خدیجه داوری؛ مهرداد چترایی؛ مهدی نوریان
چکیده
از اواخر قرن دوّم هجری تا قرن پنجم اصطلاحات بلاغی ظهور کردند. این اصطلاحات از تحقیق در قرآن و متون عربی بدست آمد. در ابتدا اصطلاحاتِ شایع در بین بلاغیون منحصر به زیباییهای کلام مانند استعاره، تشبیه، ایجاز، تکرار، سجع و تجنیس بود. به مرور زمان سایر اصطلاحات بلاغی به وجود آمد. برای نخستین بار، اِبن مُعْتَزّ در سال296 ق از عیوب فنون بلاغی ...
بیشتر
از اواخر قرن دوّم هجری تا قرن پنجم اصطلاحات بلاغی ظهور کردند. این اصطلاحات از تحقیق در قرآن و متون عربی بدست آمد. در ابتدا اصطلاحاتِ شایع در بین بلاغیون منحصر به زیباییهای کلام مانند استعاره، تشبیه، ایجاز، تکرار، سجع و تجنیس بود. به مرور زمان سایر اصطلاحات بلاغی به وجود آمد. برای نخستین بار، اِبن مُعْتَزّ در سال296 ق از عیوب فنون بلاغی سخن به میان آورد. بلاغیون از عوامل مخّل در کلام را ضعف تألیف یا سستی کلام دانستهاند. جُرجانی در اسرارُالبَلاغه برای اوّلین بار از اِضمار قبل از ذکر، سخن به میان آوردهاست و آن را یکی از انواع ضعف تألیف دانستهاست. اضمار قبل از ذکر مرجع نوعی جهش ضمیر است که ضمیر قبل از مرجعش قرار میگیرد. برخی از معانینویسان اضمار قبل از ذکر را مانند سایر اصطلاحات بلاغی در حوزه زبان فارسی قرار دادهاند و مانند گذشتگان آن را از توابع ضعف تألیف دانستهاند و برخی دیگر اضمار قبل از ذکر را برای شعر فارسی ناپسند ندانستهاند. در این مقاله سعی شده است با بیان شواهدی از شعر فارسی به بررسی اضمار قبل از ذکر پرداخته شود و نشان داده شود که اضمار قبل از ذکر از ویژگیهای سبکی شعر فارسی است و در مواردی که افتادگی در بیت نباشد و با جابجایی مرجع ضمیر و ضمیر معنی بیت درست شود، میتوان گفت که اضمار قبل از ذکر از زیباییهای شعر فارسی است.
عسگر صلاحی؛ ندا نبی زاده اردبیلی
چکیده
یکی از مباحث ادبی که ظهور و رشد علوم جدید مسیر بررسی آن را دگرگون ساخت، استعاره بود. این عنصر ادبی که سالیان متمادی به عنوان ابزاری صرفا تزئینی و متعلق به زبان شاعرانه تلقی میشد، با ظهور زبانشناسی شناختی اساس تفکر و وسیله درک مفاهیم انتزاعی معرفی شد. با این توضیح که ذهن بشر، مفاهیم غیرمادی را در قالب امور محسوس و با بهرهگیری از ...
بیشتر
یکی از مباحث ادبی که ظهور و رشد علوم جدید مسیر بررسی آن را دگرگون ساخت، استعاره بود. این عنصر ادبی که سالیان متمادی به عنوان ابزاری صرفا تزئینی و متعلق به زبان شاعرانه تلقی میشد، با ظهور زبانشناسی شناختی اساس تفکر و وسیله درک مفاهیم انتزاعی معرفی شد. با این توضیح که ذهن بشر، مفاهیم غیرمادی را در قالب امور محسوس و با بهرهگیری از استعاره درک میکند و چون ذهن، امور فرامادی را در قالب مادیات مورد تجربه خود بازآفرینی میکند، از این رو استعارههای کاربردی افراد به آشکارسازی شالودههای ذهنی آنها کمک میکند. بر اساس این گفتهها، کوشیدهایم مفهومسازی صفات را در آثار کودکانه بررسی کنیم تا فضای ذهنی غالب در تولید آنها را نشان دهیم. پس اشعار شاهد را انتخاب و با روشی تحلیلی و توصیفی کلاناستعارههایی که در مفهومسازی صفات این اشعار دخیلند بررسی کردهایم. نتایج نشان میدهد شاعر در مفهوم-سازی صفات به 3 کلان استعاره: درک ما از پدیدهها، دارای مزه است؛ دل امری موجود است و محبت آتش است، نظر داشته است. از میان انواع استعاره مفهومی، تنها استعاره هستیشناختی مد نظر شاعر بوده و در انتخاب حوزه مبدا اغلب از ملموسات دو حوزه لامسه و چشایی در مفهومسازیهای خود بهره گرفته است.
یوسف عالی عباس آباد؛ صدیقه سلیمانی
چکیده
سبکشناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی میشود. مباحث «درونمتنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برونمتنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورندة اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همانمقطع، سایهای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ...
بیشتر
سبکشناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی میشود. مباحث «درونمتنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برونمتنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورندة اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همانمقطع، سایهای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ساختار یکاثر تأثیر میگذارند. در کنار اینها، سبک فردی، شاخهای است که هم از سبکشناسی جدا شده و هم ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. از طرف دیگر، نظام بلاغی و فصاحت یک-اثر، بهگونهای است که سبک فردی را برجسته میسازد. متن ادبی اگر بر پایة بلاغت استوار باشد ـ پدیدآورنده با اصول بلاغت آشنا باشد و به-صورت زیرکانه آنها را در نوشتار خود به کار بَرَد، سبک فردی خود را بهصورت منحصربهفرد و شاخص مطرح میکند.تحلیل آثار مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر، نشان میدهد که پیوند عمیــقی میان بلاغت و سبک فردی او وجود دارد. بهگونهای که اینگونه در ذهن خواننده خطور میکند که شاعر با سُلطه بر بلاغت و آشنایی کامل با آن، سبک فردی خود را برگزیده است. در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) شیوة بررسی اشعار است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل دادههای متن، به ابعاد گوناگون سؤالهای طرحشده پاسخ داده شده است.
رقیه صدرائی
چکیده
کاربرد نمادهای زیست محیطی در حوزهٔ ادبیات فارسی قدمتی دیرینه دارد. در شعر معاصر فارسی نیز نمادهای جانوری و گیاهی به وفور دیده میشود. بسیاری از این نمادها جهت تبیین واقعیات یا تخیلات فردی شاعران قرار گرفتهاند. نمادهای حیوانی و گیاهی در اشعار رضا براهنی از منظر زیست محیطی و نگاه بوم گرایانه قابل تأمل هستند و کاربردی منحصر دارند. در ...
بیشتر
کاربرد نمادهای زیست محیطی در حوزهٔ ادبیات فارسی قدمتی دیرینه دارد. در شعر معاصر فارسی نیز نمادهای جانوری و گیاهی به وفور دیده میشود. بسیاری از این نمادها جهت تبیین واقعیات یا تخیلات فردی شاعران قرار گرفتهاند. نمادهای حیوانی و گیاهی در اشعار رضا براهنی از منظر زیست محیطی و نگاه بوم گرایانه قابل تأمل هستند و کاربردی منحصر دارند. در مقاله حاضر تلاش شده است با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، به معرفی کاربرد این نوع نمادها و رابطه آن اکوکریتیسیزم موجود در اشعار براهنی پرداخته و به این پرسش پاسخ داده شود که نمادهای حیوانی و گیاهی چگونه در اشعار براهنی تفسیر میشوند و آیا این نمادها در خدمت تبیین خصایص زیست محیطی قرار داشتهاند یا انسان محوری در کاربرد این نوع نمادها ملاک شاعر بوده است. بدین منظور ابتدا به چگونگی کاربرد نماد جانوری و گیاهی پرداخته، سپس نمادها از زاویهٔ اکوکریتیسیزم در اشعار تحلیل و بررسی شده است. یافتهها نشان میدهد انسان در اشعار براهنی مغلوب طبیعت است و «اومانیسم واژگونی» بر رتوریک نمادهای جانوری و گیاهی حاکم است.