محمود فیروزی مقدم؛ مهیار علوی مقدم؛ حمید خصلتی
چکیده
در زبان شناسی شناختی،استعاره مفهومی سازوکاری است که بر اساس آن امور انتزاعی و ذهنی بر پایۀ امور عینی تعریف، فهمیده وتوصیف میشود. اندیشیدن به شیوۀ استعاری، یعنی تجسم بخشیدن به مفاهیم ذهنی و انتزاعی؛ مفاهیمی مانند مرگ، زندگی، وهم، عشق حیرت، مهربانی، خشم و صداقت اموری انتزاعی هستند که با استفاده از مفاهیمی عینی قابلدرک و فهم میشوند.درشعربیدل ...
بیشتر
در زبان شناسی شناختی،استعاره مفهومی سازوکاری است که بر اساس آن امور انتزاعی و ذهنی بر پایۀ امور عینی تعریف، فهمیده وتوصیف میشود. اندیشیدن به شیوۀ استعاری، یعنی تجسم بخشیدن به مفاهیم ذهنی و انتزاعی؛ مفاهیمی مانند مرگ، زندگی، وهم، عشق حیرت، مهربانی، خشم و صداقت اموری انتزاعی هستند که با استفاده از مفاهیمی عینی قابلدرک و فهم میشوند.درشعربیدل که بهواسطه زبان خاص و سبک ویژهاش، در بین شاعران سبک هندی متمایز است نیز از این واژه ها ومفاهیم کم نیست. در غزلیات بیدل دهلوی بعضی واژهها بسامد بالایی دارندکه بهصورت یک موتیف و بنمایه شناخته میشوند و نماینده نگرش او به جهان هستند. یکی از واژههای کلیدی پربسامد در شعر بیدل، مفهوم انتزاعی «جنون» است. این پژوهش، استعارههای جهتی بن-مایۀ «جنون» را با تکیه بر نظریه معناشناسیِ شناختی و کار-کرد استعاره مفهومی، تحلیل میکند. این مقاله توصیفی تحلیلی، با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای و روش استدلالی از نوع استقرایی (جزء به-کل) به تحلیل کیفی و گاه کمّیِ مفهوم انتزاعی «جنون» در غزلهای بیدل بر پایۀ تحلیل استعارههای جهتی میپردازد. استعارههای جهتی در شعر بیدل با الگوهای جهتیِ حرکت دورانی، بالا و پایین، درون و بیرون، حدفاصل، مرکز و حاشیه، پیش و پس و استعاره اینجاوآنجا قابلبیان است. در بسیاری از ابیات بیدل، جنون با سرگشتگی یا حرکت دورانی و گاه با گردش و چرخش و حرکتی رو به بالا و پایین، مفهوم-سازی شده است. همخوانی استعارههای بهکاررفته برای مفهوم-سازی مضامین استعاری، بر قدرت شاعری بیدل دهلوی و استفاده وی از تجربههای محیطی در بیان اندیشههای عرفانیاش دلالت دارد.
بلاغت فارسی
فرخ حاجیانی؛ خیرالله محمودی؛ سمیه رنجبر
چکیده
در میان ادبیات ایرانی پیش از اسلام ،ادبیات مانوی،تفاوت آشکاری با بقیه ادبیات ایرانی میانه دارد؛ گرچه ادبیات مانوی از سنت های ادبی دوره باستان پیروی کرده است اما در عین حال به دلیل وابستگی به جریان های ادبی غیر ایرانی، چون بین النهرین، حوزه های دیگری را نیز تجربه کرده است. ادبیات مانوی به سبب تاثیرات شدید از رهبر دینی خود، یعنی مانی ...
بیشتر
در میان ادبیات ایرانی پیش از اسلام ،ادبیات مانوی،تفاوت آشکاری با بقیه ادبیات ایرانی میانه دارد؛ گرچه ادبیات مانوی از سنت های ادبی دوره باستان پیروی کرده است اما در عین حال به دلیل وابستگی به جریان های ادبی غیر ایرانی، چون بین النهرین، حوزه های دیگری را نیز تجربه کرده است. ادبیات مانوی به سبب تاثیرات شدید از رهبر دینی خود، یعنی مانی ،از سنت های ادبی آرامی نیز بهره گرفته و قالب های جدید ادبی را در خود گنجانیده و همچنین به دلیل محتوای عرفانی اش به تمثیل، تشبیه، مجاز و استعاره روی آورده است.صنایعی که بیانگر نوعی کمال در بلاغت می باشد و در ادبیات ایران آن دوره بی سابقه است. در این مقاله که به بررسی استعاره در متون منظوم مانوی می پردازد، بیان می دارد که مرزهای زیبا شناسی ادبیات مانوی گسترش بسیاری داشته، به گونه ای که انواع صنایع ادبی و تصویرهای شاعرانه در آن، حکایت از یک سابقه طولانی و ممتد ادبی دارد که بسیار فراتراز ادبیات فارسی است.استعاره های به کار رفته در سروده های مانوی، به نوعی از کمال در حوزه خیال شاعرانه حکایت می کنند، که علاوه بر اینکه در خدمت اندیشه های مانوی قرار گرفته اند، از لحاظ تاریخ ادبی ایران نیز، بسیار مهم به شمار می روند.با بررسی این استعاره ها در این مقاله،استعاره مصرحه مجرده دارای بیشترین میزان استعاره می باشد و پس از آن استعاره مکنیه و تمثیلیه و سپس استعاره تبعیه و در نهایت استعاره تلمیحیه با کمترین میزان استعاره قرار دارد.
حمید طاهری
چکیده
«استعاره» مهمترین مبحث علم بیان است. استعاره یک ضرورت اجتماعی است که ماهیتی جمعی و اشتراکی داشته، اغلب بر اساس نیاز گوینده بر زبان میآید. هدف از آن، خلق فضایی خاص در ذهن شنونده است؛ فضایی که بتواند بین گوینده و خواننده ارتباطی بر مبنای اشتراک یا اشتراکاتی ایجاد کند. در واقع استعاره، تجلّی تخیّل و تحقّق تداعی افکار در شکل زبان ...
بیشتر
«استعاره» مهمترین مبحث علم بیان است. استعاره یک ضرورت اجتماعی است که ماهیتی جمعی و اشتراکی داشته، اغلب بر اساس نیاز گوینده بر زبان میآید. هدف از آن، خلق فضایی خاص در ذهن شنونده است؛ فضایی که بتواند بین گوینده و خواننده ارتباطی بر مبنای اشتراک یا اشتراکاتی ایجاد کند. در واقع استعاره، تجلّی تخیّل و تحقّق تداعی افکار در شکل زبان است.استعاره به سبب کارکرد بنیادینی که در آفرینش آثار ادبی دارد، از دیرباز مورد توجه قدما بوده است. استعاره را به انواع مختلفی دستهبندی کردهاند؛ ولی در میان این تقسیمبندیها جای استعارهای که ما آن را «استعاره جمع» مینامیم، خالی است و تاکنون شاید کسی بصراحت به وجود این نوع استعاره اشاره نداشته است. استعاره جمع، آوردن چندین مشبهبه برای یک مشبه است. تلاش برای گذر از شکل اولیة استعاره و تصویرسازیهای پی در پی شاعر برای یک مشبه، موجب پیدایش این استعاره می شود. در این مقاله برآنیم تا با روش توصیفی – تحلیلی وذکر شاهدهای شعری بدین پرسش پاسخ دهیم که آیا این نوع استعاره وجود دارد؟ چگونه این نوع استعاره شکل میگیرد؟
یوسف عالی عباس آباد؛ صدیقه سلیمانی
چکیده
سبکشناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی میشود. مباحث «درونمتنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برونمتنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورندة اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همانمقطع، سایهای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ...
بیشتر
سبکشناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی میشود. مباحث «درونمتنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برونمتنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورندة اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همانمقطع، سایهای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ساختار یکاثر تأثیر میگذارند. در کنار اینها، سبک فردی، شاخهای است که هم از سبکشناسی جدا شده و هم ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. از طرف دیگر، نظام بلاغی و فصاحت یک-اثر، بهگونهای است که سبک فردی را برجسته میسازد. متن ادبی اگر بر پایة بلاغت استوار باشد ـ پدیدآورنده با اصول بلاغت آشنا باشد و به-صورت زیرکانه آنها را در نوشتار خود به کار بَرَد، سبک فردی خود را بهصورت منحصربهفرد و شاخص مطرح میکند.تحلیل آثار مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر، نشان میدهد که پیوند عمیــقی میان بلاغت و سبک فردی او وجود دارد. بهگونهای که اینگونه در ذهن خواننده خطور میکند که شاعر با سُلطه بر بلاغت و آشنایی کامل با آن، سبک فردی خود را برگزیده است. در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) شیوة بررسی اشعار است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل دادههای متن، به ابعاد گوناگون سؤالهای طرحشده پاسخ داده شده است.
معصومه صادقی
چکیده
ادبیات در طی قرون جایگاهی برای پردازش خیال شاعرانه و عواطف آمیخته با طبیعت و اشیاء بوده که نیل به این امر نیازمند ابزارهای بلاغی شبیهآفرین همچون جانبخشی یا تشخیص بوده است. در این نوع ادبی شاعر از رهگذر نیروی تخیل به پدیدههای طبیعی و اشیاء مینگرد. در میان شاعران ادب فارسی هاتفی خبوشانی، مثنویسرای قرن نهم هجری با به کارگیری تشخیص ...
بیشتر
ادبیات در طی قرون جایگاهی برای پردازش خیال شاعرانه و عواطف آمیخته با طبیعت و اشیاء بوده که نیل به این امر نیازمند ابزارهای بلاغی شبیهآفرین همچون جانبخشی یا تشخیص بوده است. در این نوع ادبی شاعر از رهگذر نیروی تخیل به پدیدههای طبیعی و اشیاء مینگرد. در میان شاعران ادب فارسی هاتفی خبوشانی، مثنویسرای قرن نهم هجری با به کارگیری تشخیص به تصویرسازی در کلام خود پرداخته است. او در کاربرد تشخیص از تکنیک دگرسازی و استحالۀ معنایی بهره برده و با این روش درک درونگرایانۀ خود از مفاهیم و معانی را محسوستر در اختیار مخاطبش قرار داده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی منظومۀ «شیرین و خسرو» هاتفی از منظر تکنیکهای دگرسازی معنایی در کاربرد تشخیص، بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در اشعار هاتفی سه نوع دگرسازی و استحالۀ معنایی: توصیفی- تشبیهی، تقلیدی- تکراری و تعبیری- تفسیری به کار رفته است که در این میان دگرسازیهای تقلیدی- تکراری، سطح وسیعتری از تشخیصهای موجود در این منظومه را پوشش داده و زیبایی ادبی ایجاد کرده است.
منوچهر تشکری؛ کاظم جعفری نیک
چکیده
حُسن طلب از آرایههای ادبی است که نیاز و خواستهای را با شیوهی نیکو و اثرگذار بر پایهی مقتتضای حال برای مخاطب خویش، بیان می-کند. این آرایهی ادبی به عنوان یک متغیّر در بدیع معنوی، بر اساس ویژگیهای خاصی چون نیاز، نوع تقاضا و مخاطب، به گونههای متفاوتی در قالبهای شعری پدیدار میگردد. در مرکز این آرایهی ادبی به عنوان ...
بیشتر
حُسن طلب از آرایههای ادبی است که نیاز و خواستهای را با شیوهی نیکو و اثرگذار بر پایهی مقتتضای حال برای مخاطب خویش، بیان می-کند. این آرایهی ادبی به عنوان یک متغیّر در بدیع معنوی، بر اساس ویژگیهای خاصی چون نیاز، نوع تقاضا و مخاطب، به گونههای متفاوتی در قالبهای شعری پدیدار میگردد. در مرکز این آرایهی ادبی به عنوان یک سخن هدفمند، طلب قرار دارد و اجزای سازندهی بافت شعر، چون واژهها و ساخت زبان، تصویر، موسیقی و آهنگ کلام، احساس و عاطفه، لحن، قالب شعری و موقعیّت سخن که سبب «حُسن» آن میشوند، با تأثیرپذیری از عواملی مانند شخصیّت شاعر، سبک شعری، نوع مخاطب، مطلوب یا خواستهی شاعر، شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حاکم بر جامعهی شاعر، به گونهای سبب بیان طلب میشوند که در این مقاله به عنوان شیوههای هنری حسن طلب با دیدی تحلیلی و آماری، بررسی شده و همچنین کاربرد هر شیوه که مربوط به مقتضای حال این آرایهی ادبی است و ویژگی هریک از آنها، مورد تحلیل قرار گرفته است. گفتنی است، تقسیمبندی شگردهای هنری شاعران در استفاده از این آرایهی ادبی و نامگذاری هر شیوه، بر پایهی تعریف نگارندگان از حسن طلب برای نخستین بار، انجام گرفتهاست.
زهرا قنبرعلی باغنی؛ وحید مبارک؛ شهین اوجاق علیزاده
چکیده
در شعر پارسی، موسیقی عنصر مکمل معنا، هیجانانگیز، تخیّلبرانگیز و تأثیرگذار بر مخاطب است. عناصر شعر از جمله وزن و آهنگ، قافیه، ردیف، صورخیال و عاطفه، زمانی ارزشمند و موثر هستند که در خدمت محتوا و متن قرار بگیرند و بر خوانندۀ اثر ادبی، تاثیر بگذارند. این جستار توصیفی- تحلیلی- آماری، موسیقی کناری و بیرونی دیوان کمالالدّین اسماعیل ...
بیشتر
در شعر پارسی، موسیقی عنصر مکمل معنا، هیجانانگیز، تخیّلبرانگیز و تأثیرگذار بر مخاطب است. عناصر شعر از جمله وزن و آهنگ، قافیه، ردیف، صورخیال و عاطفه، زمانی ارزشمند و موثر هستند که در خدمت محتوا و متن قرار بگیرند و بر خوانندۀ اثر ادبی، تاثیر بگذارند. این جستار توصیفی- تحلیلی- آماری، موسیقی کناری و بیرونی دیوان کمالالدّین اسماعیل اصفهانی را میسنجد و چگونگی پیوند آن را با محتوای اشعار معلوم میدارد. یافتهها نشان میدهد که هرچند موسیقی بیرونی و تنوع اوزان عروضی در دیوان کمالالدّین زیاد نیست، امّا وی زیباترین وزنها را که با محتوا و حالت انفعالی شعرش هماهنگ باشد، برگزیده است. وی با به کار بردن اوزان منسجم و پخته، التزامهای گوناگون و آوردن ردیفهای دشوار به خلق معانی دقیق و باریک، پرداخته و علاوه بر وزن، پیوندی میان قافیه، ردیف و دیگر کلمات از لحاظ تشابه صوتی یا وحدت آوایی به وجود آورده است چنان که کلید اصلی در شکلگیری نظام آوایی بیت را، ردیف و قافیه و مشخصترین حرف از حروف قافیه تشکیل میدهد که پیوندی موسیقایی و عاطفی با محتوا دارد و سبب تداعی معانی، خیالانگیزی و لطف معنی میگردد.
بلاغت فارسی
خدابخش اسداللهی؛ ندا نبی زاده اردبیلی
چکیده
استعاره مفهومی عنوان تازهای است که در سده اخیر از سوی زبانشناسان شناختی مطرح شده و در حقیقت نامی است برای تلاشهای ذهن برای فهم و انتقال مفاهیم انتزاعی. در این طرز نگرش، استعاره از چارچوب علوم بلاغی بیرون میآید و دیگر وسیله تزیین کلام نیست بلکه اساس فکر بوده و ابزاری برای درک امور غیرمادی محسوب میشود. پیشروان این نظریه لیکاف ...
بیشتر
استعاره مفهومی عنوان تازهای است که در سده اخیر از سوی زبانشناسان شناختی مطرح شده و در حقیقت نامی است برای تلاشهای ذهن برای فهم و انتقال مفاهیم انتزاعی. در این طرز نگرش، استعاره از چارچوب علوم بلاغی بیرون میآید و دیگر وسیله تزیین کلام نیست بلکه اساس فکر بوده و ابزاری برای درک امور غیرمادی محسوب میشود. پیشروان این نظریه لیکاف و جانسون بودند که در تشریح استعاره مفهومی آن را به سه نوع هستیشناختی، شناختی و جهتی تقسیم کردند. هر کدام از این استعارهها از دو سویه تشکیل شدهاند که حوزههای مبدا و مقصد نامیده میشوند. ما در این پژوهش که به شیوه کتابخانهای و تحلیلی- توصیفی انجام گرفتهاست تلاش کردهایم استعارههای مفهومی به کار رفته در اشعار ابراهیمی و رحماندوست را از نظر حوزه مقصد مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم عمدهترین حوزههای مقصد اشعارشان کدامند؛ یعنی این دو شاعر استعارههای مفهومی را برای عینیسازی چه مفاهیمی به کار گرفتهاند. برای این منظور 21 کتاب از میان کتابهای این دو شاعر انتخاب شد و پس از بررسی 122 مورد استعاره مفهومی یافت شد و مشخص شد که شاعران از این استعارهها برای تشریح مفاهیمی چون: زمان، عواطف، علاقه، مذهب و روابط انسانی استفاده کردهاند که در این میان سهم عمده حوزه مقصد متعلق به عینیسازی عواطف است.
نعیمه طلوعی اشلقی؛ رضا فهیمی؛ منیژه فلاحی
چکیده
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی یکی از بزرگترین شاعران سبک هندی است که با بهره گیری از استعاره و ترکیب های بدیع و شگفت، توانسته است به جایگاه رفیعی در شعر و غزل دست یابد. این شاعر بزرگ با بهره گیری از مفاهیم عرفانی و به مدد دانش ادبی و جوهر ذاتی شاعری، آثار فراوانی از خویش به جا گذاشته است. دشواری طرز بیان، پیچیدگی معنی، دشوار فهمی مضمون وکلآ ...
بیشتر
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی یکی از بزرگترین شاعران سبک هندی است که با بهره گیری از استعاره و ترکیب های بدیع و شگفت، توانسته است به جایگاه رفیعی در شعر و غزل دست یابد. این شاعر بزرگ با بهره گیری از مفاهیم عرفانی و به مدد دانش ادبی و جوهر ذاتی شاعری، آثار فراوانی از خویش به جا گذاشته است. دشواری طرز بیان، پیچیدگی معنی، دشوار فهمی مضمون وکلآ دیرآشنایی در حوزه ی لفظ و معنی از خصوصیات شعر بیدل محسوب می شود. لفظ و معنی از جمله مفاهیمی است که در غزلیات بیدل حضور چشمگیری دارد. بیدل درغزل های خود با زاویه های دید گوناگون به این مفاهیم می پردازد. گاهی از عجز لفظ در بیان معانی بلند ذهنی اش گله مند است و گاهی معنی را از لفظ می جوید و معتقد است بدون لفظ معنی جلوه گر نمی شود. این مقاله دیدگاه های مختلف بیدل وپربسآمدترین آن ها را درحوزه ی لفظ و معنی مورد بررسی قرارمی دهد.
عسگر صلاحی؛ ندا نبی زاده اردبیلی
چکیده
یکی از مباحث ادبی که ظهور و رشد علوم جدید مسیر بررسی آن را دگرگون ساخت، استعاره بود. این عنصر ادبی که سالیان متمادی به عنوان ابزاری صرفا تزئینی و متعلق به زبان شاعرانه تلقی میشد، با ظهور زبانشناسی شناختی اساس تفکر و وسیله درک مفاهیم انتزاعی معرفی شد. با این توضیح که ذهن بشر، مفاهیم غیرمادی را در قالب امور محسوس و با بهرهگیری از ...
بیشتر
یکی از مباحث ادبی که ظهور و رشد علوم جدید مسیر بررسی آن را دگرگون ساخت، استعاره بود. این عنصر ادبی که سالیان متمادی به عنوان ابزاری صرفا تزئینی و متعلق به زبان شاعرانه تلقی میشد، با ظهور زبانشناسی شناختی اساس تفکر و وسیله درک مفاهیم انتزاعی معرفی شد. با این توضیح که ذهن بشر، مفاهیم غیرمادی را در قالب امور محسوس و با بهرهگیری از استعاره درک میکند و چون ذهن، امور فرامادی را در قالب مادیات مورد تجربه خود بازآفرینی میکند، از این رو استعارههای کاربردی افراد به آشکارسازی شالودههای ذهنی آنها کمک میکند. بر اساس این گفتهها، کوشیدهایم مفهومسازی صفات را در آثار کودکانه بررسی کنیم تا فضای ذهنی غالب در تولید آنها را نشان دهیم. پس اشعار شاهد را انتخاب و با روشی تحلیلی و توصیفی کلاناستعارههایی که در مفهومسازی صفات این اشعار دخیلند بررسی کردهایم. نتایج نشان میدهد شاعر در مفهوم-سازی صفات به 3 کلان استعاره: درک ما از پدیدهها، دارای مزه است؛ دل امری موجود است و محبت آتش است، نظر داشته است. از میان انواع استعاره مفهومی، تنها استعاره هستیشناختی مد نظر شاعر بوده و در انتخاب حوزه مبدا اغلب از ملموسات دو حوزه لامسه و چشایی در مفهومسازیهای خود بهره گرفته است.
احمد سنچولی
چکیده
ویلیام امپسون (1984-1906م) ابهام را جزو عوامل ذاتی شعر و زمینهساز واکنش خواننده میداند. از نظر او هر نوع تمایز جزیی زبانی ولو ناچیز که زمینهساز واکنش خواننده شود، از مصادیق ابهام به حساب میآید. بنابراین علاوه بر پیچشهای زبانی، برخی از شگردهای بلاغی نیز که ذهن مخاطب را با خود درگیر کرده و موجب واکنش او میگردد، از عوامل ابهام-آفرین ...
بیشتر
ویلیام امپسون (1984-1906م) ابهام را جزو عوامل ذاتی شعر و زمینهساز واکنش خواننده میداند. از نظر او هر نوع تمایز جزیی زبانی ولو ناچیز که زمینهساز واکنش خواننده شود، از مصادیق ابهام به حساب میآید. بنابراین علاوه بر پیچشهای زبانی، برخی از شگردهای بلاغی نیز که ذهن مخاطب را با خود درگیر کرده و موجب واکنش او میگردد، از عوامل ابهام-آفرین سخن به شمار میآید. بر پایة این نظریه، مقولة ابهام در غزلیات سعدی به دو دستة ابهامهای هنری و ذاتی و ابهامهای زبانی و عارضی تقسیم میشود. ابهامهای هنری و ذاتی به دستگاه بلاغی بهویژه صور خیال و برخی صنایع ادبی شعر او مربوط میشود و ابهامهای عارضی شامل برخی عوامل زبانی و مقولههای فرهنگی و اجتماعی است. از آن جا که سعدی عواطف و احساسات خویش را صادقانه، روشن و طبیعی با مخاطب خویش در میان میگذارد، خواننده متوجه ابهام در کلام او نمیشود. بیان او به اندازهای روشن و طبیعی است که احساسات و عواطفش را به روشنی بیان مینماید و ابهامهایی از نوع گیجی و سردرگمی که نشانگر عدم وقوف شاعر بر افکار خود باشد، در شعر او یافت نمیشود.
فاطمه تسلیم جهرمی
چکیده
شاملو از فنون مختلف زبانی و تمهیدات هنری برای تأثیر بر مخاطبان بهره برده و طنز نیز یکی از این ابعاد اشعار وی است. ارزش ادبی طنز، زادۀ عناصر بلاغی خاص و کاربرد آنها با شگردهای ویژه است. طنز را به شیوههای گوناگون طبقهبندی کردهاند و از نظر ساختمان، طنز به دو دستۀ طنزهای موقعیتی و طنزهای عبارتی تقسیم میشود. خاستگاه این طنز، زندگی ...
بیشتر
شاملو از فنون مختلف زبانی و تمهیدات هنری برای تأثیر بر مخاطبان بهره برده و طنز نیز یکی از این ابعاد اشعار وی است. ارزش ادبی طنز، زادۀ عناصر بلاغی خاص و کاربرد آنها با شگردهای ویژه است. طنز را به شیوههای گوناگون طبقهبندی کردهاند و از نظر ساختمان، طنز به دو دستۀ طنزهای موقعیتی و طنزهای عبارتی تقسیم میشود. خاستگاه این طنز، زندگی و جهانبینی شاعر است و با آن مدعیان، ریا، ظلم و نادانی را دست میاندازد. شگردهایی چون: اجتماع نقیضین، اغراق، تضاد، تشبیه به حیوانات، تمثیل و زیرمجموعههای آنها، در آفرینش طنز موقعیت در شعر شاملو بیشتر مؤثر افتادهاند. در مجموعه طنزهای عبارتی نیز، بازیهای زبانی- بیانی، کنایه و دشنام و لعن بیشتر در اشعار وی دیده میشوند. بسیاری از این شگردها در یک شعر با یکدیگر ترکیب و تأثیر ادبی آن را چند برابر کردهاند و در شکلگیری سبک شاملو و برجستهسازی طنز وی نقشی مؤثّر داشتهاند. طنز در اشعار شاملو بیشتر در ژرفساخت آثار وی نمود دارد و پربسامدترین و بنمایۀ اغلب شگردهای طنز وی، اجتماع نقیضین و تضاد است. این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی نخست شگردهای بلاغی طنز را معرفی میکند و سپس با شواهدی از شعر احمد شاملو، آن را تجزیه و تحلیل میکند.
عزت الله سپه وند
چکیده
بلاغت، رسایی وگیرایی کلام برای تأثیر بر مخاطب و اقناع اوست. سهمی از این رسایی و فرایند تأثیر ذهنی و روانی از آنِ وزن شعر است. چنانکه همواره یکی از دغدغههای برخی بلاغیون قدیم و جدید در غرب و ایران توضیح اموری همچون لزوم تناسب اوزان با محتوای آثار ادبی بوده است. برای نخستین بار اما ریچاردز، از منظر روانشناسی، با تمرکز در مسألة فرایند ...
بیشتر
بلاغت، رسایی وگیرایی کلام برای تأثیر بر مخاطب و اقناع اوست. سهمی از این رسایی و فرایند تأثیر ذهنی و روانی از آنِ وزن شعر است. چنانکه همواره یکی از دغدغههای برخی بلاغیون قدیم و جدید در غرب و ایران توضیح اموری همچون لزوم تناسب اوزان با محتوای آثار ادبی بوده است. برای نخستین بار اما ریچاردز، از منظر روانشناسی، با تمرکز در مسألة فرایند تأثیر وزن شعر، به وجود قرابتهایی میان حالت تسلیم و اقناع مخاطب یک شعر موزون با حالت تسلیم یک انسان هیپنوزشده، پی برده و به تحلیل و تبیین این فرایند با اتخاذ دیدگاهی بینارشتهای پرداخته است. نقطة مقابل این نظریه را در تعمّدِ ناصرخسرو برای کاربرد اوزان سنیگن میتوان دید. مقالة حاضر با نگاهی تحلیلیـ تطبیقی و البته انتقادی به نظریة «هیپنوتیزمِ وزن» ریچاردز، با تمرکز بیشتر در تحلیل برخی اوزان شعری ناصرخسرو، در پی تبیین موارد نقض این نظریه بر اساس کاربرد بحور نامطبوع یا اوزان ثقیل خواهد بود.
بلاغت فارسی
صدیقه (پوران) علیپور؛ عنایت اللّه شریف پور
چکیده
بحث ادبیات و نظریه به اندازۀ وجود موضوعات در عالم قدمت دارد. این بحث بر چگونگی تفکر پیرامون موضوعات و برای دست یابی به حقیقت ظهور یافته در وجود آنها دلالت دارد. ذهن جستجوگر انسان همواره در صدد آن است که درک شناختی خود از حقیقت موضوعات موجود در جهان پیرامون را، ابتدا تأویل نموده؛ سپس به کمک زبان به تبیین و تحلیل آنها بپردازد و در نهایت، ...
بیشتر
بحث ادبیات و نظریه به اندازۀ وجود موضوعات در عالم قدمت دارد. این بحث بر چگونگی تفکر پیرامون موضوعات و برای دست یابی به حقیقت ظهور یافته در وجود آنها دلالت دارد. ذهن جستجوگر انسان همواره در صدد آن است که درک شناختی خود از حقیقت موضوعات موجود در جهان پیرامون را، ابتدا تأویل نموده؛ سپس به کمک زبان به تبیین و تحلیل آنها بپردازد و در نهایت، تبیین خود را به صورت گفتمانی نظری به دیگران ارائه نماید. ادبیات، حاصل گفتمان نظری بین ذهن انسان و جهان موضوعات در برابر حقیقت لوگوس است که شکل گیری آن از طریق رابطۀ تعاملی اجزای یک شبکۀ ساختارمند انجام می پذیرد و به نحو مؤثری با تخیل و زیبایی پیوند دارد.این مقاله می کوشد تا ضمن تبیین مباحث نظری مرتبط با مفاهیم ادبیات، نظریه و نقد ادبی، به ترسیم شبکۀ ارتباطی گفتمان ادبیات با حقیقت پرداخته؛ سپس ضمن تحلیل عناصر ساختارمند این شبکۀ جمعی، به رابطۀ آن با زیبایی بپردازد.واژگان کلیدی: ادبیات، نظریه، نقد ادبی، گفتمان مداری، حقیقت و زیبایی.
ناهید طهرانی ثابت
چکیده
در زبانشناسی ساختگرا تنها جمله و روابط بین اجزای آن بررسی میشود. در این رویکرد زبان پدیدهای ذهنی و درونفردی است. در مقابل، گروهی دیگر زبان را پدیدهای اجتماعی و ابزاری جهت ایجاد ارتباط میدانند که بر اساس آن ضرورت بررسی متن و رابطهی زبان با موقعیت اجتماعی مطرح میشود که خود زمینهساز پیدایش رویکرد «زبانشناسی متن» ...
بیشتر
در زبانشناسی ساختگرا تنها جمله و روابط بین اجزای آن بررسی میشود. در این رویکرد زبان پدیدهای ذهنی و درونفردی است. در مقابل، گروهی دیگر زبان را پدیدهای اجتماعی و ابزاری جهت ایجاد ارتباط میدانند که بر اساس آن ضرورت بررسی متن و رابطهی زبان با موقعیت اجتماعی مطرح میشود که خود زمینهساز پیدایش رویکرد «زبانشناسی متن» بوده است. ویژگی اساسی متن، توالی و پیوستگی اجزای آن است که «انسجام» نام دارد. هلیدی عوامل انسجامبخش متن را شامل عوامل واژگانی و نحوی دانسته است. انسجام واژگانی به دو روش تکرار و باهمآیی صورت میگیرد که خود انواع مختلفی دارد. بسیاری از فنون لفظی بدیع از انواع تکرارند. همچنین برخی از فنون معنوی در شمار انواع باهمآیی قرار میگیرند که میتوانند در انسجام متن نقش مؤثری را ایفا کنند. بر این اساس میتوان کارکرد فنون بدیعی را علاوه بر تحسین و زیبایی، انسجامبخشی به متن نیز دانست که در شعر نو ظهور و بروز بیشتری یافته است. در این مقاله فنون بدیعی در شعر نو از این دیدگاه بررسی شده است
علی حسن سهراب نژاد؛ ثریا بهارزاده
چکیده
بررسی کتب منثور تاریخی قرون اولیة پیدایش زبان فارسی علاوه بر محتوای تاریخی آنها، از نظر مطالعات سبکشناختی و بهویژه مختصات ادبی و بلاغی نثر آنها در خور توجه است. حال آنکه در مطالعات سبکشناسی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. بررسی سبکشناختی این نوع از آثار منثور و تطبیق آنها که میتواند نشانگر نثر غیرادبی معمول و یا حتی ...
بیشتر
بررسی کتب منثور تاریخی قرون اولیة پیدایش زبان فارسی علاوه بر محتوای تاریخی آنها، از نظر مطالعات سبکشناختی و بهویژه مختصات ادبی و بلاغی نثر آنها در خور توجه است. حال آنکه در مطالعات سبکشناسی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. بررسی سبکشناختی این نوع از آثار منثور و تطبیق آنها که میتواند نشانگر نثر غیرادبی معمول و یا حتی نثر درباری دورههای تکوین و تکامل زبان فارسی باشند؛ بر اهمیت و ضرورت تحقیق میافزاید. این پژوهش با بررسی ساختار بلاغی تاریخ گردیزی و تاریخ سیستان به روش تطبیقی و به شیوه توصیفی- تحلیلی درصدد برشمردن ویژگیهای بلاغی این دو کتاب است. مقایسة سبکی این دو اثر نشان میدهد هردو کتاب نسبت به نثر کتب هم دورة خود، نثری ساده و روان دارند و این امر میتواند به دلیل تأثیرپذیری کتب مذکور از نثر تاریخ بلعمی باشد. از سویی دیگر اهتمام نویسندگان این دو کتاب در نقل تاریخ به زبان ساده از جمله دلایل سادگی و روانی نثر آنها است. از ویژگیهای ادبی نثر آنها، ایجاز در بیان، عدم کاربرد صنایع بدیع لفظی و آرایههای بیانی و کاربرد انگشتشمار آرایةهای بدیع معنوی از جمله استشهاد به آیات و احادیث و تضمین به اشعار فارسی و عربی است.
عبدالمطلب عبداله
چکیده
نماد گرایی یکی از روشهای بیان دیدگاههای شاعران عصر پهلوی در اعتراض به فضای استبداد و اختناق است. شعر و ادب فارسی در عصر مشروطه توانست ضمن بهرهگیری از فضای بدست آمده با مسائل سیاسی و اجتماعی پیوند پیدا کند و در قالب شعر مسائل را بیان نماید اما این فضا دوام چندانی نداشت و با عصر پهلوی و شروع دوران استبداد، شعر و ادب فارسی برای بیان ...
بیشتر
نماد گرایی یکی از روشهای بیان دیدگاههای شاعران عصر پهلوی در اعتراض به فضای استبداد و اختناق است. شعر و ادب فارسی در عصر مشروطه توانست ضمن بهرهگیری از فضای بدست آمده با مسائل سیاسی و اجتماعی پیوند پیدا کند و در قالب شعر مسائل را بیان نماید اما این فضا دوام چندانی نداشت و با عصر پهلوی و شروع دوران استبداد، شعر و ادب فارسی برای بیان دیدگاه سیاسی ، اجتماعی و اعتراضی خود به نمادگرایی روی آورد. اگرچه شعر و ادبیات همیشه با نمادگرایی همراه بوده اما در این دوران شاعرانی چون نیما ، شاملو ، ابتهاج ، اخوان ثالث و ... هرچند خود شخصیتی سیاسی نداشتند با این حال توانستند در قالب شعر نو با بهره گیری از نمادهایی چون «تاریکی، سیاهی، سرما و زمستان و...» واقعیتهای عصر خویش را بیان کنند. بن مایه های این نوع شعر، نشأت گرفته از مسائلی است که ارتباط مستقیمی با سیاست دارند، اما خود شعر،ارتباط چندانی با سیاست ندارد. این شعر، نقد و اعتراض به وضع موجود پیش از انقلاب اسلامی است و برای تغییر اوضاع و احوال سیاسی اجتماعی میکوشد ومردم را برای مقابله با حکومت پهلوی تهییج مینماید. شعری معترض است که آن دوره را به شدت نا مساعد میداند وآینده در آن مفهوم ویژهای دارد.
بتول واعظ؛ محمدرضا حاجی آقا بابایی
چکیده
یکی از شگردهای ادبی که در تعریف، نامگذاری، بیان انواع و کارکردهای آن اختلافنظر زیادی وجود داشته و دارد شگرد ادبی التفات است که با توجه به شعر و ادب فارسی و التفات خاص به متن، نیازمند بازنگری، بازتعریف و تبیین وجوه بلاغی بیشتری است. با بررسی و مطالعهی بسیاری از متون شعر فارسی به این نتیجه رسیدیم که التفات محدود به یک صنعت بدیعی نیست، ...
بیشتر
یکی از شگردهای ادبی که در تعریف، نامگذاری، بیان انواع و کارکردهای آن اختلافنظر زیادی وجود داشته و دارد شگرد ادبی التفات است که با توجه به شعر و ادب فارسی و التفات خاص به متن، نیازمند بازنگری، بازتعریف و تبیین وجوه بلاغی بیشتری است. با بررسی و مطالعهی بسیاری از متون شعر فارسی به این نتیجه رسیدیم که التفات محدود به یک صنعت بدیعی نیست، بلکه دارای نقشی نشانهـ معناشناختی در طبقهبندی و تحلیل متون ادبی است؛ بدین معنی که هم در تفسیر متن ادبی، عنصری کلیدی به شمار میرود و هم در طبقهبندی انواع ادبی، فصل ممیز و معیاری نشانهشناختی محسوب میشود. همچنین در این پژوهش از طریق تطبیق اصطلاح «حرکت» با التفات، این شگرد را شامل هر نوع تغییر و حرکتی دانستهایم که در محور افقی و عمودی متن ادبی روی میدهد. از دیگر یافتههای این پژوهش، قرار دادن این شگرد ادبی ذیل یکی از مباحث علم معانی، یعنی فصل و وصل و بیان کارکردهای جدید التفات نظیر کارکرد تفسیری، گفتمانی، سمبولیکی، انسجامی و مکالمهای است.
فاطمه اسفندیاری مهنی؛ محمدرضا نجاریان؛ محمد خدادادی
چکیده
تقابلهای دوگانه یکی از مباحث مورد توجه ساختارگرایان است. آنها بنیاد هستی و شناخت آن را درک همین تقابلها میدانند. اغلب آثار هنری بر مبنای تقابل شکل گرفته است؛ بد در برابر خوب، آسمان در برابر زمین، جوانی در برابر پیری، وجود در برابر عدم و... این دو قطب هرگز به گونهای مستقل وجود نداشتهاند و استوار بر تضاد دو قطب است. تقابلهای ...
بیشتر
تقابلهای دوگانه یکی از مباحث مورد توجه ساختارگرایان است. آنها بنیاد هستی و شناخت آن را درک همین تقابلها میدانند. اغلب آثار هنری بر مبنای تقابل شکل گرفته است؛ بد در برابر خوب، آسمان در برابر زمین، جوانی در برابر پیری، وجود در برابر عدم و... این دو قطب هرگز به گونهای مستقل وجود نداشتهاند و استوار بر تضاد دو قطب است. تقابلهای همجوار اصطلاحی است در پیوند با علم معانی نحو. این اصطلاح که همنشینی دو رکن متقابل است یکی از هنرهای پنهان در شعر نظامی است که در این مقاله بر اساس نظریه علم معانی نحو سعی شده است ساختهای گوناگون و الگوهای متعدد آن بررسی و تحلیل گردد؛ از جملۀ این الگوهای تقابلی عبارتند از: تقابلهای همجوار در یک جمله با هویّت دستوری یکسان، تقابلهای همجوار با هویت دستوری ناهمسان، تقابلهای عطفی و غیرعطفی، تقابلهای همجوار تلمیجی و طبقهبندی تقابلها از منظر تقابل معنی. همراهی این الگوها با دیگر عناصر بلاغی و زیباییشناسی بر ظرفیت معنایی و حسن بلاغی آنها میافزاید. این گونهگونی موجب پویایی بیشتر شعر نظامی از جهت بلاغی، زبانی و معنایی گردیدهاست. در این پژوهش با روشی توصیفی -تحلیلی تقابلهای همجوار معرفی و ساختار نحوی ابیاتی که شامل این هنر هستند در دو منظومۀ خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی تحلیل زیباشناسی شدهاند.
بلاغت فارسی
علی محمد موذنی؛ صالح دوروند
چکیده
چکیدهمذهب کلامی عنوان یکی از صنایع ادبی است که از دیرباز در علم بدیع وجود داشته است. مذهب کلامی یعنی روش و شیوة متکلمین (عالمان اهل کلام و اصول). با اینکه مذهب کلامی از قرن سوم بهواسطة آثار جاحظ و ابن معتز در زبان عربی مطرح شده، این عنوان را در نخستین کتابهایی که فارسیزبانان و ایرانیان در باب علم بدیع نگاشتهاند نمیتوان یافت ...
بیشتر
چکیدهمذهب کلامی عنوان یکی از صنایع ادبی است که از دیرباز در علم بدیع وجود داشته است. مذهب کلامی یعنی روش و شیوة متکلمین (عالمان اهل کلام و اصول). با اینکه مذهب کلامی از قرن سوم بهواسطة آثار جاحظ و ابن معتز در زبان عربی مطرح شده، این عنوان را در نخستین کتابهایی که فارسیزبانان و ایرانیان در باب علم بدیع نگاشتهاند نمیتوان یافت و در نیمة دوم قرن هشتم هجری بسیار کوتاه به آن اشاره شده است و سپس از نیمة دوم قرن نهم هجری این عنوان بهصورت کامل و روشن به اینگونه کتب راه مییابد. در میان معاصران نیز چندتن در آثار خود سخنی از مذهب کلامی به میان نیاوردهاند؛ این علمای بلاغت عمدتاً در اواخر قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ کتابشان در علم بدیع نگاشته شده است. از قرن یازدهم به اینسو که بحث در بارة این صنعت در میان بدیعنویسان بیشتر رواج مییابد، تقسیمبندیهای جزئینگرانة دیگری نیز از سوی برخی بر آن افزوده میشود که در این پژوهش به آنها پرداخته خواهد شد. برخی از بدیعنویسان نیز به بیراهه رفتهاند و بحث از مذهب کلامی را با صنعتی دیگر چون حسن تعلیل خلط کردهاند. از این میان برخی در تعریف آن دچار اشتباه شدهاند و برخی دیگر در ارائة مثالها راه خطا پیمودهاند. این مقاله میکوشد پاسخهایی برای برخی ابهامات در این رابطه بیابد و به بعضی از اختلافات و اشتباهات نویسندگان در باب مذهب کلامی در کتابهای بدیع فارسی بپردازد.
وحید علی بیگی؛ محمدامیر عبیدی نیا؛ علیرضا مظفری
چکیده
بـرخلاف نظریة کلاسیک که استعاره را موضوعی صرفاً ادبی و زبانی میداند، نظریـة معاصـر ادعـا میکند نظام ادراکـی انـسان، اساسـاً سرشـتی اسـتعاری دارد و اسـتعاره بـه شـکل ناخودآگـاه و غیراختیاری، در زندگی روزمرة انسان به طور گسترده به کار میرود. با طرح این نظریه از سوی لیکاف و جانسون ، استعاره مفهوم کلاسیک خود را از دست داد و وارد ...
بیشتر
بـرخلاف نظریة کلاسیک که استعاره را موضوعی صرفاً ادبی و زبانی میداند، نظریـة معاصـر ادعـا میکند نظام ادراکـی انـسان، اساسـاً سرشـتی اسـتعاری دارد و اسـتعاره بـه شـکل ناخودآگـاه و غیراختیاری، در زندگی روزمرة انسان به طور گسترده به کار میرود. با طرح این نظریه از سوی لیکاف و جانسون ، استعاره مفهوم کلاسیک خود را از دست داد و وارد مرحلهی تازهای از مفاهیم شد. تعاریف گوناگونی که از زبانشناسان در باب استعاره مطرح شد ما را برآن داشت تا شعر خاقانی را که اوج اعتلای انواع استعاره بود را مورد واکاوی قرار داده و تمامی مبانی زبانشناسی نوین را بر پایه استعاره مفهومی و تعاریف لیکاف و جانسون در شعر وی بیابیم، زیرا که وی در فهم استعاره، حوزه پنداری الف را مبدا قرار داده تا به وسیله عوامل شناختی بتوان به مقصد لفظ استعاری مورد نظر رسید. در این پژوهش که با روش تحلیل ابیات و توصیف آنها انجام گرفته، استفاده خاقانی از انواع نگاشتها با درک استعارههای گوناگون به همراه آوردن نمونه شواهد مثال بر پایه تحلیل و ترسیم اشکال مختلف برای فهم بیشتر مخاطبان شکل گرفته است تا این امر را به اثبات برسانیم که استعاره در شعر خاقانی از نظر زبانشناسی شناختی تمامی معیارهای موجود را داراست و نظریات معاصر درباب استعارههای به کار گرفته شده در شعر او نمود قابل توجهای دارد.
حمزه کفاش؛ محمود فتوحی
چکیده
در میان همهی رویکردهایی که در نقد ادبی دستمایهی پژوهشگران بوده است، سهم نقدِ رتوریکی بسیار ناچیز است. نقدِ رتوریکی که از آن با عنوان نقدِ نو- ارسطویی هم یاد میشود در سال 1925 توسط هربرت ویچلز با ارائهی مقالهایی با عنوان «نقدِ ادبیِ سخنوری » بنیاد نهاده شد. او در این مقاله به چارچوبهای اصلی این نقد پرداخت و تفاوتهای ...
بیشتر
در میان همهی رویکردهایی که در نقد ادبی دستمایهی پژوهشگران بوده است، سهم نقدِ رتوریکی بسیار ناچیز است. نقدِ رتوریکی که از آن با عنوان نقدِ نو- ارسطویی هم یاد میشود در سال 1925 توسط هربرت ویچلز با ارائهی مقالهایی با عنوان «نقدِ ادبیِ سخنوری » بنیاد نهاده شد. او در این مقاله به چارچوبهای اصلی این نقد پرداخت و تفاوتهای آن را با نقدِ ادبی نشان داد. پس از وی نقدِ رتوریکی با به کارگیری آموزههای آموزگاران خطابه، مانند ارسطو، کیکرو، کوئینتیلیان و ... قصد دارد تا راهبردهای اقناعی متن را کشف و آنان را بررسی کند. این نقد عواملی مانند، سخنور، مخاطب، شیوههای کشف استدلال، اعتبارِ شخصی (اتوس)، شورمندی (پاتوس) و لوگوس و هم چنین دیگر ابزارهای رتوریکی را برای تحلیل متن به کار میبندد. باتوجه به این توضیحات یکی از روشهای نقد رتوریکی نقدِ نو-ارسطویی است. در این شیوه منتقد با به کارگیری ارکان خطابه در پی دستیابی به شیوه هایی است که سخنور قصد در اقناع مخاطب داشته است. ادر این مقاله تنها یکی از بخشهای نقدِ رتوریکی یعنی سخنیابی (ابداع) را به کار بستهایم. رکنِ سخنیابی به آن بخش از خطابه نظر دارد که خطیب میبایست روشی را برای ارائهی سخنِ خود بیابد. هدف این مقاله این است که تاریخنگاران دورهی صفوی برای این که روایتشان را باورپذیرتر کنند، از چه مواضعی برای شروعِ موضوعِ سخنِ خود بهره میگرفتند. به عبارت دیگر پشت هر موضعی استدلالی نهفته است که تاریخنگار میخواهد آن را برای مخاطب عرضه کند تا از آن طریق مخاطب را اقناع کند.
یوسف محمدنژاد عالی زمینی
چکیده
تصویرهای شعری، حاصل ذوق و قریحۀ شاعرانه، آگاهی ها و خلاّقیت های فردی است که هم ریشه در تأملات شاعر در آثار ادبی پیشینیان و تجربه های شعری آنان دارد و هم نتیجۀ تجربه های زیستۀ شاعر و ژرف اندیشی اش در محیط است که توأمان شرایط اقلیمی و اوضاع سیاسی- اجتماعی را دربرمی گیرد. شاید بتوان گفت از میان انواع تصاویر شعری، کنایه بیش از دیگر تصویرها ...
بیشتر
تصویرهای شعری، حاصل ذوق و قریحۀ شاعرانه، آگاهی ها و خلاّقیت های فردی است که هم ریشه در تأملات شاعر در آثار ادبی پیشینیان و تجربه های شعری آنان دارد و هم نتیجۀ تجربه های زیستۀ شاعر و ژرف اندیشی اش در محیط است که توأمان شرایط اقلیمی و اوضاع سیاسی- اجتماعی را دربرمی گیرد. شاید بتوان گفت از میان انواع تصاویر شعری، کنایه بیش از دیگر تصویرها خاستگاهی اجتماعی دارد. از این رو بررسی و تحلیل تصاویر شعری، به ویژه کنایه که غالباً از دل فرهنگ جامعه و تعاملات اجتماعی نشأت گرفته و وارد زبان ادبی شده است، افزون بر اهمیت در تحلیل زیبایی شناختی آثار ادبی، اهمیت زیادی در تبیین برخی مبانی فکری و فرهنگی نیز دارد. در مقالۀ حاضر با تمرکز بر کنایه های مرتبط با «کلاه» در شاهنامه، کوشش شده ضمن تبیین ابعاد زیبایی شناختی این کنایات، با روش بررسی متن و تحلیل محتوای کیفی و مقایسۀ داده های حاصل با نتایج تحقیقات مرتبط، تحلیلی از زمینه های اجتماعی کنایات مورد نظر داده شود. داده های ناشی از جستار حاضر که با استفاده از شیوۀ بررسی اسناد و مدارک علمی انجام شده است، نشان می دهد کنایه های مرتبط با کلاه در شاهنامه با بسامد نسبتاً زیاد دارای ساختارها و معنی های متنوعی است که همچنان در فرهنگ و ادب ایرانی تداوم دارد. تردیدی نیست که بخشی از تداوم و تنوع معنی این کنایه ها به خاستگاه های فکری و زمینه های اجتماعی و فرهنگی آنها بازمی گردد.
زهرا کریم زاده؛ فخری صائبی خوشنویس
چکیده
با توجه به تعدد گروه های عربی در دانشگاه های ایران، معدود بودن کتب بلاغی رایج در حوزه و دانشگاه و گستردگی تدریس برخی از این کتاب ها علی رغم کاستی هایشان، ، یافتن منابع معتبر جدید و حتی الامکان شیعی، ضروری به نظر می رسد. در این راستا پژوهش حاضر به معرفی و بررسی کتاب بلاغی «البرهان فی وجوه البیان» اثر اسحاق بن وهب کاتب پرداخته و تا ...
بیشتر
با توجه به تعدد گروه های عربی در دانشگاه های ایران، معدود بودن کتب بلاغی رایج در حوزه و دانشگاه و گستردگی تدریس برخی از این کتاب ها علی رغم کاستی هایشان، ، یافتن منابع معتبر جدید و حتی الامکان شیعی، ضروری به نظر می رسد. در این راستا پژوهش حاضر به معرفی و بررسی کتاب بلاغی «البرهان فی وجوه البیان» اثر اسحاق بن وهب کاتب پرداخته و تا حدودی آن را با کتب بلاغی معاصر خودش و کتب رایج کنونی، بویژه کتاب "جواهر البلاغه" سید احمد هاشمی مقایسه می کند و ارزش این کتاب شیعی مهجور را یادآوری می نماید. در مورد اثر مذکور پژوهش چندانی انجام نشده است. این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای، به روش تطبیقی انجام گرفته است و به ذکر مزایای این کتاب، روش منحصر به فرد مولف و برخی کاستی های آن پرداخته است.کلید واژهها: علوم بلاغی، اسحاق بن وهب کاتب، البرهان فی وجوه البیان، سید احمد هاشمی، جواهر البلاغه فی المعانی و البیان و البدیع
ناصر بهرامی؛ علیرضا مظفری؛ عبدالناصر نظریانی
چکیده
ایهام یکی از زیباترین شگردهایی است که در کلام ابهام ایجاد میکند و خواننده را به درنگ وامیدارد و میتوان آن را از انواع هنجار گریزی معنایی برشمرد و به خاطر پیچیدگی خاصی که در کلام ایجاد میکند مورد توجه سخندان قرار گرفتهاست. عالمان علم بدیع از دیر باز در پی تعریفی برای روشن کردن انواع آن بودهاند. برخی تعریفی که برای ایهام توریه ...
بیشتر
ایهام یکی از زیباترین شگردهایی است که در کلام ابهام ایجاد میکند و خواننده را به درنگ وامیدارد و میتوان آن را از انواع هنجار گریزی معنایی برشمرد و به خاطر پیچیدگی خاصی که در کلام ایجاد میکند مورد توجه سخندان قرار گرفتهاست. عالمان علم بدیع از دیر باز در پی تعریفی برای روشن کردن انواع آن بودهاند. برخی تعریفی که برای ایهام توریه آوردهاند مربوط به ایهام تناسب است. در حالیکه در ایهام تناسب فقط یک معنی در کلام وجود دارد و معنی دوم غایب است. ایهام در شعر تعدادی از شاعران از جمله عصار تبریزی نمود و تشخص خاصی دارد و میتوان او را شاعر ایهام پرداز نامید. در مثنوی «مهر و مشتری» انواع ایهام: ایهام تناسب، ایهام در ایهام، ایهام تضاد، ایهام ترجمه، ایهام استخدام، ایهام تبادر و ایهام عکس بسامد بسیار زیادی دارد و از این منظر میتوان ایهام را از ویژگیهای سبکی عصار تبریزی محسوب کرد. تا کنون پژوهشی در بارهی ایهام در اشعار این شاعر انجام نگرفته و اشعار شاعران بزرگی چون حافظ و خاقانی مورد بررسی قرار گرفتهاست. تحقیقات انجام گرفته در مورد عصار تبریزی بیشتر مربوط به عرفان و ریخت شناسی مثنوی مهر و مشتری است و جنبههای زیبایی شناسی او از نظرها دور ماندهاست. بدین خاطر این پژوهش در نوع خود میتواند کاری تازه باشد.