وحید علی بیگی؛ محمدامیر عبیدی نیا؛ علیرضا مظفری
چکیده
بـرخلاف نظریة کلاسیک که استعاره را موضوعی صرفاً ادبی و زبانی میداند، نظریـة معاصـر ادعـا میکند نظام ادراکـی انـسان، اساسـاً سرشـتی اسـتعاری دارد و اسـتعاره بـه شـکل ناخودآگـاه و غیراختیاری، در زندگی روزمرة انسان به طور گسترده به کار میرود. با طرح این نظریه از سوی لیکاف و جانسون ، استعاره مفهوم کلاسیک خود را از دست داد و وارد ...
بیشتر
بـرخلاف نظریة کلاسیک که استعاره را موضوعی صرفاً ادبی و زبانی میداند، نظریـة معاصـر ادعـا میکند نظام ادراکـی انـسان، اساسـاً سرشـتی اسـتعاری دارد و اسـتعاره بـه شـکل ناخودآگـاه و غیراختیاری، در زندگی روزمرة انسان به طور گسترده به کار میرود. با طرح این نظریه از سوی لیکاف و جانسون ، استعاره مفهوم کلاسیک خود را از دست داد و وارد مرحلهی تازهای از مفاهیم شد. تعاریف گوناگونی که از زبانشناسان در باب استعاره مطرح شد ما را برآن داشت تا شعر خاقانی را که اوج اعتلای انواع استعاره بود را مورد واکاوی قرار داده و تمامی مبانی زبانشناسی نوین را بر پایه استعاره مفهومی و تعاریف لیکاف و جانسون در شعر وی بیابیم، زیرا که وی در فهم استعاره، حوزه پنداری الف را مبدا قرار داده تا به وسیله عوامل شناختی بتوان به مقصد لفظ استعاری مورد نظر رسید. در این پژوهش که با روش تحلیل ابیات و توصیف آنها انجام گرفته، استفاده خاقانی از انواع نگاشتها با درک استعارههای گوناگون به همراه آوردن نمونه شواهد مثال بر پایه تحلیل و ترسیم اشکال مختلف برای فهم بیشتر مخاطبان شکل گرفته است تا این امر را به اثبات برسانیم که استعاره در شعر خاقانی از نظر زبانشناسی شناختی تمامی معیارهای موجود را داراست و نظریات معاصر درباب استعارههای به کار گرفته شده در شعر او نمود قابل توجهای دارد.