نوع مقاله : علمی پژوهشی
نویسندگان
چکیده
چکیده
ادبیات عرفانی به مثابه جان برای پیکر ادب فارسی است و آیات الهی در معجزه بی بدیل قرآن کریم، ناب ترین سرچشمه و جانِ جان ادب عرفانی است که زیربنای تمام مقامات و منازل سلوک را بر واژه واژه ی آن استوار کردهاند. بنابراین یکی از نکات مهم در متون عرفانی، حضور استشهاد های قرآنی برای اثر بخشی بیشتر کلام است. برای تبیین نحوه نگرش عرفا به قرآن و اقتباس از آن، لازم است که دیدگاههای عرفا در کاربرد آیات الهی به دقت بررسی و تحلیل شود تا بتوان فهمی دقیق از اندیشه و انگیزهی آنها از استشهاد به گزاره های دینی و انواع آن را تحلیل نمود. رساله ی قشیریه یک از مهمترین متون منثور عرفانی است که اهتمام ویژهای به استشهاد آیات برای بیان مقاصد عرفانی داشته است.
بدین منظور پژوهش حاضر تلاش نمود که نخست با مرور ادبیات نظری در خصوص کاربرد استشهاد آیات در متون ادبی، در ابتدا یک مدل و چارچوب نظری برای بررسی ارائه نماید و سپس با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی ترجمه رساله قشیری را مورد واکاوی قرار دهد.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که در ترجمه رساله قشیریه 221 بار به آیات قرآن استشهاد شده است. که در این میان 77 مورد با کاربرد بلاغی و در قالب استشهاد واژگانی و استشهاد گزارهای بوده است. این استشهادهای گزاره ای نیز صرفاً با هدف زیبایی شناسی و تبرک کلام و به شیوه صنعت اقتباس و تضمین و به ندرت صنعت حلّ به کار رفته است. هم چنین 144 مورد از استشهاد به آیات با هدف ارائه تفسیر و تأویل در قالب روشهای مختلف تفسیری میباشد. که در خلال این تفاسیر هم عناصر زیبایی شناسی و بلاغی درخشش بسیاری دارند. در بین تمام روشهای تفسیری روش اجتهادی باطنی یا تفسیر عرفانی بالاترین میزان کاربرد در گرایشهای تفسیری را دارد.
عنوان مقاله [English]
بلاغی
نویسندگان [English]
- fatemeh amirabadi
- ahmad khatami
- jalil tajlil