محمد رضا احمدخانی؛ حوریه شقاقی
چکیده
بر اساس دیدگاه شناختی تصورات ذهنی مبنای شکل دهندهی تصورات استعاری هستند و تفکرات، تجارب و فرهنگ هر ملت خاص همان ملت است و در زبان آنها بازتاب مییابد. هدغف مقاله حاضر بررسی تطبیقی استعارههای مفهومی در زبانهای فارسی و ترکی آذری است و بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی بر شکل گیری استعارهها دراشعار یک شاعر دوزبانه مانند ...
بیشتر
بر اساس دیدگاه شناختی تصورات ذهنی مبنای شکل دهندهی تصورات استعاری هستند و تفکرات، تجارب و فرهنگ هر ملت خاص همان ملت است و در زبان آنها بازتاب مییابد. هدغف مقاله حاضر بررسی تطبیقی استعارههای مفهومی در زبانهای فارسی و ترکی آذری است و بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی بر شکل گیری استعارهها دراشعار یک شاعر دوزبانه مانند شهریار دخیل هستند و آیا این استعاره ها می توانند جهان بینی شاعر را منعکس کند. چارچوب نظری این پژوهش طبقهبندی لیکاف و جانسون (1980و1993) از استعارههای مفهومی و نیز زولتان کووچش (2005و2010 ) در تقسیم بندی استعاره ها به جهانی و متغییر وابسته به بافت و فرهنگ است. استعاره ها در 5 گروه طبیعت، عشق و هجران، مذهبی و اعتقادی، سیاسی و اجتماعی و نژادی قرار گرفتند. نتایج آماری نشان داد که در قلمرو این دو زبان حوزههای استعاری «طبیعت»، «مذهبی و اعتقادی» جهانی هستند ولی حوزههای استعاری «عشق و هجران»، «سیاسی و اجتماعی» و «نژادی» وابسته به زبان هستند، و این ادعا که تصورات استعاری نه تنها مقولههایی زبانی هستند، بلکه اساس تفکر و رفتار آدمی را نیز شکل میدهند، تایید شد. در نتیجه بخشی از استعارهها در تطابق با مبانی همگانی شکل میگیرند و بخش دیگری از آنها تحت تأثیر مبانی فرهنگی، اجتماعی به وجود میآیند. یعنی ماهیت الگو برداریهای استعاری و حتی ترجیح کاربرد یک استعاره مفهومی بر دیگری تحت تأثیر باورهای فرهنگی افراد در کنار مبانی جهانی استعارهها میباشد و تأثیر پذیری ساخت استعاری از فرهنگ و محیط تأیید میشود.
نجمه حسینی سروری؛ حامد طالبیان
دوره 1، شماره 1 ، مرداد 1395، ، صفحه 23-9
چکیده
نوشته حاضر به بررسی شعری از الیاس علوی، شاعر معاصر و فارسی زبان افغانستان می پردازد.
بیشتر
نوشته حاضر به بررسی شعری از الیاس علوی، شاعر معاصر و فارسی زبان افغانستان می پردازد.
رقیه صدرائی
چکیده
کاربرد نمادهای زیست محیطی در حوزهٔ ادبیات فارسی قدمتی دیرینه دارد. در شعر معاصر فارسی نیز نمادهای جانوری و گیاهی به وفور دیده میشود. بسیاری از این نمادها جهت تبیین واقعیات یا تخیلات فردی شاعران قرار گرفتهاند. نمادهای حیوانی و گیاهی در اشعار رضا براهنی از منظر زیست محیطی و نگاه بوم گرایانه قابل تأمل هستند و کاربردی منحصر دارند. در ...
بیشتر
کاربرد نمادهای زیست محیطی در حوزهٔ ادبیات فارسی قدمتی دیرینه دارد. در شعر معاصر فارسی نیز نمادهای جانوری و گیاهی به وفور دیده میشود. بسیاری از این نمادها جهت تبیین واقعیات یا تخیلات فردی شاعران قرار گرفتهاند. نمادهای حیوانی و گیاهی در اشعار رضا براهنی از منظر زیست محیطی و نگاه بوم گرایانه قابل تأمل هستند و کاربردی منحصر دارند. در مقاله حاضر تلاش شده است با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، به معرفی کاربرد این نوع نمادها و رابطه آن اکوکریتیسیزم موجود در اشعار براهنی پرداخته و به این پرسش پاسخ داده شود که نمادهای حیوانی و گیاهی چگونه در اشعار براهنی تفسیر میشوند و آیا این نمادها در خدمت تبیین خصایص زیست محیطی قرار داشتهاند یا انسان محوری در کاربرد این نوع نمادها ملاک شاعر بوده است. بدین منظور ابتدا به چگونگی کاربرد نماد جانوری و گیاهی پرداخته، سپس نمادها از زاویهٔ اکوکریتیسیزم در اشعار تحلیل و بررسی شده است. یافتهها نشان میدهد انسان در اشعار براهنی مغلوب طبیعت است و «اومانیسم واژگونی» بر رتوریک نمادهای جانوری و گیاهی حاکم است.
حسن خلف
چکیده
مطالعه استعاره یکی از کانونیترین محورهای نقد ادبی است که از دیرباز توجه ناقدان را به خود معطوف داشته است و درباره نقش و کارکرد آن سخن-های بسیاری گفته شده است. از جمله کارکردهایی که ناقدان برای این فن زبانی ذکر کردهاند این است که مفاهیمی را که به سادگی قابل ادراک نیستند، در ذهن مخاطب مجسم مینماید و آن را به سان تصویر پویا در پیش چشم ...
بیشتر
مطالعه استعاره یکی از کانونیترین محورهای نقد ادبی است که از دیرباز توجه ناقدان را به خود معطوف داشته است و درباره نقش و کارکرد آن سخن-های بسیاری گفته شده است. از جمله کارکردهایی که ناقدان برای این فن زبانی ذکر کردهاند این است که مفاهیمی را که به سادگی قابل ادراک نیستند، در ذهن مخاطب مجسم مینماید و آن را به سان تصویر پویا در پیش چشم خوانند ترسیم مینماید. این پژوهش میکوشد تا به تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی این جنبه از کارکردهای استعاره را در صحیفه سجادیه بررسی و تبیین نماید. به همین منظور، نخست ادبیات دعا و سبک نگارش صحیفة سجادیه به صورت اجمالی مورد بررسی قرار میگیرد. سپس ضمن بررسی جایگاه استعاره در حوزه نقد ادبی و کارکرد آن، به تحلیل گوشهای از استعارههای صحیفة سجادیه و نقش بارز آن در تصویر مفاهیم طبیعی، مفاهیم انتزاعی و مفاهیم دینی بپردازیم. یافتهها نشان میدهد که امام سجاد در صحیفه سجادیه، استعاره را نه فقط برای زیبا ساختن کلام خود، بلکه برای محسوس و عینی جلوه دادن کلام تحت تأثیر قرار دادن ذهن شنونده به کار گرفته است.
حامد عبدی؛ حسین وثوقی؛ بلقیس روشن؛ مهدی سمائی
چکیده
چکیده«استعاره» جوهر خلاقیت است و «حیرت» جوهر استعاره. انسان، در جادۀ شناخت، همواره با اطلاعات و دادههای حسی و تجربی و کلامی مواجه است که به مدد تواناییهای شناختیِ ذهن (مقولهبندی، توجه، پندارینگی، حافظه و ...) دانشِ شخص از جهان را شکل می دهند. دانستهها و تجربیات ما از جهان پیرامونمان بواسطۀ وجوه اشتراک و افتراق میان ...
بیشتر
چکیده«استعاره» جوهر خلاقیت است و «حیرت» جوهر استعاره. انسان، در جادۀ شناخت، همواره با اطلاعات و دادههای حسی و تجربی و کلامی مواجه است که به مدد تواناییهای شناختیِ ذهن (مقولهبندی، توجه، پندارینگی، حافظه و ...) دانشِ شخص از جهان را شکل می دهند. دانستهها و تجربیات ما از جهان پیرامونمان بواسطۀ وجوه اشتراک و افتراق میان دریافتهای جدید و پیشین در قالب حوزهها و قابهایی دستهبندی میشوند که به نوبۀ خود سنگ بنایی میگردند برای تولید بواسطۀ ترکیب و یادگیری بواسطۀ قیاس. آنجا که آفرینشهای ما، اعم از کلامی و غیر کلامی، حاصل آمیزشهای ناآشنا، غیرقابل پیشبینی و یا بهتر بگوییم، «نشاندار» در آن بافت فرهنگی-اجتماعی باشند. جایی است که «استعاره» و قابلیت «استعارینگی» ذهن درگیر است. در این مقالۀ جستاری که منتج از پژوهشی در خصوص «ترجمۀ استعاره» است، پژوهشگران، پس از بررسی استعاره از نگاه سنتی و امروزین و تبیین کاستیهای موجود، در صدد برآمدهاند که تعریفی فراگیر از استعاره ارائه داده و به شیوهای ساده و همه کس فهم فرمولی برای بازشناسی آن به دست دهند که زمینه را برای نوعی دستهبندی جدید از انواع استعاره فراهم میآورد.
طاهره ایشانی
چکیده
حافظ در میان شاعران همروزگار خود به غزل عماد فقیه توجّه داشته و سعی کرده به استقبال از اشعار او، غزلیّاتی هموزن و همقافیه با مضمونهایی تقریباً مشابه بسراید. این غزلها اگرچه ظاهراً شبیه غزلهای عماد هستند؛ امّا دارای حال و هوای دیگری هستند و طراوت و زیبایی متفاوتی از آن دریافت میشود. فرضیّة پژوهش حاضر این است که یکی ...
بیشتر
حافظ در میان شاعران همروزگار خود به غزل عماد فقیه توجّه داشته و سعی کرده به استقبال از اشعار او، غزلیّاتی هموزن و همقافیه با مضمونهایی تقریباً مشابه بسراید. این غزلها اگرچه ظاهراً شبیه غزلهای عماد هستند؛ امّا دارای حال و هوای دیگری هستند و طراوت و زیبایی متفاوتی از آن دریافت میشود. فرضیّة پژوهش حاضر این است که یکی از تفاوتهای غزل حافظ و عماد در نحوة کاربست هنجارگریزی نهفته است؛ زیرا هنجارگریزی از جمله مقولههای زیباییشناختی است که تأثیر بسزایی در آشناییزدایی و برجستهسازی شعر دارد. از این رو، در این جستار برآنیم با روش توصیفیتحلیلی و آماری با بهرهگیری از الگوی هشتگانة هنجارگریزی لیچ به این پرسش پاسخ دهیم که شعر حافظ چه ویژگیها و شاخصهایی از نظر کاربست انواع هنجارگریزی دارد که سبب امتیاز و برتری شعر او نسبت به شاعر همعصر وی عماد فقیه گردیده است؟ نتایج این پژوهش حاکی از این است که برتری غزل حافظ نسبت به غزل عماد فقیه در بهرهگیری افزونتر از هنجارگریزی به طور کلّی و هنجارگریزی معنایی، واژگانی و نحوی به طور اخصّ است. حافظ با بهرهگیری از تصویرآفرینیهای هنری، ترکیبسازیهای ادبی و خارج شدن از آرایش سازگانی غالب در زبان، کلام شاعرانة خود را برجستهتر نموده است. این امر از جمله عواملی است که سبب امتیاز و برتری شعر او نسبت به شاعر همعصر وی عماد فقیه گردیده است.
سمیه آقابابایی
چکیده
شکلگرایان با تأکید بر نقش ادبیِ زبان و برجستهسازی نشانهها، میان دو فرایند زبانی «خودکاری» و «برجستهسازی» تمایز قائل شدهاند. شیوههای به کار رفته در روند تبدیل زبان خودکار به زبان ادب از دیرباز مورد توجه بوده است، که در ادبیات فارسی در پی بررسی این روند، در تحلیل زیباییشناسی متون ادبی، به ویژگیهای سبکی متون ...
بیشتر
شکلگرایان با تأکید بر نقش ادبیِ زبان و برجستهسازی نشانهها، میان دو فرایند زبانی «خودکاری» و «برجستهسازی» تمایز قائل شدهاند. شیوههای به کار رفته در روند تبدیل زبان خودکار به زبان ادب از دیرباز مورد توجه بوده است، که در ادبیات فارسی در پی بررسی این روند، در تحلیل زیباییشناسی متون ادبی، به ویژگیهای سبکی متون توجه میشود. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد نحوة انتخاب و ترکیب بر روی «محور جانشینی» و «محور همنشینی» در شعر شاعر برجستهی این سبکْ «بیدل دهلوی» است تا از منظر زبانشناسی، شیوهی زیباییآفرینی این شاعر بررسی و تحلیل شود. در راستای این هدفْ به تبیین بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی پرداخته و دویست و هفتاد و پنج بیت از شعر بیدل را به عنوان پیشنمونهی سبک هندی بررسی کردهایم. از جمله نتایج حاصل از این بررسی عملکرد موازی دو فرایند انتخاب و ترکیب در بسامدی نزدیک به هم است که کاربرد این دو فرایند در کنار یکدیگر منجر به ایجاد پیچیدگیهایی در شعر بیدل شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بیدل به گونهای غزلها را آذینبندی کرده است که درک هر بیت در گرو اندیشیدن خواننده و دستیابی وی به انتخابهای شاعر از روی محور جانشینی است. در نهایت گرایش نسبی بیدل به سمت فرایند انتخاب، سبب ایجاد فضای خاصی چون ایجاد معانی ضمنی در ابیات، پیچیدگی، ابهام، دوری مدلول و مصداق از یکدیگر، شده است که این روند در کل درک ابیات بیدل را دشوار ساخته است.
حسینعلی قبادی؛ سروش شعبانی
چکیده
اسناد مجازی یکی از صینایع ادبیی اسیت که در سطح جمله شکل می گیرد.
بیشتر
اسناد مجازی یکی از صینایع ادبیی اسیت که در سطح جمله شکل می گیرد.
سمیه تصدیقی
چکیده
نظریه استعارههای شناختی یا مفهومی اولین بار توسط لیکاف و جانسون مطرح شد. طبق نظر ایشان، استعاره دیگر تنها عنصری بلاغی و مختص زبان شعر نیست، بلکه اساس تفکر انسان، استعاری است. ابتدا استعارههای شناختی ابتدا در زبان روزمره بررسی شد، اما با توجه به انتزاعی بودن آثار هنری، ادبی و عرفانی، آرام آرام جای خود را در مطالعات عرفانی ...
بیشتر
نظریه استعارههای شناختی یا مفهومی اولین بار توسط لیکاف و جانسون مطرح شد. طبق نظر ایشان، استعاره دیگر تنها عنصری بلاغی و مختص زبان شعر نیست، بلکه اساس تفکر انسان، استعاری است. ابتدا استعارههای شناختی ابتدا در زبان روزمره بررسی شد، اما با توجه به انتزاعی بودن آثار هنری، ادبی و عرفانی، آرام آرام جای خود را در مطالعات عرفانی باز کرد. عشق به عنوان کلیدیترین عنصر عرفان، نقش مهمی در متون عرفانی بهویژه عرفانه عاشقانه و ذوقی دارد. این پژوهش برمبنای نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون، بهدنبال شناخت عمیقتر تبیین/فهم عشق در مثنویهای عطار و مثنوی مولانا از منظر شناختی است. در این مقاله عشق به عنوان حوزه مقصد در نظر گرفته شده و حوزههای مبدأ آن در مثنویهای دو شاعر بررسی شدهاند. سپس مقایسهای بین حوزههای مبدأ عشق در آثار ایشان صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که علیرغم شباهت دیدگاه دو شاعر نسبت به عشق، بین نگاه مولانا و نگاه عطار، تفاوتهایی وجود دارد. عطار بیشتر به جنبههای قهاریت عشق توجه داشته است، حال آنکه مولانا بیشتر به جنبههای فنا، سرمستی و لذت و ذیشعور بودن عشق توجه دارد. در واقع، سیر تلقی عشق از عطار به مولانا، از قهاریت، کشندگی و نابودگری عشق، به سمت اتحاد، درد و رنج آمیخته با لذت، و شمولیت عشق بوده است.
لیلا منتظری؛ نرگس الهی
چکیده
این پژوهش قصد دارد به بررسی تاثیر نمادها و استعارهها در فیلمنامههای سوررئالیستی تری گیلیام با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک پل ریکور بپردازد. گیلیام بنا به منِ مفسرش این امکان را به کاراکترهایش میدهد در دلِ مباحثی چون کهنالگوها، روایات، تاریخ، زمان و مکان شناور باشند، تا از جانب گیلیام بهعنوان پدیدهای منحصر به فرد، بازتعریف ...
بیشتر
این پژوهش قصد دارد به بررسی تاثیر نمادها و استعارهها در فیلمنامههای سوررئالیستی تری گیلیام با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک پل ریکور بپردازد. گیلیام بنا به منِ مفسرش این امکان را به کاراکترهایش میدهد در دلِ مباحثی چون کهنالگوها، روایات، تاریخ، زمان و مکان شناور باشند، تا از جانب گیلیام بهعنوان پدیدهای منحصر به فرد، بازتعریف شوند. هدف محقق کشف معانی ثانویه جهان متون فیلمنامههای تری گیلیام در یک فرآیند دیالکتیکی است و قصد دارد فیلمنامههای گیلیام را بر مبنای آرای هرمنوتیک پل ریکور تفسیر نماید. پل ریکور معتقد است برای پَر و بال دادن به قوهی خیال باید واقعیت را به حالت تعلیق درآورد، تا با بازگشت به ماهیت اشیاء و پُر رنگ کردن نقش استعاراتِ درون متنی، بتوان معنای اولیهی آنها را کنار زد و معانی جدیدی به آنها افزود. با این تعریف کارکرد قدرت خیال انسانها در آثار گیلیام برگ برندهای برای اوست تا قهرمانان آثارش بتوانند پیشبرندهی داستان در جهانی غیرواقعی باشند. از نمونههایی که گیلیام در فیلمنامههای مونتیپونتی، زمان به اسارت گرفته شده، برزیل، ماجراهای بارون مایچوزن، به آنها پرداختی هرمنوتیک داشته است میتوان به بازشناخت حکایات، بازتعریف روایات، شوخی با اساطیر، بازتعریف قصص با رویکردی فراتاریخنگارانه اشاره کرد. الگوی تحقیق در این پژوهش پدیدارشناسی شهودی است که بهجای پرداختن به صرف واقعیت، به مفاهیم نهفته و چگونگی پدیدهها توجه دارد. محقق با شیوهی توصیفی، تحلیلی قصد دارد به سمتِ ماهیت پدیدهها و تفسیرِ مفاهیم ثانویهی فیلمنامههای گیلیام حرکت کند تا با خوانشی پدیدارشناختی بتواند به شناخت بهتر این رویکرد هنری با مانیفست سوررئالیسم دست یابد.
محمود بشیری؛ نیلوفر انصاری
چکیده
چکیدهیکی از شخصیتهای برجستة عرفان وادب در سدة نهم هجری، شاه داعی شیرازی است که در مثنویهای شش گانة خود، عمیقترین مسائل عرفانی را نظیر (وحدت وجود، توحید، حقیقت، طلب، تجرید، ذوق، کشف وشهود، فقر و فنا و...) بیان کرده است. ما در این نوشتار با روشی توصیفی، تحلیلی برآنیم تا ساختار زبانی وبلاغی مثنویهای شش گانة شاه داعی (مشاهد، گنج روان، ...
بیشتر
چکیدهیکی از شخصیتهای برجستة عرفان وادب در سدة نهم هجری، شاه داعی شیرازی است که در مثنویهای شش گانة خود، عمیقترین مسائل عرفانی را نظیر (وحدت وجود، توحید، حقیقت، طلب، تجرید، ذوق، کشف وشهود، فقر و فنا و...) بیان کرده است. ما در این نوشتار با روشی توصیفی، تحلیلی برآنیم تا ساختار زبانی وبلاغی مثنویهای شش گانة شاه داعی (مشاهد، گنج روان، چهل صباح، چهار چمن، چشمة زندگانی و عشق نامه) را از وجوه مختلف، تجزیه وتحلیل کنیم.نتایج تحقیق بیانگر دقت معانی، استواری کلام وفخامت الفاظ شاه داعی در مثنویهای ششگانه است وصرف نظر از مشرب عارفانه وباریک اندیشی صوفیانه؛ جذبهها، وجدها وحالهای او، جداگانه سرچشمة ذوق، شوق، دقت و رقت است. فکر و مضمون برجستة این مثنویها، همان اندیشههای مرسوم شاعران عارف است. رد پای عارفان بزرگی چون ابن عربی، عطار و مولانا، سنایی، شاه نعمت الله ولی، قاسم انوار و حافظ در آثار او مشهود است.سبک این مثنویها، تلفیقی از سبکهای خراسانی و عراقی است؛ بهگونهای که برخی ویژگیهای زبانی را از سبک خراسانی؛ لطافتها، سوز وگداز را نیز از سبک عراقی گرفتهاست.جناس وصنعت تکرار در سطوح آوایی؛ استعارة مکنیه، مراعات نظیر وتلمیح در سطوح بلاغی، از برجستهترین آرایههای ادبی به کار رفته در این منظومهها هستند
حافظ حاتمی
چکیده
صنعت ادبی تشخیص (شخصیتبخشی) یکی از صُوَر خیالی است که دامنة مبحث و مصادیق آن در منابع مختلف بسیار گسترده، درهم و تا اندازهای مبهم و مشکلآفرین است. این عنصر زیباییبخشِ سخن، در مطالعه و بررسیهای متقدّمان ادب فارسی و عربی، اغلب ذیل مبحث اسناد مجازی و استعارة مکنیه و تخییلیه گنجاندهشدهاست. در پژوهشهای معاصر نیز گسترة بحث ...
بیشتر
صنعت ادبی تشخیص (شخصیتبخشی) یکی از صُوَر خیالی است که دامنة مبحث و مصادیق آن در منابع مختلف بسیار گسترده، درهم و تا اندازهای مبهم و مشکلآفرین است. این عنصر زیباییبخشِ سخن، در مطالعه و بررسیهای متقدّمان ادب فارسی و عربی، اغلب ذیل مبحث اسناد مجازی و استعارة مکنیه و تخییلیه گنجاندهشدهاست. در پژوهشهای معاصر نیز گسترة بحث آن با حفظ موقعیت پیشین، تا حدودی با اصطلاحات تازهتری چون استعارة کنایی و جاندارانگاری پیوند و درهم تنیدگی دارد. این پژوهش که به شیوة جمعآوری، اسنادی، توصیفی و تحلیل محتوا ارائه میشود، بر آن است که با بررسی دقیق علمی، پیوند دیرباز صنعت تشخیص با دیگر فنون ادبی، ساختار و جایگاه مستقل آن را با بیان نمونههایی از متون متفاوت ادبیات سنتی و معاصر نشان دهد. موضوعی که سرانجام منتج به این نکات میشود که: هر چند در آثار بلاغت فارسی تا حدود پنجاه سال اخیر نامی از تشخیص نیامده، امّا این صنعت از المفتاح سکّاکی خوارزمی و شروح آن گرفته تا آثار عبدالقاهر جرجانی و امثال آن تا ادبیات معاصر حضوری پر رنگ داشتهاست و با تعابیر گوناگون مؤلّفهها و مصادیق آن مورد توجّه و البتّه اغلب با خلط مبحث، ابهام و خدشه همراه بودهاست.
غلامرضا سالمیان؛ خاطره سلیمانی
دوره 1، شماره 1 ، مرداد 1395، ، صفحه 40-24
چکیده
یکی از موارد برجسته سازی در شعر، هنجار گریزی معنایی است.
بیشتر
یکی از موارد برجسته سازی در شعر، هنجار گریزی معنایی است.
محمدرضا نجاریان؛ ندا حاتم پور
چکیده
رفیع الدّین محمّد بن فتح الله واعظ قزوینی ، از علمای امامیّه، ادبا، شعرا و فضلای قرن یازدهم هجری در زمان پادشاهی شاه عبّاس صفوی(1052-1077هـ.ق) تا اوایل پادشاهی شاه سلیمان(1077هـ.ق) است. وی در نظم و نثر ید طولایی داشته و از انواع فنونِ معانی، بیان، عروض و بدیع با اطّلاع بوده است. در انواع علوم مثل ریاضیّات، نجوم، فلسفه و طب نیز دستی داشته و در ...
بیشتر
رفیع الدّین محمّد بن فتح الله واعظ قزوینی ، از علمای امامیّه، ادبا، شعرا و فضلای قرن یازدهم هجری در زمان پادشاهی شاه عبّاس صفوی(1052-1077هـ.ق) تا اوایل پادشاهی شاه سلیمان(1077هـ.ق) است. وی در نظم و نثر ید طولایی داشته و از انواع فنونِ معانی، بیان، عروض و بدیع با اطّلاع بوده است. در انواع علوم مثل ریاضیّات، نجوم، فلسفه و طب نیز دستی داشته و در آثار خود از اصطلاحات این علوم بهره برده استهدف واعظ از تألیف ابواب الجنان در هشت باب یا مجلّد به نیّت هشت در بهشت بود تا هر کس به این کتاب تمسّک جوید به واقع هشت در بهشت به رویش گشاده گردد. عبدالقاهر جرجانی بطور کلی بلاغت را بر دو قسم می داند: قسمی که مربوط است به مفردات کلام و قسمی دیگر که به ترکیب و تالیف آنها ارتباط دارد.آنچه مربوط به مفردات کلام است عبارتند از: تجنیس،اشتقاق، ردالعجز الی الصدر، قلب، سجع ، ترصیع،مزدوج، کنایه، مجاز ،استعاره. آنچه مربوط به محسنات معنویه است: مطابقه، مقابله، اعتراض، تلمیح ، لف ونشر، ابهام، مراعات نظیر، اغراق، سوال و جواب. ما در این مقاله به بررسی بسامد آرایههای ادبی در دو زمینه «محسنات لفظیه»و «محسنات معنویه » در مجالس هشتم و نهم ابواب الجنان پرداخته ایم.
یحیی عطایی؛ نعمت الله به رقم
چکیده
التزام یا اعنات آرایهای است که بلاغتنویسان فارسی و عربی کمتر بدان پرداختهاند، در حالی که این صنعت در قرآن کریم و نهجالبلاغه و احادیث کاربرد داشته است. از این رو نگارندگان در این مقاله از جنبههای گوناگون آن را در بلاغت فارسی و عربی بررسی کرده و برای نخستین بار نشان دادهاند که این صنعت در نظم و نثرِ این دو زبان به هشت شیوه میآید؛ ...
بیشتر
التزام یا اعنات آرایهای است که بلاغتنویسان فارسی و عربی کمتر بدان پرداختهاند، در حالی که این صنعت در قرآن کریم و نهجالبلاغه و احادیث کاربرد داشته است. از این رو نگارندگان در این مقاله از جنبههای گوناگون آن را در بلاغت فارسی و عربی بررسی کرده و برای نخستین بار نشان دادهاند که این صنعت در نظم و نثرِ این دو زبان به هشت شیوه میآید؛ برخی از این شیوهها ویژة شعر فارسی است و برخی دیگر در هر دو زبان کاربرد داشته و از سویی با اینکه بلاغتنویسان، التزام را جزوِ آرایههایِ لفظی آوردهاند، نشان داده شده است که برخی از این شیوهها موسیقی بیرونی کلام را تقویت میکنند و برخی دیگر به ارتقاء موسیقی درونی و معنوی یاری میرسانند. تفاوتهای التزام در این دو زبان از تعریف تا مصادیق و نحوة کارکرد و انواع و ظرفیت آن بررسی شده است؛ با اینکه هر دو زبان، امکان بهرهگیری از ظرفیتهای این شگرد را داشتهاند ولی برخی شیوهها در یکی از دو زبان مغفول واقع شده است. به گونة موردی نشان داده شده که بهرة شعر و نثر فارسی، نسبت به عربی بالاتر است. چنین بخشبندی و تحلیلی در هیچ اثر بلاغیِ فارسی و عربی به ویژه از دیدگاه تطبیقی دیده نمیشود.
علی تسنیمی؛ یحیی طالبیان؛ مریم غفّاری جاهد؛ احمدرضا بیابانی تونه
چکیده
دستگاه بلاغی یکی از بارزترین دستگاه های زبان ادبی است که چگونگیِ روند آفرینش ادبیِ یک اثر را میتوان درآن ملاحظه نمود. درپیکرة این فرایند، کاربردصورخیال مؤلّفهای است که تأثیرشگرفی برگیرایی، جذابیّت و انتقال معنی دارد. صنعت تشبیه بعنوان یکی ازابزارهای اساسی صورخیال، هستة مرکزی تخیّلات شاعرانه است و درمیان ارکان این زیورکلامی، ...
بیشتر
دستگاه بلاغی یکی از بارزترین دستگاه های زبان ادبی است که چگونگیِ روند آفرینش ادبیِ یک اثر را میتوان درآن ملاحظه نمود. درپیکرة این فرایند، کاربردصورخیال مؤلّفهای است که تأثیرشگرفی برگیرایی، جذابیّت و انتقال معنی دارد. صنعت تشبیه بعنوان یکی ازابزارهای اساسی صورخیال، هستة مرکزی تخیّلات شاعرانه است و درمیان ارکان این زیورکلامی، وجه شبه عامل اصلی و اسـاسیِ فعّال نمودن ذهن خواننده و مشارکت دادنِ وی درجریان آفرینش هنری است که بیقین خیال انگیزی تشبیه و نوآوری درآن، تاحدودزیادی به وجه شبه بازمی گردد. پژوهش حاضر برآن است تا با واکاوی تشبیهات بکاررفته در ویس و رامین فخرالدّین اسعدگرگانی و خسرووشیرین نظامی گنجوی ازدریچة آراء ونظریّات کریستین بروک-رز و آندره گوتلی، به سبک دو منظومة مذکور، کاربرد متفاوت صورخیال درآنها و رابطة وجه شبه با مشبّه و مشبّهٌبه دست یافته وبسامد کاربرد ارکان محسوس و معقول در تشبیهات آنها را، مورد سنجش و تحلیل قرار دهد. روش بکارگرفته شده در پژوهش توصیفی-تحلیلی و به شیوة استدلال استقرایی است که ازطریق نمونه گیری انجام میشود. درپایان باتوجّه به آمار حاصلآمده میتوان نتیجه گرفت که در مثنوی ویس و رامین، بسامد تشبیهات تصویری درقیاس باکارکردی بیشتراست امّا در مثنوی خسرووشیرین تشبیهات دارای پویایی بیشتری شده و ازسکون وثبات خارج میشوند. همچنین در هر دومنظومه، بسامد تشبیهات تصویری نسبت به تشبیهات کارکردی بیشترست. ازدیگرسو، در اثرنظامی مشبّه خیالی بیشتراز داستان فخرالدّین اسعدست و درمقابل، منظومة ویس و رامین مشبّهٌبه خیالیِ بیشتری داراست. بیشتروجوه شباهت در هر دوداستان نسبت به مشبّه، موردانتظار و نسبت به مشبّهٌ به، ضروری هستند.
مهدی دشتی
چکیده
"بلاغت اسلامی"، در تحول و تطوّر خود، مدیون کوشش های علمای بزرگی است که از قرن دوم به بعد، همت بر این کار گماشته اند. همچنان که علمِ "نحو" بر لغت و قراءتِ قرآن، استوار شده، مبانی اصلیِ "بلاغت اسلامی" نیز بر طرز و اسلوب همان کتاب عزیز، نهاده شده است. چرا که تبیین اعجاز بلاغی قرآن از اهمّ اهداف "بلاغت اسلامی" بوده و مقصد اصلی مؤلفانِ کتب بلاغی ...
بیشتر
"بلاغت اسلامی"، در تحول و تطوّر خود، مدیون کوشش های علمای بزرگی است که از قرن دوم به بعد، همت بر این کار گماشته اند. همچنان که علمِ "نحو" بر لغت و قراءتِ قرآن، استوار شده، مبانی اصلیِ "بلاغت اسلامی" نیز بر طرز و اسلوب همان کتاب عزیز، نهاده شده است. چرا که تبیین اعجاز بلاغی قرآن از اهمّ اهداف "بلاغت اسلامی" بوده و مقصد اصلی مؤلفانِ کتب بلاغی را تشکیل می داده است.در این ارتباط، کتاب "الصناعتین" ابوهلال الحسن بن عبد الله بن سهل العسکری (م:پس از 400ه)، دارای اهمیتی خاص و جایگاهی ویژه است. بنا به تصریح ابوهلال، این کتاب نوشته شد تا هم فهمِ اعجاز بلاغیِ قرآن کریم، میسر شود و هم جبران کاستیِ کتاب "البیان و التبیین" جاحظ (م:255ه) گردد. توضیح آنکه، در کتاب مذکور، شرح حدود بلاغت و اقسام بیان و فصاحت، در لابلای کتاب، چنان پراکنده بود که یافتن هریک، محتاج تأملی طولانی و جست و جویی بسیار بود.نتیجه کار "ابوهلال"، مفید و ماندگار بود چنانکه امروز می توانیم با کمک کتاب وی، به سادگی و روشنی هم با مباحث بلاغی آشنا شویم و هم به فهم اعجاز بلاغی قرآن کریم نزدیک گردیم لذا مناسب دیدیم تا در این نوشتار، تبیینات بلاغی آیات را بر مبنای کتاب الصناعتین مورد بحث و دقت قرار دهیم و با روشی ادبی و به دور از بحث های کلامیِ بی فایده، خوشه ها برچینیم و بهره ها ببریم.
حسن بساک
مرضیه بهادیوند چگینی
چکیده
هدف رویکرد نشانه - معناشناختی گفتمانی، دستیابی به معنا از طریق برقراری ارتباط بین واحدهای معنایی و تمایزدهنده در سطح کلان است. این پژوهش، چگونگی تولید و دریافت معنا در رمان «بلندیهای بادگیر» را واکاوی میکند. نظامهای گفتمانی یا مبتنی بر کنش یا مبتنی بر شوش میباشند که به ترتیب به وجود آورندۀ نظام-های گفتمانی شناختی ...
بیشتر
هدف رویکرد نشانه - معناشناختی گفتمانی، دستیابی به معنا از طریق برقراری ارتباط بین واحدهای معنایی و تمایزدهنده در سطح کلان است. این پژوهش، چگونگی تولید و دریافت معنا در رمان «بلندیهای بادگیر» را واکاوی میکند. نظامهای گفتمانی یا مبتنی بر کنش یا مبتنی بر شوش میباشند که به ترتیب به وجود آورندۀ نظام-های گفتمانی شناختی و احساسی هستند. در این رمان کنش و شوش در تعامل با یکدیگر وجود دارند؛ اما گفتمان غالب، شناختی است؛ زیرا در داستان، کنش پر رنگ-تر از شوش مشاهده میشود. هیتکلیف و کاترین (دو شخصیت اصلی) شوش اصلیِ عشق و کنشِ غالب انتقام را رقم میزنند. هیتکلیف، کنشگر اصلی برای انجام کنش، توانشهای روحی، جسمی و مالی لازم را کسب و آن را با برنامهای از قبل تعیین شده اجرا میکند. کنشگر با طی کردن مراحل آمادهسازی، آزمون اصلی، آزمون سرافرازی به مرحله ارزیابی و ارزش میرسد. ارزش مطرح برای دو شخصیت اصلی داستان، ارزشی مادی نیست؛ بلکه ارزشی فرا مادی است، ارزشی معنوی به نام عشق که سوزان، عجیب و شورانگیز است. نظامهای گفتمانی دیگری نیز در داستان وجود دارند: نظام گفتمانی احساسی، در چندین مرحله از داستان شوشهای عاطفی متفاوتی به چشم میخورند و نظام گفتمانی رخدادی (کنش مبتنی بر ابرحضور)، حضور نظامهای تقابلی همچون تولد و مرگ با هیچ گفتمانی جز رخدادی قابل توجیه نیست.
میثم ابراهیمی؛ مهیار علوی مقدم؛ محمد داودی
چکیده
بلاغت تطبیقی،از ضرورتهای پژوهشی در مطالعات تطبیقی است که در مباحث تطبیقی زیباشناختی دریچههای جدیدی میگشاید و به بلاغت پژوهان معاصر درتحلیل وبررسی میراث بلاغت فارسی و زبانهای اروپایی، بهویژه بلاغت انگلیسی، یاری میرساند.این بررسی تطبیقی در سه حوزهی معانی، بیان و بدیع، بیگمان در طبقهبندی بلاغی این شگردهای هنری و تحلیل ...
بیشتر
بلاغت تطبیقی،از ضرورتهای پژوهشی در مطالعات تطبیقی است که در مباحث تطبیقی زیباشناختی دریچههای جدیدی میگشاید و به بلاغت پژوهان معاصر درتحلیل وبررسی میراث بلاغت فارسی و زبانهای اروپایی، بهویژه بلاغت انگلیسی، یاری میرساند.این بررسی تطبیقی در سه حوزهی معانی، بیان و بدیع، بیگمان در طبقهبندی بلاغی این شگردهای هنری و تحلیل های زیباشناختی متن ادبی مؤثر است، بهویژه علم معانی که در مقایسه با دو علم بیان و بدیع در تحلیلهای زیباشناسی هر دو زبان مهجور مانده است.در این مقاله کوشیده شده است به بررسی تطبیقی نظریة کنش گفتاری،ساختارهای دستوری درمعانی ثانویه،تقدّم وتأخّراجزای کلامی،گسستگی وپیوستگی، ساختارجملات دربیان معنا(ایجاز، اطناب و مساوات)درفارسی و انگلیسی پرداخته شود.طبقهبندی بلاغت در دو زبان فارسی و انگلیسی میتواند به یافتن شباهت ها وتفاوت هایی باخاستگاه هنری، زمینههای جهاننگری و نگرههای بنیادین زیباشناختی وتحلیل زیباشناختی متنهای ادبی این دو زبان بینجامد.گستردگی گاه آشفتهآمیز مباحث بلاغت در زبان فارسی درمقایسه بابلاغت انگلیسی، طبقهبندی منظمتر کتابهای بلاغی انگلیسی درمقایسه بابلاغت فارسی، بی توجّهی بلاغت ایرانی- اسلامی به مباحث پنجگانةیونانی(معنیآفرینی،سخن پیوندی،سخن پردازی،یادسپاری ورفتاری)جزسخن پردازی،تاثیر پذیری بیشتر بلاغت انگلیسی ازمنابع بلاغت یونانی وتاثیرپذیری بلاغت فارسی از قرآن ومتن های ادب فارسی، جای گرفتن شماری از مباحث علم معانی درمباحثی هشتگانه در زبان فارسی ودربلاغت انگلیسی در چارچوب اصطلاح«Decorum» ازدستاوردهای تطبیقی این پژوهش است.
حمید جعفری قریه علی
چکیده
ارتباطات فرهنگی، مناسبات اجتماعی و اشتراکات قومی و مذهبی از عوامل عمده نزدیکی کشورهای ایران و افغانستان است. در سالهای اخیر به دلیل رخدادهای سیاسی و اجتماعی و پیامدهای ناشی از جنگ این ارتباطات پر رنگتر شده است. شعر فارسی افغانستان از نشانههای روشن این نوع ارتباطات شمرده میشود. شعر مهاجرت افغانستان به یاری عناصر زبانی و شگردهای ...
بیشتر
ارتباطات فرهنگی، مناسبات اجتماعی و اشتراکات قومی و مذهبی از عوامل عمده نزدیکی کشورهای ایران و افغانستان است. در سالهای اخیر به دلیل رخدادهای سیاسی و اجتماعی و پیامدهای ناشی از جنگ این ارتباطات پر رنگتر شده است. شعر فارسی افغانستان از نشانههای روشن این نوع ارتباطات شمرده میشود. شعر مهاجرت افغانستان به یاری عناصر زبانی و شگردهای ادبی به بازگویی بحرانهای اجتماعی و سیاسی سرزمین افغانستان میپردازد. تردیدی نیست که بخش قابل توجّهی از زیبایی کلام و قدرت اثرگذاری آن مدیون شگردهای ادبی است. امّا مهم است که این شگردها چگونه و با چه اهدافی در متن به کار گرفته شوند. در بررسی شعر افغانستان میتوان گفت که عناصر زیبایی شناختی در خدمت گفتمان حاکم بر شعر قرار گرفته است و شگفتیآفرینی و جنبههای صوری زیباییشناختی آن اولویت اصلی شاعر نیست. تصاویر شاعرانه، وظیفۀ انتقال مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و عقیدتی شاعر را به عهده گرفتهاند. این پژوهش با رویکرد محتوایی به عناصر زیباییشناسی، به بررسی ویژگیهای تصویر در شعر مهاجرت افغان با تکیه بر قالب شعری غزل میپردازد. براساس نتایج این پژوهش، رابطۀ شعر فارسی شعرای افغانی با مخاطبان خود بر اصل آگاهی بخشی مبتنی است. این اصل به-همراهی و همصدایی مخاطب با گوینده یاری میرساند. آبشخور تصویرها و حوزههای شگردهای ادبی در شعر مهاجرت افغان، خصلتها، عواطف، نیازها و مصائب انسان است. با این توضیح، بحرانهایی اجتماعی کشور افغانستان و اندیشههای مذهبی از مهمترین مقولههای تصویرآفرین در غزل امروز شعرای فارسی زبان افغان شمرده میشود.
بلاغت فارسی
مینا شاکر؛ رامین محرمی؛ بیژن ظهیری ناو
چکیده
اقناع مخاطب به عنوان فرایندی که برای تغییر نگرش مخاطب و همراه کردن او با عقاید گوینده انجام میشود، یکی از اهداف اصلی متون عرفانی تعلیمی از جمله مثنوی است. مولوی با توسّل به شیوههای مختلف تأثیرگذاری بر مخاطب، سعی در انتقال مفاهیم عرفانی به مخاطب دارد و از ابزارهای کلامی و غیرکلامی متعدّدی برای این منظور بهره میبرد. یکی از شیوههای ...
بیشتر
اقناع مخاطب به عنوان فرایندی که برای تغییر نگرش مخاطب و همراه کردن او با عقاید گوینده انجام میشود، یکی از اهداف اصلی متون عرفانی تعلیمی از جمله مثنوی است. مولوی با توسّل به شیوههای مختلف تأثیرگذاری بر مخاطب، سعی در انتقال مفاهیم عرفانی به مخاطب دارد و از ابزارهای کلامی و غیرکلامی متعدّدی برای این منظور بهره میبرد. یکی از شیوههای مولوی برای رسیدن به این مقصود، استفاده از شیوۀ داستانپردازی است. از جمله داستانهای مثنوی که این موضوع را به وضوح نشان میدهد داستان نخجیران و شیر است. نتایج حاصل نشان میدهد که مولوی این داستان را به شیوۀ گفتگو محور پیش میبرد و از زبان هر یک از طرفین مناظره کننده، با استفاده از شیوههای خاصی برای اقناع طرف مقابل، به بیان عقاید رایج در زمینۀ جهد و توکّل میپردازد. در این مناظرات مولوی از شیوههای خاصی برای اقناع حریف بهره میبرد که اهمّ آنها عبارتنداز: احتجاج به آیات و روایات، ذکر دلایل حسّی، عقلی و وجدانی، استفاده از زبان بدن، تمثیل و...
حسنعلی دانشور؛ سپیده سپهری؛ علی عین علی لو
چکیده
چکیده سوررئالیسم، مکتبی است که در فرانسه و قرن بیستم پدید آمده است. هرچند این مکتب در اروپا مطرح شد، بارقههایی از اندیشة این مکتب را میتوان در آثار شاعران و نویسندگان ایرانی نیز جست و جو و بازیابی کرد. گاه بین مؤلّفههای سوررئال این آثار و سوررئال غرب، تشابههای عمیقی دیده میشود که حکایت از اصالت این مکتب در آثار ایرانی از گذشته ...
بیشتر
چکیده سوررئالیسم، مکتبی است که در فرانسه و قرن بیستم پدید آمده است. هرچند این مکتب در اروپا مطرح شد، بارقههایی از اندیشة این مکتب را میتوان در آثار شاعران و نویسندگان ایرانی نیز جست و جو و بازیابی کرد. گاه بین مؤلّفههای سوررئال این آثار و سوررئال غرب، تشابههای عمیقی دیده میشود که حکایت از اصالت این مکتب در آثار ایرانی از گذشته تا کنون دارد. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی ، به کنکاش در اشعار نادرپور پرداخته و جلوههای سوررئالیستی آن را با مؤلّفههای غربی تطبیق داده است. نتیجة بدست آمده، نشان میدهد، هرچند نادرپور شاعر سوررئالیست نیست، امّا مؤلّفههای سوررئالیستی در اشعار او نمود پررنگی دارد. عدم هراس از مرگ، ایجاد تصاویر نامفهوم و عجیب، بکارگیری تصاویر سوررئال و بسامد فراوان حسّ-آمیزی و تشخیص نمونههایی از عناصر سوررئالیستی در شعر نادرپور است که قابل تطبیق با مؤلّفههای غربی سوررئالیستی است. کلیدواژه: مکتبهای ادبی، سوررئالیسم، سوررئالیسم غربی، شعر معاصر، نادر نادرپور
مهدی دهرامی