ORIGINAL_ARTICLE
سبکشناسی اشعار بیدل دهلوی با تکیه بر نظریۀ زبانشناسی قطبهای استعاری و مجازی یاکوبسن
شکلگرایان با تأکید بر نقش ادبیِ زبان و برجستهسازی نشانهها، میان دو فرایند زبانی «خودکاری» و «برجستهسازی» تمایز قائل شدهاند. شیوههای به کار رفته در روند تبدیل زبان خودکار به زبان ادب از دیرباز مورد توجه بوده است، که در ادبیات فارسی در پی بررسی این روند، در تحلیل زیباییشناسی متون ادبی، به ویژگیهای سبکی متون توجه میشود. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد نحوة انتخاب و ترکیب بر روی «محور جانشینی» و «محور همنشینی» در شعر شاعر برجستهی این سبکْ «بیدل دهلوی» است تا از منظر زبانشناسی، شیوهی زیباییآفرینی این شاعر بررسی و تحلیل شود. در راستای این هدفْ به تبیین بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی پرداخته و دویست و هفتاد و پنج بیت از شعر بیدل را به عنوان پیشنمونهی سبک هندی بررسی کردهایم. از جمله نتایج حاصل از این بررسی عملکرد موازی دو فرایند انتخاب و ترکیب در بسامدی نزدیک به هم است که کاربرد این دو فرایند در کنار یکدیگر منجر به ایجاد پیچیدگیهایی در شعر بیدل شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بیدل به گونهای غزلها را آذینبندی کرده است که درک هر بیت در گرو اندیشیدن خواننده و دستیابی وی به انتخابهای شاعر از روی محور جانشینی است. در نهایت گرایش نسبی بیدل به سمت فرایند انتخاب، سبب ایجاد فضای خاصی چون ایجاد معانی ضمنی در ابیات، پیچیدگی، ابهام، دوری مدلول و مصداق از یکدیگر، شده است که این روند در کل درک ابیات بیدل را دشوار ساخته است.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_5778_9382566bee1b10c1fb08de9ecbe60fac.pdf
2019-06-22
31
11
10.30473/prl.2019.41127.1453
رومن یاکوبسن
نقشهای زبان
قطبهای استعاری و مجازی زبان
سبک هندی
بیدل دهلوی
سمیه
آقابابایی
agababaisomaye@yahoo.com
1
دانشگاه علامه طباطبایی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بازشناخت تطبیقی طبقهبندی «علم معانی» در زبانهای فارسی و انگلیسی
بلاغت تطبیقی،از ضرورتهای پژوهشی در مطالعات تطبیقی است که در مباحث تطبیقی زیباشناختی دریچههای جدیدی میگشاید و به بلاغت پژوهان معاصر درتحلیل وبررسی میراث بلاغت فارسی و زبانهای اروپایی، بهویژه بلاغت انگلیسی، یاری میرساند.این بررسی تطبیقی در سه حوزهی معانی، بیان و بدیع، بیگمان در طبقهبندی بلاغی این شگردهای هنری و تحلیل های زیباشناختی متن ادبی مؤثر است، بهویژه علم معانی که در مقایسه با دو علم بیان و بدیع در تحلیلهای زیباشناسی هر دو زبان مهجور مانده است.در این مقاله کوشیده شده است به بررسی تطبیقی نظریة کنش گفتاری،ساختارهای دستوری درمعانی ثانویه،تقدّم وتأخّراجزای کلامی،گسستگی وپیوستگی، ساختارجملات دربیان معنا(ایجاز، اطناب و مساوات)درفارسی و انگلیسی پرداخته شود.طبقهبندی بلاغت در دو زبان فارسی و انگلیسی میتواند به یافتن شباهت ها وتفاوت هایی باخاستگاه هنری، زمینههای جهاننگری و نگرههای بنیادین زیباشناختی وتحلیل زیباشناختی متنهای ادبی این دو زبان بینجامد.گستردگی گاه آشفتهآمیز مباحث بلاغت در زبان فارسی درمقایسه بابلاغت انگلیسی، طبقهبندی منظمتر کتابهای بلاغی انگلیسی درمقایسه بابلاغت فارسی، بی توجّهی بلاغت ایرانی- اسلامی به مباحث پنجگانةیونانی(معنیآفرینی،سخن پیوندی،سخن پردازی،یادسپاری ورفتاری)جزسخن پردازی،تاثیر پذیری بیشتر بلاغت انگلیسی ازمنابع بلاغت یونانی وتاثیرپذیری بلاغت فارسی از قرآن ومتن های ادب فارسی، جای گرفتن شماری از مباحث علم معانی درمباحثی هشتگانه در زبان فارسی ودربلاغت انگلیسی در چارچوب اصطلاح«Decorum» ازدستاوردهای تطبیقی این پژوهش است.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_7402_e58b9d4382da02597fe3d156272f82ac.pdf
2019-06-22
50
33
10.30473/prl.2021.44324.1517
بلاغت تطبیقی
علم معانی
طبقهبندی بلاغی
زبانفارسی و انگلیسی
میثم
ابراهیمی
meysam7ebrahimi@yahoo.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد رشتهی زبان و ادبیّات فارسی (گرایش ادبیّات تطبیقی)، دانشگاه حکیم سبزواری
AUTHOR
مهیار
علوی مقدم
m.alavi2007@yahoo.com
2
دانشگاه حکیم سبزواری
LEAD_AUTHOR
محمد
داودی
davoudi2100@gmail.com
3
استادیار گروه زبان و ادبیّات انگلیسی، دانشگاه حکیم سبزواری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نظریه «زیباییشناسی دریافت» و نقد و بلاغت اسلامی
برخلاف رویکردهای گذشته به متون که غالباً یا ناظر به «متن» و یا «مؤلف متن» بودند، از رویکردهای امروزین نقد ادبی، پرداختن به «خوانندۀ متن» و بحث از نقشِ خواننده در معنیگذاریِ متن است. این دسته از نظریهها برآنند که متن معنی یـا معـانی ثابـتی نـدارد بلکـه معـانی محصول خلاقیت خوانندهاند. از مهمترین مکاتب نظری امروز که به اهمیت نقش خواننده در ادراک و دریافتِ معنی، و بلکه در خلقِ معنای متن اشاره دارد نظریۀ «زیباییشناسیِ دریافت» است که با نام هانس رابرت یائوس و ولفگانگ ایزر شناخته میشود. تصوّر کلی نسبت به تحول تاریخیِ نظریههای ادبی اینگونه است که اهمیتقائلشدن برای جایگاه خواننده در شکلدهیِ معنای متن، و نقش خواننده در معناگذاریِ متن و مسائل پیرامونِ ادراکِ معنی، دستاورد نظریِ قرونِ اخیر در مغربزمین است. حالآنکه دقت و بازخوانیِ برخی از متون بلاغیِ گذشته نشاندهندۀ تأملاتِ نظری و آراء قابل تأملِ برخی از نظریهپردازان و بلاغیانِ اسلامی دربارۀ اهمیت خواننده و نقش وی در خلق معنای متن است. پژوهش حاضر به بررسی تأملات سه تن از بلاغتنگاران و ناقدان ادبی جهان اسلام در باب ارتباط متن و خواننده و جایگاه و اهمیت خواننده در تعیین معنای متن، میپردازد.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_5775_eec47883d04631f841f1daf4e83c89fd.pdf
2019-06-22
70
51
10.30473/prl.2019.5775
واژگان کلیدی: نظریۀ زیباییشناسی دریافت
نقد و بلاغت اسلامی
خواننده
زینب
اکبری
zeinabakbari62@gmail.com
1
دانشجوی دکتری دانشگاه علامه طباطبائی
AUTHOR
داوود
اسپرهم
d_sparham@yahoo.com
2
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل تطبیقی داستانهای کوتاه جمالزاده و اندرسن با رویکرد نشانهمعناشناسی؛ مطالعۀ موردی: کباب غاز و مرگ در جنگل
داستانها بنیادهای فکری و فرهنگی هر جامعه را نشان میدهند و بنابراین کشف عناصر زیربنایی و لایههای زیرین داستانها، نمایانگر ویژگیهای اجتماعی هر ملت است. نشانهمعناشناسی ظرفیتهایی را برای تحلیل و کشف لایههای زیرین روایت فراهم میآورد و این توانایی را دارد تا امکانات علمی دقیقی، در اختیار تحلیلگران و منتقدان قرار دهد. این جستار تحلیلی نشانهمعناشناختی از دو داستان کباب غاز و مرگ در جنگل از دو نویسندۀ ایرانی و آمریکایی است. نگارندگان در صدد پاسخ به این پرسش هستند که نوعشناسی نظامهای گفتمانی جمالزاده و اندرسن کدامها هستند و در لایههای زیرین این دو داستان چه تمایزات فرهنگی و اجتماعی وجود دارد. با بررسیهای صورتگرفته به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر روش تحلیل محتوی مبتنی بر ابزار نشانهمعناشناسی گفتمان، نتایج حاکی از آن است که هر دو نویسنده از انواع نظامهای گفتمانی در داستان خود بهره گرفتهاند ولی فرایند معناسازی کنش و شوش، به عنوان عوامل گفتمانی مهم، باعث شکلگیری گفتمان شده و منجر به ایجاد استحاله معنایی میشود یعنی کنش، جای خود را به شوش با تیپ استعلایی و زیباییشناختی میدهد ولی آنچه داستان را به پیش میبرد شوش است. امّا آنچه در مضامین داستانها تفاوت ایجاد کرده، سبک زندگی و نگرش کنشگران و عوامل فرهنگی در هر دو گفتمان است.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_7407_065f42c37b42a5303f30aaeaeff8cf47.pdf
2019-06-22
94
71
10.30473/prl.2021.49090.1648
نشانهمعناشناسی
گفتمان روایی
تطبیقی
جمالزاده
اندرسن
فاطمه
جمشیدی
fatima92874@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال؛ پژوهشگر، دانشگاه پیام نور،
AUTHOR
علی
کریمی فیروزجایی
alikarimif@yahoo.com
2
دانشیار زبانشناسی، دانشگاه پیام نور،تهران (نویسندۀ مسئول)
LEAD_AUTHOR
حمیدرضا
شعیری
shairi@modares.ac.ir
3
استاد گروه زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه تربیت مدرس، تهران،
AUTHOR
شهره
چاوشیان
sh_chavoshian@yahoo.com
4
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال،
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بینامتنیت دینی در علم بدیع فارسی
روابط متقابل تاریخی، سیاسی و ادبی اعراب و ایرانیان، بسیار کهن و ریشهدار است. این روابط فراتر از دوران فتح اسلامی ایران است، زمانی که تمدن پارسی نفوذ سیاسی برجسته ای بر قبایل عرب در جزیرة العرب و بهویژه شهر "حیره" و تأثیر ادبی بر شاعرانی همچون "الأعشی" و "عدی بن زید العبادی" و دیگران داشت.پس از ظهور اسلام، ارتباط ایرانیان و عربها بیش از پیش گسترده شد، آنچنان که آشنایی با قرآن زمینهساز تاثیرپذیری ایرانیان از زبان و علوم مختلف عربی و اسلامی گردید. علاقهی بسیار به اسلام سبب شد تا ایرانیان توجه ویژهای به متون دینی عربی داشته باشند که در این میان "قرآن"، "احادیث نبوی شریف"، "نهج البلاغه" و "صحیفهی سجادیه" شایستهی ذکرند. از آنجا که علم بدیع، بر زیبایی کلام تکیه دارد و ایرانیان نیز میل ذاتی به آراستگی و زیبایی دارند، شاعران و ادیبانی که تمایل کمتری به قواعد پیچیدهی صرف و نحو عربی داشتند، مجالی یافتند تا در علم بدیع که تداخل کمتری با صرف و نحو داشت، طبع آزمایی کرده و از متون دینی عربی تأثیر پذیرند. کشف لایه های درهمتنیده و بینامتنیت این متون در رسیدن به درک نوینی از آثار ادبی بسیار مفید است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و در آن برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای استفاده شده است و در پی پاسخ به این سؤالات میباشد: که عوامل تأثیرپذیری ادب فارسی از علم بدیع عربی کدام است؟ و کیفیت تأثیرگذاری متون دینی عربی و جلوههای آن در ادب فارسی چگونه است؟ اشتیاق به فراگیری قرآن
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_7404_77e1a4a7ee96d7d69ed169a8f3711e76.pdf
2019-06-22
105
95
10.30473/prl.2021.46480.1577
بینامتنیت
متون دینی
ایرانیان
علم بدیع
حسین
حدیدی
hadidi660@gmail.com
1
مدیر گروه زبان و ادبیات عرب دانشگاه پیام نور سازمان مرکزی
LEAD_AUTHOR
مصطفی
جوانرودی
mjavanrudy@yahoo.com
2
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور جوانرود
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی استعارۀ مفهومی «بذر» در مرصادالعباد نجمالدین رازی
استعارۀ مفهومی موضوعی در زبانشناسیِ شناختی است که موضوع آن بررسی استعارههایی است که در ذهن نویسنده یا گوینده به عنوان بخشی از نظام تفکری او وجود دارند؛ بررسی این موضوع میتواند به شناخت زیربنای فکری نویسنده و ابعاد گوناگون آن کمک کند. مرصادالعباد از متون مهم عرفانی زبان فارسی و تألیف نجمالدین رازی(573-654 ه.ق.) است که با استفاده از تمثیل، استعاره، آیات و احادیث فراوان در زمینۀ عرفان اسلامی نوشته شده است. در بررسی استعارۀ مفهومی «بذر» در مرصادالعباد اثر نجمالدین رازی مشخص میشود که این نویسنده به این مفهوم استعاری در سراسر اثر خود توجه ویژه داشته است؛ پس از طبقهبندی استعارههای مفهومی مربوط به بذر در این اثر به این نتیجه میرسیم که این استعارهها برپایۀ استعارۀ کلیترِ «جهان آفرینش بذر است» شکل گرفته در نهایت استعارۀ کلی «خداوند کشاورز است» را به ذهن متبادر میسازد. ریشههای چنین تفکری را در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی، زبانی و اعتقادی نجمالدین رازی میتوان جستجو کرد.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_7399_b0edfff813b5b48185751dd05097284b.pdf
2019-06-22
107
120
10.30473/prl.2021.34734.1291
مرصادالعباد
استعارۀ مفهومی
بذر
زبانشناسی شناختی
متون عرفانی
زهرا
دهقان دهنوی
zahra.dehghan.d@gmail.com
1
دانشجو/دانشگاه یزد
LEAD_AUTHOR
مهدی
ملک ثابت
mmaleksabet@yazd.ac.ir
2
استاد/دانشگاه یزد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کارکردهای بلاغی وزن شعر (از هیپنوتیزم تا سماع)
بلاغت را رسایی وگیرایی کلام برای تأثیر بر مخاطب و اقناع وی دانسته اند. تشریح چگونگی این تأثیر و تعیین میزان نقش هر یک از عناصر شعر، در اثنای این فرایند میتواند بخشهایی از لایه های علم بلاغت کهن و علوم بلاغی جدید را فعال تر کند.مسألة تناسب وزن با موضوع و محتوای اثر ادبی و نقش آن در میزان تأثیر بر مخاطب از دغدغههای برخی بلاغیون قدیم و جدید در غرب و ایران بوده، اما، وجود قرابتهایی میان حالت تسلیم و اقناع مخاطب یک شعر موزون با حالت تسلیم یک انسان هیپنوزشده، ریچاردز را به تحلیل و تبیین این فرایند با اتخاذ دیدگاهی بینارشتهای کشانده است. این در حالیست که گاهی وزن شعر انسان را نه به خلسه که به شور و شعفی رقص آور و سماع گونه می کشاند چنانکه در برخی غزلیات شمس و احوال مولوی.مقالة حاضر با تأکید بیشتر بر نگاهی تحلیلیـتطبیقی به نظریة «هیپنوتیزمِ وزن» ریچاردز، در پی تبیین این موضوع و کشف برخی همانندیها در نظریات اندیشمندان ایرانی خواهد بود. مهمترین دستاورد این پژوهش، بهروزرسانی برخی از نظریههای کهن و اذعان به ضریب تأثیر بلاغی وزن و کارکردهای آن در ساختار شعر فارسیست.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_7406_5405ccdfb558ae99e01f727812560d2c.pdf
2019-06-22
134
121
10.30473/prl.2021.47120.1601
"بلاغت"
"وزن"
"هیپنوتیزم"
"لایه ی صوتی"
"ریچاردز"
عزت الله
سپه وند
sepahvand57@gmail.com
1
زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور لرستان-خرم آباد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
دامنه و کارکرد بلاغت در سبکِ فردی مهدی اخوان ثالث
سبکشناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی میشود. مباحث «درونمتنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برونمتنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورندة اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همانمقطع، سایهای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ساختار یکاثر تأثیر میگذارند. در کنار اینها، سبک فردی، شاخهای است که هم از سبکشناسی جدا شده و هم ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. از طرف دیگر، نظام بلاغی و فصاحت یک-اثر، بهگونهای است که سبک فردی را برجسته میسازد. متن ادبی اگر بر پایة بلاغت استوار باشد ـ پدیدآورنده با اصول بلاغت آشنا باشد و به-صورت زیرکانه آنها را در نوشتار خود به کار بَرَد، سبک فردی خود را بهصورت منحصربهفرد و شاخص مطرح میکند.تحلیل آثار مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر، نشان میدهد که پیوند عمیــقی میان بلاغت و سبک فردی او وجود دارد. بهگونهای که اینگونه در ذهن خواننده خطور میکند که شاعر با سُلطه بر بلاغت و آشنایی کامل با آن، سبک فردی خود را برگزیده است. در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) شیوة بررسی اشعار است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل دادههای متن، به ابعاد گوناگون سؤالهای طرحشده پاسخ داده شده است.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_7400_1175ff3f2ed64ef28ea7bb0727516fd7.pdf
2019-06-22
148
135
10.30473/prl.2021.35001.1298
شعر
مهدی اخوان ثالث
سبکشناسی
بلاغت و سبک فردی
یوسف
عالی عباس آباد
yosef_aali@yahoo.com
1
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
صدیقه
سلیمانی
s.solimani79@yahoo.com
2
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی مقولة ابهام در غزلیات سعدی با تکیه بر نظریة امپسون
ویلیام امپسون (1984-1906م) ابهام را جزو عوامل ذاتی شعر و زمینهساز واکنش خواننده میداند. از نظر او هر نوع تمایز جزیی زبانی ولو ناچیز که زمینهساز واکنش خواننده شود، از مصادیق ابهام به حساب میآید. بنابراین علاوه بر پیچشهای زبانی، برخی از شگردهای بلاغی نیز که ذهن مخاطب را با خود درگیر کرده و موجب واکنش او میگردد، از عوامل ابهام-آفرین سخن به شمار میآید. بر پایة این نظریه، مقولة ابهام در غزلیات سعدی به دو دستة ابهامهای هنری و ذاتی و ابهامهای زبانی و عارضی تقسیم میشود. ابهامهای هنری و ذاتی به دستگاه بلاغی بهویژه صور خیال و برخی صنایع ادبی شعر او مربوط میشود و ابهامهای عارضی شامل برخی عوامل زبانی و مقولههای فرهنگی و اجتماعی است. از آن جا که سعدی عواطف و احساسات خویش را صادقانه، روشن و طبیعی با مخاطب خویش در میان میگذارد، خواننده متوجه ابهام در کلام او نمیشود. بیان او به اندازهای روشن و طبیعی است که احساسات و عواطفش را به روشنی بیان مینماید و ابهامهایی از نوع گیجی و سردرگمی که نشانگر عدم وقوف شاعر بر افکار خود باشد، در شعر او یافت نمیشود.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_7401_8f701cd839b5eed8ebbb85d7586b5f00.pdf
2019-06-22
163
149
10.30473/prl.2021.38467.1372
بلاغت
ابهام
امپسون
سعدی
غزل
احمد
سنچولی
ah_sanchooli@yahoo.com
1
دانشگاه زابل
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی و مقایسة سطح ادبی -بلاغی تاریخ گردیزی و تاریخ سیستان
بررسی کتب منثور تاریخی قرون اولیة پیدایش زبان فارسی علاوه بر محتوای تاریخی آنها، از نظر مطالعات سبکشناختی و بهویژه مختصات ادبی و بلاغی نثر آنها در خور توجه است. حال آنکه در مطالعات سبکشناسی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. بررسی سبکشناختی این نوع از آثار منثور و تطبیق آنها که میتواند نشانگر نثر غیرادبی معمول و یا حتی نثر درباری دورههای تکوین و تکامل زبان فارسی باشند؛ بر اهمیت و ضرورت تحقیق میافزاید. این پژوهش با بررسی ساختار بلاغی تاریخ گردیزی و تاریخ سیستان به روش تطبیقی و به شیوه توصیفی- تحلیلی درصدد برشمردن ویژگیهای بلاغی این دو کتاب است. مقایسة سبکی این دو اثر نشان میدهد هردو کتاب نسبت به نثر کتب هم دورة خود، نثری ساده و روان دارند و این امر میتواند به دلیل تأثیرپذیری کتب مذکور از نثر تاریخ بلعمی باشد. از سویی دیگر اهتمام نویسندگان این دو کتاب در نقل تاریخ به زبان ساده از جمله دلایل سادگی و روانی نثر آنها است. از ویژگیهای ادبی نثر آنها، ایجاز در بیان، عدم کاربرد صنایع بدیع لفظی و آرایههای بیانی و کاربرد انگشتشمار آرایةهای بدیع معنوی از جمله استشهاد به آیات و احادیث و تضمین به اشعار فارسی و عربی است.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_7405_297006f2426d4488df40f07067ff89b7.pdf
2019-06-22
178
165
10.30473/prl.2021.47061.1599
نثرفارسی
سطح ادبی-بلاغی
تاریخگردیزی
تاریخسیستان
علی حسن
سهراب نژاد
sohrabnejad23@gmail.com
1
استادیار و عضو هیئت علمی گروه زبان وادبیات دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
ثریا
بهارزاده
soraya.baharzadeh57@gmail.com
2
کارشناس ارشد ادبیات فارسی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کنایۀ کلاه در شاهنامه با تأکید بر زمینه های فرهنگی و اجتماعی
تصویرهای شعری، حاصل ذوق و قریحۀ شاعرانه، آگاهی ها و خلاّقیت های فردی است که هم ریشه در تأملات شاعر در آثار ادبی پیشینیان و تجربه های شعری آنان دارد و هم نتیجۀ تجربه های زیستۀ شاعر و ژرف اندیشی اش در محیط است که توأمان شرایط اقلیمی و اوضاع سیاسی- اجتماعی را دربرمی گیرد. شاید بتوان گفت از میان انواع تصاویر شعری، کنایه بیش از دیگر تصویرها خاستگاهی اجتماعی دارد. از این رو بررسی و تحلیل تصاویر شعری، به ویژه کنایه که غالباً از دل فرهنگ جامعه و تعاملات اجتماعی نشأت گرفته و وارد زبان ادبی شده است، افزون بر اهمیت در تحلیل زیبایی شناختی آثار ادبی، اهمیت زیادی در تبیین برخی مبانی فکری و فرهنگی نیز دارد. در مقالۀ حاضر با تمرکز بر کنایه های مرتبط با «کلاه» در شاهنامه، کوشش شده ضمن تبیین ابعاد زیبایی شناختی این کنایات، با روش بررسی متن و تحلیل محتوای کیفی و مقایسۀ داده های حاصل با نتایج تحقیقات مرتبط، تحلیلی از زمینه های اجتماعی کنایات مورد نظر داده شود. داده های ناشی از جستار حاضر که با استفاده از شیوۀ بررسی اسناد و مدارک علمی انجام شده است، نشان می دهد کنایه های مرتبط با کلاه در شاهنامه با بسامد نسبتاً زیاد دارای ساختارها و معنی های متنوعی است که همچنان در فرهنگ و ادب ایرانی تداوم دارد. تردیدی نیست که بخشی از تداوم و تنوع معنی این کنایه ها به خاستگاه های فکری و زمینه های اجتماعی و فرهنگی آنها بازمی گردد.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_6277_2ba73d44cdd0618688a6b1506ff82c85.pdf
2019-06-22
190
179
10.30473/prl.2019.46146.1565
فردوسی
شاهنامه
کنایه
کلاه
یوسف
محمدنژاد عالی زمینی
mnezhad.y@gmail.com
1
عضو هیأت علمی پژوهشکدۀ زبان و ادبیات، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ارتباط عناصر تصویری (تشبیه و استعاره) با درونمایه رمان سووشون
سیمین دانشور، از موفقترین نویسندگان زن در ادبیات معاصر ماست که با داشتن سبک شخصی توانست آثار زیبایی را خلق و به ادبیات کشورمان ارائه کند. سووشون مهمترین و کامیابترین اثر وی مخاطبان زیادی را از همان آغاز تا به امروز به خود جلب کرده است. آثار دانشور، بخصوص سووشون از جنبههای مختلف تا به امروز مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله میکوشد با آوردن نمونهها و به روش توصیفی- تحلیلی ارتباط عناصر تصویری (تشبیه و استعاره) با درونمایه این اثر، مورد بررسی قرار گیرد. تشبیه و استعاره دو عنصر کلیدی است که سیمین دانشور از آنها در پروردن درونمایة سووشون بهره برده است. در ابتدا تشبیهات و بعد از آن استعارات طرح شده و به طور تحلیلی ارتباط آنها با درونمایه بررسی و مقاصد نویسنده در مورد استفاده از این تشبیهات و استعارات بیان گردیده است. دانشور با تشبیه و استعاره بیشتر کوشیده است که اشخاص، صحنهها، روحیات و خلقیات را توصیف یا تعبیر کند؛ بنابراین تصویرهایش بیشتر مستقیم، روشن و واضح است. این تصویرها و توصیفها نثر رمان را تا حدودی شاعرانه کرده است.
https://prl.journals.pnu.ac.ir/article_7403_384fad54cf2043e9ea133318ee8fbbd4.pdf
2019-06-22
208
191
10.30473/prl.2021.44733.1530
سووشون
عناصر تصویری
تشبیه
استعاره
درونمایه
محمود
مهرآوران
mehravaran72m@gmail.com
1
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم
LEAD_AUTHOR