ربابه رمضانی؛ رضا ناظمیان
چکیده
استعاره ی مفهومی و تصویرسازی در شعر غادة السمان بر اساس نظریه لیکاف و جانسونچکیده:زبانشناسان شناختی برداشت تازهای از استعاره را ارائه کردهاند که با مفهوم سنتی آن متفاوت است. این برداشت از استعاره را نخستین بار، لیکاف و جانسون معرفی کردند. در این برداشت تازه، استعاره دیگر واحدی برحسب مشابهت با واحدی دیگر جایگزین نمیشود بلکه، ...
بیشتر
استعاره ی مفهومی و تصویرسازی در شعر غادة السمان بر اساس نظریه لیکاف و جانسونچکیده:زبانشناسان شناختی برداشت تازهای از استعاره را ارائه کردهاند که با مفهوم سنتی آن متفاوت است. این برداشت از استعاره را نخستین بار، لیکاف و جانسون معرفی کردند. در این برداشت تازه، استعاره دیگر واحدی برحسب مشابهت با واحدی دیگر جایگزین نمیشود بلکه، نوعی ساخت اسنادی است و قبلا بر اساس تجربه حسی در ذهن ثبت شده است. برای مثال، استعاره زبانی «عاشق، کولهباری از رنج بر دوش دارد» بازنمود یک استعاره مفهومی ثبت شده در ذهن مان است که: «عشق، سفر است». استعارههای مفهومی به سه دسته: جهتی، هستی شناختی، ساختاری تقسیم میشوند. این مقاله بر آن است تا استعاره مفهومی را تشریح کرده و چگونگی ورود آن به زبان شعر نو را بر اساس نمونههای متعددی تحلیل کند و آنگاه به تحلیل و تطبیق استعارههای مفهومی در نمونههایی از اشعار خانم غادة السمّان شاعر پرآوازه سوری بپردازد. در این میان، ارزش تصویری اشعار غادة السمان و هنجارگریزی در شعر وی نیز به روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی میشود. مهمترین دستاورد این مقاله را میتوان اثبات حضور پررنگ استعارههای مفهومی در شعر غادة السمان و تحلیل تصویرشناسانه این اشعار و تاثیر محیط زیست عربی شاعر، بر شعر وی دانست و این که صحرا به عنوان تصویر مرکزی و محوری شعر وی محسوب میشود.