حمید جعفری قریه علی
چکیده
امروزه پرداختن به فرم در پژوهشهای ادبی اگرچه به نتایجی درخور توجّه منجر شده، در مواردی ارزش درون متنی آثار را تحت تأثیر قرار داده است. دستور ساختاری که تکیه روی جنبۀ عینی و ملموس زبان دارد و در نهایت به شناخت اجزای واژهها، گروهها و جملهها میانجامد، به تاثیرگذاری نقش دستور در القای معانی جدید و بلاغتافزایی کلام بیتوجّه است. ...
بیشتر
امروزه پرداختن به فرم در پژوهشهای ادبی اگرچه به نتایجی درخور توجّه منجر شده، در مواردی ارزش درون متنی آثار را تحت تأثیر قرار داده است. دستور ساختاری که تکیه روی جنبۀ عینی و ملموس زبان دارد و در نهایت به شناخت اجزای واژهها، گروهها و جملهها میانجامد، به تاثیرگذاری نقش دستور در القای معانی جدید و بلاغتافزایی کلام بیتوجّه است. یکی از مهمترین حالاتی که واژه در جمله میپذیرد، مسند است. در زبان فارسی مسند از عناصر اصلی جملههای اسنادی محسوب میشود که در اصل به لحاظ هویّت دستوری، صفت است. در این پژوهش جایگاه «مسند» و نقش آن در بیان پیوند اندیشه و سبک بررسی میشود. به همین دلیل، این پژوهش که بهگونهای معناشناسی نقش مکمّلی مسند است، به دریافتهای جدیدی از متن کمک میکند. حاصل این پژوهش که به شیوۀ توصیفی تحلیلی انجام میشود، نشان میدهد تمام واژهها و گروههایی که در جایگاه مسند قرار میگیرند، در واقع مفهوم صفتی دارند و بهگونهای باید آنها را صفت به شمار آورد و از طرف دیگر همین قابلیّت، عاملی مهم در بلاغتافزایی و معناپروری کلام است. دریافت ظرفیّتهای جملههای اسنادی، زمینههای ورود مخاطب را به قلمرو معانی نو فراهم میسازد