس به بسامد ادوات پرسشی در اشعار ایشان پرداختهایم و در پایان به کارکرد معانی ثانوی جملات پرسشی و دستهبندی آنها با کمک جدول، بسامد هر ادات پرسش و کارکرد بلاغی را در اشعار سه شاعر مزبور نشان دادهایم. مساله ی اصلی این پژوهش کشف ر موز پنهانی بلاغی در جملات استفهامی هجویات عصر مشروطه است. نتایج تحقیق نشان میدهد افزونی کارکرد بلاغی تمسخر، توبیخ و تحقیر در هجویات عصر مشروطه نشاندهندۀ نوعی تسویهحساب شخصی با مخاطب است که همسو با ویژگی ذاتی هجو است.
بلاغت فارسی
حسین رحمانی تیرکلایی
چکیده
جایگاه معنایی باب استفعال در انتقال معانی بلاغی نهجالبلاغهچکیدهکلام بلیغ متناسب با اقتضائات حالی و مکانی صورت میپذیرد و به تناسب تفاوت مقتضیات، از اسلوبهای متعددی در آن استفاده خواهد شد. این عنصر در نهجالبلاغه موجب اختصاص یافتن صدها اثر در تبویبسازی شاخصهها و ابعاد بلاغی در خصوص این کتاب شریف شده است، با این حال کمتر مشاهده ...
بیشتر
جایگاه معنایی باب استفعال در انتقال معانی بلاغی نهجالبلاغهچکیدهکلام بلیغ متناسب با اقتضائات حالی و مکانی صورت میپذیرد و به تناسب تفاوت مقتضیات، از اسلوبهای متعددی در آن استفاده خواهد شد. این عنصر در نهجالبلاغه موجب اختصاص یافتن صدها اثر در تبویبسازی شاخصهها و ابعاد بلاغی در خصوص این کتاب شریف شده است، با این حال کمتر مشاهده شده که از حیث مصداقی به واکاوی ابعاد این بلاغت پرداخته شود، بر اساس این ضرورت نگارنده در این اثر با روشی توصیفی ـ تحلیلی و با تحلیل و تدقیق در معاجم لغوی شاخص در زبان عرب به دنبال بررسی جایگاه معنایی باب استفعال در انتقال معانی بلاغی در نهجالبلاغه بوده است تا با ذکر مصادیق متعدد از این باب، عناصر بلاغت را به نحو تطبیقی به مخاطب ارائه دهد و در پایان این نتیجه حاصل شده است که باب استفعال دارای معنای شایع طلب و معنای متداول وجدانالشئ است که سبب شده دیگر معانی این باب کمتر مورد استفاده قرار گیرد. بررسی باب استفعال در نهجالبلاغه حاکی از این حقیقیت است که در گفتمان امام(علیهالسلام) استخدام هرکدام از معانی ابن باب متناسب با اقتضاء کلامی و معنای مراد به کار گرفته شده تا مراد متکلم با کاملترین لفظ در ذهن مخاطب تداعی شود.کلیدواژگان: باب استفعال، انتقال معانی، بلاغت، ادبیات عرب، نهجالبلاغه
بلاغت فارسی
فاطمه تسلیم جهرمی
چکیده
شعر ظهیر فاریابی، شاعر قرن ششم، به عنوان یکی از حلقههای بین سبک خراسانی و عراقی در بسیاری از داوریهای شاعرانه کهن مطرح شده و تأثیر بسیاری بر شعر شاعران پس از خود داشته است. ظهیر، مضمونپردازی متعدد و گستردهای از دانشهای مختلف از جمله باورها و عقاید عامیانه و برخی باورهای محلی در اشعار خود دارد و از این منظر یکی از شاعران پیشرو ...
بیشتر
شعر ظهیر فاریابی، شاعر قرن ششم، به عنوان یکی از حلقههای بین سبک خراسانی و عراقی در بسیاری از داوریهای شاعرانه کهن مطرح شده و تأثیر بسیاری بر شعر شاعران پس از خود داشته است. ظهیر، مضمونپردازی متعدد و گستردهای از دانشهای مختلف از جمله باورها و عقاید عامیانه و برخی باورهای محلی در اشعار خود دارد و از این منظر یکی از شاعران پیشرو به شمار میرود. مضمونپردازی باورهای عامیانه در اشعار ظهیر به صورت شبکهای بلاغی و با توجه به جنبههای مختلف یک باور و آداب و رسوم عامیانه رخ میدهد و در دستههایی چون: باورهای عامیانۀ نجومی، اعتقادات عامیانه دربارة حیوانات و پرندگان، طب عامیانه و باورها و عقاید مربوط به پدیدههای غیبی و رسوم عامه، میتوان آنها را تحلیل کرد. در رسوم عامیانه وی به آدابی چون جرعهافشانی بر خاک، خالکوبی، رسوم عید و... اشاره میکند. برخی مضمونسازیها از باورهای عامیانۀ نادر و بسیار کهن در شعر فارسی نیز در میان اشعار وی دیده میشود. از ابزارهای هنری و بلاغی با استفاده از باورها و رسوم عامیانه در اشعار وی، به استعاره، حسن تعلیل، تجاهلالعارف و تشبیه میتوان یاد کرد. مضمونپردازی با عقاید عامیانه نجومی بیش از همه بازتاب دارد. وی از باورهای عامیانه برای مدح شاه و معشوق یا بیان پریشانی احوال خود بهره برده است. روش تحقیق در این مقاله به شیوۀ توصیفی- تحلیلی است.
احمد نظری؛ مسعود سپه وندی؛ قاسم صحرائی
چکیده
دانش بلاغت از بایسته ترین دانش ها در جهت فهم و تفسیر آیات قرآن کریم است که با شناخت آن می توان به اسرار و ظرافت های کلام الهی پی برد. از آنجا که شناخت شیوه های بلاغی قرآن، بویژه برخی از صنایع گمنام و کم کاربرد، تا حدود زیادی پرده از وجوه اعجاز این کتاب آسمانی بر می دارد و معانی نهفته و گنجینه های پنهان آن را برای مخاطبان آشکار می سازد؛ ...
بیشتر
دانش بلاغت از بایسته ترین دانش ها در جهت فهم و تفسیر آیات قرآن کریم است که با شناخت آن می توان به اسرار و ظرافت های کلام الهی پی برد. از آنجا که شناخت شیوه های بلاغی قرآن، بویژه برخی از صنایع گمنام و کم کاربرد، تا حدود زیادی پرده از وجوه اعجاز این کتاب آسمانی بر می دارد و معانی نهفته و گنجینه های پنهان آن را برای مخاطبان آشکار می سازد؛ شایسته است به لطایف و صنایع مغفول این دانش در برخی از متون تفسیری پرداخته شود. نوشتار حاضر پژوهشی است که در آن نگارندگان کوشیده اند پس از معرّفی بلاغت، سیر این علم و ابواب آن، با روش تحلیلی– توصیفی و نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و رجوع مستقیم به تفسیر روض الجنان و روح الجنان ابوالفتوح رازی، آن دسته از زیبایی های ادبی را که از چشم صاحب نظران بلاغت به دور مانده و یا کمتر به آن پرداخته شده است مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. نگارندگان پس از مطالعه، دقت، توصیف و تحلیل نمونههایی از این تفسیر، نتیجه می گیرند که ابوالفتوح رازی در تفسیر خود از صنایع خاص و کم کاربردی همچون: سیاقت قصه، وجه اتصال، تلوین، تغلیب و...بهره جسته است
زینب اکبری؛ یحیی طالبیان
چکیده
اصطلاح «رتوریک (Rhetoric) » که در سنت اسلامی اصطلاح «بلاغت» را معادل با آن قرار دادهاند، در تاریخ بلاغت قدیم دو مفهوم اصلی داشته است: نخستین مفهوم، دریافت ارسطویی از بلاغت است که بیشتر آن را با خطابه و فنون و ابزار اقناع مخاطب مرتبط میسازد؛ دیگر، مفهوم زیباییشناختی یا ادبی است که بلاغت را با شعر و فنون و ابزار تخییل پیوند ...
بیشتر
اصطلاح «رتوریک (Rhetoric) » که در سنت اسلامی اصطلاح «بلاغت» را معادل با آن قرار دادهاند، در تاریخ بلاغت قدیم دو مفهوم اصلی داشته است: نخستین مفهوم، دریافت ارسطویی از بلاغت است که بیشتر آن را با خطابه و فنون و ابزار اقناع مخاطب مرتبط میسازد؛ دیگر، مفهوم زیباییشناختی یا ادبی است که بلاغت را با شعر و فنون و ابزار تخییل پیوند میدهد. از این دو رویکرد سه گرایش به معنا و کارکرد بلاغت در دوران معاصر پدید آمد: رویکرد استدلالی-منطقی (فلسفی)، رویکرد سبکشناختی-ادبی (شعری) و در نهایت رویکرد گفتمانی-نشانهشناختی (متنی). دو رویکرد نخست در تعارض با یکدیگرند؛ یکی بلاغت را به سوی علم منطق میکشاند و دیگری آن را به شعر مرتبط میکند. اما رویکرد سوم سعی دارد دامنۀ شمول این علم را فراتر برد به گونهای که دو مفهوم پیشین را توأمان شامل شود. در تاریخ بلاغت اسلامی نیز چنین رویکرد سهگانهای به مفهوم بلاغت نزد ناقدان و بلاغتنگاران اسلامی یافتنی است. پژوهش پیش رو با مطالعه درزمانی به روش توصیفی-تحلیلی، تطور هر یک از این سه رویکرد را تا رسیدن به نظریات معاصر در حوزة علم بلاغت بررسی میکند.
مریم حسین آبادی
چکیده
هرکتابی در هر رشته علمی و به هر زبانی، متقدم یا متأخّر، جای نقد و بررسی دارد. چرا که قطعاً نقاط ضعف و قوتی دارد و نقد در اصل چیزی جز نمایاندن نقاط ضعف و قوت نیست، کتاب های بلاغت به زبان فارسی نیز از این اصل مستثنی نیستند. «معالم البلاغه» یکی از کتاب های مطرح و مرجع بلاغت در زبان فارسی است که در مقایسه با منابع مشابه نقاط قوت متعددی ...
بیشتر
هرکتابی در هر رشته علمی و به هر زبانی، متقدم یا متأخّر، جای نقد و بررسی دارد. چرا که قطعاً نقاط ضعف و قوتی دارد و نقد در اصل چیزی جز نمایاندن نقاط ضعف و قوت نیست، کتاب های بلاغت به زبان فارسی نیز از این اصل مستثنی نیستند. «معالم البلاغه» یکی از کتاب های مطرح و مرجع بلاغت در زبان فارسی است که در مقایسه با منابع مشابه نقاط قوت متعددی دارد و البته در بعضی مباحث خالی از نقاط ضعف نیست. از جمله در مبحث کنایه. در این نوشتار پس از معرفی آرایه کنایه، مبحث کنایه در «معالم البلاغه» با توجه به منابع فارسی متقدم مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. دقت در تعریف ها، تقسیم بندی ها و شواهد مثال ارائه شده در این مبحث نشان می دهد «معالم البلاغه» نیز مانند منابع بلاغی فارسی قبل از خود همچنان تحت سیطره منابع بلاغت عربی است.روش تحقیق در این نوشتار کتابخانه ای و از نوع نقد و تحلیلی است به این ترتیب که بخش های مختلف مبحث کنایه در «معالم البلاغه» پس از معرفی، به لحاظ میزان فارسی سازی و تناسب با اقتضائات و امکانات زبان فارسی و مخاطب فارسی زبان، نقد و تحلیل شده است.
زکیه رجبی؛ مهیار علوی مقدم؛ محمود فیروزی مقدم
چکیده
ارسطو، بلاغت را هنر کشف و کاربرد ابزاری میدانست که برای ترغیب و تهییج شنونده مفید واقع شود وازاین روست که بررسی تولیدات زبانی درگفتمان، که نظامی فراتر از جمله است در حوزۀ مطالعات نشانه – معنا شناسی قرار می گیرد. نشانه ها در روابط گفتمانی، پویا، متکثّر و سیال می شوند و دیگر تابع روابط تثبیت شدۀ سوسوری نیستند. از این روبسیاری از سنت ...
بیشتر
ارسطو، بلاغت را هنر کشف و کاربرد ابزاری میدانست که برای ترغیب و تهییج شنونده مفید واقع شود وازاین روست که بررسی تولیدات زبانی درگفتمان، که نظامی فراتر از جمله است در حوزۀ مطالعات نشانه – معنا شناسی قرار می گیرد. نشانه ها در روابط گفتمانی، پویا، متکثّر و سیال می شوند و دیگر تابع روابط تثبیت شدۀ سوسوری نیستند. از این روبسیاری از سنت های بلاغی را می توان به عنوان تعریف یک عمل نشانه شناختی که راهی است به سوی فرایندهای زیبایی شناختی در نظر گرفت که قادرند فراتر از شناخت استعاره ها و نمادها استنتاج های معناداری را به مدد نشانه ها در ذهن مخاطبان و ناظران تولید کنند. در نشانه – معنا شناسی معناهای از پیش تعیین شده بر اساس روابط دال و مدلول، جای خود را به معناهایی که تابع کشمکش و تنش بین سطوح زبانی است می دهند و از قالب نشانه های معمول و قراردادی با کارکردی رایج و متداول خارج شده و به نشانه های غیر معمول، متحوّل و ناپایدار تبدیل می شوند. رمان کولی کنار آتش اثر منیرو روانی پور، حاوی مجموعه ای از نشانه هایی است که در شکل گفتمان روایی، قصد القای معناهایی دارد که نتیجۀ شناخت ارتباط همین نشانه هاست. این پژوهش برپایة روش تحلیلی- توصیفی، روش تحلیل داده ها به صورت کیفی وروش استدلال استقرایی، به بررسی نظام های معنایی گفتمان ، زیبایی شناختی و عناصر مؤثّردر ارتباط بین نظام نشانه ای و نظام معنایی که متأثر از بلاغت نشانه هاست دراین رمان خواهد پرداخت.
حمید طاهری
چکیده
«استعاره» مهمترین مبحث علم بیان است. استعاره یک ضرورت اجتماعی است که ماهیتی جمعی و اشتراکی داشته، اغلب بر اساس نیاز گوینده بر زبان میآید. هدف از آن، خلق فضایی خاص در ذهن شنونده است؛ فضایی که بتواند بین گوینده و خواننده ارتباطی بر مبنای اشتراک یا اشتراکاتی ایجاد کند. در واقع استعاره، تجلّی تخیّل و تحقّق تداعی افکار در شکل زبان ...
بیشتر
«استعاره» مهمترین مبحث علم بیان است. استعاره یک ضرورت اجتماعی است که ماهیتی جمعی و اشتراکی داشته، اغلب بر اساس نیاز گوینده بر زبان میآید. هدف از آن، خلق فضایی خاص در ذهن شنونده است؛ فضایی که بتواند بین گوینده و خواننده ارتباطی بر مبنای اشتراک یا اشتراکاتی ایجاد کند. در واقع استعاره، تجلّی تخیّل و تحقّق تداعی افکار در شکل زبان است.استعاره به سبب کارکرد بنیادینی که در آفرینش آثار ادبی دارد، از دیرباز مورد توجه قدما بوده است. استعاره را به انواع مختلفی دستهبندی کردهاند؛ ولی در میان این تقسیمبندیها جای استعارهای که ما آن را «استعاره جمع» مینامیم، خالی است و تاکنون شاید کسی بصراحت به وجود این نوع استعاره اشاره نداشته است. استعاره جمع، آوردن چندین مشبهبه برای یک مشبه است. تلاش برای گذر از شکل اولیة استعاره و تصویرسازیهای پی در پی شاعر برای یک مشبه، موجب پیدایش این استعاره می شود. در این مقاله برآنیم تا با روش توصیفی – تحلیلی وذکر شاهدهای شعری بدین پرسش پاسخ دهیم که آیا این نوع استعاره وجود دارد؟ چگونه این نوع استعاره شکل میگیرد؟
زهرا جمشیدی؛ سید محمد آرتا
چکیده
یکی از مشخصههای اصلی شعر حافظ بلاغت کلام اوست. او با بهکارگیری شگردهای مختلف ادبی توانسته به این مهم دست یابد. یکی از راهکارهای حافظ برای پررنگکردن صبغۀ بلاغی اشعارش، استفاده از کمگرفت با بسامد بالاست که تاکنون از دید حافظپژوهان و حافظشناسان پنهان مانده است. کمگرفت، ابزاری بلاغی و ادبی است که نقطۀ مقابل اغراق بهشمار میرود ...
بیشتر
یکی از مشخصههای اصلی شعر حافظ بلاغت کلام اوست. او با بهکارگیری شگردهای مختلف ادبی توانسته به این مهم دست یابد. یکی از راهکارهای حافظ برای پررنگکردن صبغۀ بلاغی اشعارش، استفاده از کمگرفت با بسامد بالاست که تاکنون از دید حافظپژوهان و حافظشناسان پنهان مانده است. کمگرفت، ابزاری بلاغی و ادبی است که نقطۀ مقابل اغراق بهشمار میرود و مطلبی، کسی یا چیزی را ضعیفتر، فروتر یا کمتر از حد خود نشاندادن یا بیانکردن است. در پژوهش حاضر، ابتدا با تکیه بر نظر اُدبا و صاحبنظران تعریف جامع و کاملی از کمگرفت ارائه، سپس روشهای ایجاد مفهوم کمگرفت و اغراض آن در اشعار حافظ به روش مطالعۀ کتابخانه-ای بررسی و تحلیل شده است. برایند پژوهش نشان میدهد که حافظ با تکیه بر گستردگی قلمرو دانش زبانی و بلاغی خود با استفاده از واژههایی مانند کم و کمتر، ترسم، گویی یا گوییا، مگر، بهتر، اندکی و... توانسته مفهوم کمگرفت را در کلام خود ایجاد کند. کمگرفت در شعر او کارکردهای معنایی و زیباییشناختی نیز دارد که از میان کارکردهای معنایی میتوان به تواضع و کمگرفت خویش، اعتراض توأم با احتیاط، احترام، پند و اندرز و از میان کارکردهای زیباییشناختی به تناسبات لفظی اشاره کرد.
محمدنبی خیرآبادی؛ ابوالقاسم رحیمی؛ عباس محمدیان؛ حسن دلبری
چکیده
برای شناخت جایگاه یک متن، عنوان به منزلۀ دروازۀ ورود به متن است. رابطه عنوان (دال) و متن (مدلول) معمولاً دلالتی دوسویه است؛ زیرا عنوان به شکل طبیعی باید معرف متن باشد و متن نیز در در راستای عنوان و شرح آن شکل گرفته باشد اما گاه به دلیل دخالت عوامل فرامتنی در نامگذاریها، عناوین آن رسایی و دلالت دقیق بر محتوا را ندارند؛ به همین جهت شناخت ...
بیشتر
برای شناخت جایگاه یک متن، عنوان به منزلۀ دروازۀ ورود به متن است. رابطه عنوان (دال) و متن (مدلول) معمولاً دلالتی دوسویه است؛ زیرا عنوان به شکل طبیعی باید معرف متن باشد و متن نیز در در راستای عنوان و شرح آن شکل گرفته باشد اما گاه به دلیل دخالت عوامل فرامتنی در نامگذاریها، عناوین آن رسایی و دلالت دقیق بر محتوا را ندارند؛ به همین جهت شناخت اصول و الگوی حاکم بر این دلالتها در عناوینی که با استفاده از فنون ادبی شکل گرفتهاند، یکی از اهداف این پژوهش است. در این مقاله به بررسی و تحلیل فنون و صنایع ادبی بهکار رفته در نامگذاری کتابهای نظم و نثر کهن فارسی پرداخته می-شود. و مشخص میگردد در موارد زیادی کاربست جنبۀ زیباییشناسی و بلاغی عنوان، یکی از دغدغههای اصلی صاحبان آثار بوده است و این امر با انگیزههای مختلف و اَشکال متفاوت در عنوان بازتاب داشته است. در این مقاله با انتخاب نمونههایی از صنایع ادبی بهکاررفته در عنوانها، با نگاه انتقادی به ارزشگذاری آنها میپردازیم تا از این رهگذر به لایههای بلاغی پنهان در برخی عناوین پیببریم. همچنین به آسیبهای ناشی از توجۀ صرف به کاربرد بلاغت در عنوان بدون توجه به جنبههای دلالت و ارتباط عنوان با متن، اشاره میکنیم و این که بلاغت را در خدمت عنوان قرارگرفتهاست و یا عنوان در خدمت بلاغت بوده است؛ از نظر بهکارگیری جنبههای بلاغی در عنوان به ارتباط نوع متن و گونۀ بلاغت بهکاررفته در عنوان و الگوهای بلاغی پُربسامد در نامگذاری هر یک از این آثار پرداختهایم.
احمد سنچولی
چکیده
ویلیام امپسون (1984-1906م) ابهام را جزو عوامل ذاتی شعر و زمینهساز واکنش خواننده میداند. از نظر او هر نوع تمایز جزیی زبانی ولو ناچیز که زمینهساز واکنش خواننده شود، از مصادیق ابهام به حساب میآید. بنابراین علاوه بر پیچشهای زبانی، برخی از شگردهای بلاغی نیز که ذهن مخاطب را با خود درگیر کرده و موجب واکنش او میگردد، از عوامل ابهام-آفرین ...
بیشتر
ویلیام امپسون (1984-1906م) ابهام را جزو عوامل ذاتی شعر و زمینهساز واکنش خواننده میداند. از نظر او هر نوع تمایز جزیی زبانی ولو ناچیز که زمینهساز واکنش خواننده شود، از مصادیق ابهام به حساب میآید. بنابراین علاوه بر پیچشهای زبانی، برخی از شگردهای بلاغی نیز که ذهن مخاطب را با خود درگیر کرده و موجب واکنش او میگردد، از عوامل ابهام-آفرین سخن به شمار میآید. بر پایة این نظریه، مقولة ابهام در غزلیات سعدی به دو دستة ابهامهای هنری و ذاتی و ابهامهای زبانی و عارضی تقسیم میشود. ابهامهای هنری و ذاتی به دستگاه بلاغی بهویژه صور خیال و برخی صنایع ادبی شعر او مربوط میشود و ابهامهای عارضی شامل برخی عوامل زبانی و مقولههای فرهنگی و اجتماعی است. از آن جا که سعدی عواطف و احساسات خویش را صادقانه، روشن و طبیعی با مخاطب خویش در میان میگذارد، خواننده متوجه ابهام در کلام او نمیشود. بیان او به اندازهای روشن و طبیعی است که احساسات و عواطفش را به روشنی بیان مینماید و ابهامهایی از نوع گیجی و سردرگمی که نشانگر عدم وقوف شاعر بر افکار خود باشد، در شعر او یافت نمیشود.
رمضان رضائی
چکیده
مبالغه از همان زمان آغاز سرایش شعر مورد توجه شعرا بوده است و بر همین اساس به زودی مورد توجه شعر شناسان و ادیبان نیز قرار گرفت؛ اما این ابن قتیبه بود که برای اولین بار دقیقا همین اصطلاح را به کار برده است. این فن در میان بلاغیان با نامهای افراط، اغراق، مبالغه و غلو شناخته شده است؛ اما آنها در رد و یا قبول آن اختلاف نظر دارند. برخی آن را ...
بیشتر
مبالغه از همان زمان آغاز سرایش شعر مورد توجه شعرا بوده است و بر همین اساس به زودی مورد توجه شعر شناسان و ادیبان نیز قرار گرفت؛ اما این ابن قتیبه بود که برای اولین بار دقیقا همین اصطلاح را به کار برده است. این فن در میان بلاغیان با نامهای افراط، اغراق، مبالغه و غلو شناخته شده است؛ اما آنها در رد و یا قبول آن اختلاف نظر دارند. برخی آن را جزو زیباییهای کلام میشمارند و برخی دیگر آن را دلیل بر ناتوانی شاعر میدانند. مقاله حاضر به تبیین پیشینه پیدایش این فن در سنت بلاغی و ارتباط آن با دیگر شگردهای بلاغی میپردازد. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که هر چند که اصطلاحات به کار رفته در مورد این فن در نزد بلاغیان متفاوت بوده است؛ ولی همهی آنها تقریبا یک مفهوم را از آن برداشت میکردند. همچنین مشخص شد که کاربرد مبالغه در کنار فنون دیگری چون تشبیه، استعاره، کنایه، اطناب، حسن تعلیل، و قصر بر لطف معنی و دلنشینی بیشتر کلام میافزاید. بنابراین فنون بدیعی از جمله مبالغه ضرورتا برای تزیین کلام نیستند بلکه نقش برجسته در دلالت معنایی دارند.
هومن ناظمیان
چکیده
نظریه بینامتنیت پدیدهای است گفتمانی که برای نخستین بار توسط میخائیل باختین با عنوان گفتگوی متون مطرح شد. سپس ژولیا کریستوا آن را گسترش داد ونظریه بینامتنیت را مطرح کرد. این رویکرد در مطالعات ادبیات تطبیقی جایگزین مباحث تأثیر وتأثر شده و در مطالعات نشانه- معنی شناسی از گفتگوی متون مکتوب به سوی مکالمه متون رسانه ای گسترش یافته است. ...
بیشتر
نظریه بینامتنیت پدیدهای است گفتمانی که برای نخستین بار توسط میخائیل باختین با عنوان گفتگوی متون مطرح شد. سپس ژولیا کریستوا آن را گسترش داد ونظریه بینامتنیت را مطرح کرد. این رویکرد در مطالعات ادبیات تطبیقی جایگزین مباحث تأثیر وتأثر شده و در مطالعات نشانه- معنی شناسی از گفتگوی متون مکتوب به سوی مکالمه متون رسانه ای گسترش یافته است. علی رغم اینکه بینامتنیت به طور کلی نظریه جدید محسوب می شود، اما بخشهایی از آن با مفاهیمی در نقد و بلاغت اسلامی شباهت فراوانی دارد. بلاغیون و ناقدان مسلمان از دیرباز با مفاهیمی همچون تضمین، اقتباس، تلمیح وسرقتهای شعری آشنا بودند ودرباره آنها به اظهار نظر می پرداختند، ولی به دلیل فقدان رویکرد ساختاری و گفتمانی نتوانستند این مباحث را به نظریه ای منسجم و روشمند تبدیل کنند. البته باید توجه داشت بینامتنیت بسیار وسیع تر از این مفاهیم است و نباید آن را به این مباحث تقلیل داد، اگرچه این مفاهیم را نیز در بر می گیرد. در میان نظریه پردازان غربی، بخشهایی از دیدگاه ژرار ژنت با میراث ناقدان مسلمان شباتهای فراوانی دارد. در این مقاله میکوشیم رابطه بخشهایی از نظریه ژرار ژنت درباره بینامتنیت را با بلاغت قدیم تبیین نماییم.
چکیده
مبالغه از همان زمان آغاز سرایش شعر مورد توجه شعرا بوده است و بر همین اساس به زودی مورد توجه شعر شناسان و ادیبان نیز قرار گرفت؛ اما این ابن قتیبه بود که برای اولین بار دقیقا همین اصطلاح را به کار برده است. این فن در میان بلاغیان با نامهای افراط، اغراق، مبالغه و غلو شناخته شده است؛ اما آنها در رد و یا قبول آن اختلاف نظر دارند. برخی آن ...
بیشتر
مبالغه از همان زمان آغاز سرایش شعر مورد توجه شعرا بوده است و بر همین اساس به زودی مورد توجه شعر شناسان و ادیبان نیز قرار گرفت؛ اما این ابن قتیبه بود که برای اولین بار دقیقا همین اصطلاح را به کار برده است. این فن در میان بلاغیان با نامهای افراط، اغراق، مبالغه و غلو شناخته شده است؛ اما آنها در رد و یا قبول آن اختلاف نظر دارند. برخی آن را جزو زیباییهای کلام میشمارند و برخی دیگر آن را دلیل بر ناتوانی شاعر میدانند. مقاله حاضر به تبیین پیشینه پیدایش این فن در سنت بلاغی و ارتباط آن با دیگر شگردهای بلاغی میپردازد. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که هر چند که اصطلاحات به کار رفته در مورد این فن در نزد بلاغیان متفاوت بوده است؛ ولی همهی آنها تقریبا یک مفهوم را از آن برداشت میکردند. همچنین مشخص شد که کاربرد مبالغه در کنار فنون دیگری چون تشبیه، استعاره، کنایه، اطناب، حسن تعلیل، و قصر بر لطف معنی و دلنشینی بیشتر کلام میافزاید. بنابراین فنون بدیعی از جمله مبالغه ضرورتا برای تزیین کلام نیستند بلکه نقش برجسته در دلالت معنایی دارند.
علیرضا فولادی
دوره 1، شماره 1 ، مرداد 1395، ، صفحه 130-111
چکیده
مفهوم فرآیند، ثابتها و متغیرها را به یک اندازه پوشش میدهد و از دو مفهوم فرم و ساخت که تنها بر ثابتها تکیه دارند، عامتر است. تحلیل فرآیند تا امروز یک فرضیه بیش نیست، زیرا هرچند در برخی علوم و فنون، کاربرد فزاینده یافته است، هنوز مبانی روششناختی فراگیری ندارد. بااینحال، به دلیل همخوانی بیشتر مفهوم فرآیند با واقعیت پدیدههای ...
بیشتر
مفهوم فرآیند، ثابتها و متغیرها را به یک اندازه پوشش میدهد و از دو مفهوم فرم و ساخت که تنها بر ثابتها تکیه دارند، عامتر است. تحلیل فرآیند تا امروز یک فرضیه بیش نیست، زیرا هرچند در برخی علوم و فنون، کاربرد فزاینده یافته است، هنوز مبانی روششناختی فراگیری ندارد. بااینحال، به دلیل همخوانی بیشتر مفهوم فرآیند با واقعیت پدیدههای جهان که از دو وجه ثابت و متغیر تشکیل شدهاند، تحلیل فرآیند امکان دقیقتری برای معرفت این پدیدهها ایجاد میکند و در کنار مفاهیم بنیادینی مانند فرم و ساخت، به کار توسعه و تعمیق معرفت انسان میآید. مقالة حاضر به معرفی روش تحلیل فرآیند اختصاص دارد و طبقهبندی آرایههای شعری را از این چشمانداز پیش میبرد. این مقاله سرانجام با کاربرد روش تحلیل فرآیند، تمام این آرایهها را ذیل بیست طبقة زبانی، منطقی، خیالی، فراروانی، صناعی، حسابی، تقارنی، التزامی، صوتی، تصویری، اقتراحی، مهارتی، اطلاعی، وزنی، قافیهای (و ردیفی)، قالبی، سبکی، موسیقایی، بینامتنی و نوعی میگنجاند.