حامد عبدی؛ حسین وثوقی؛ بلقیس روشن؛ مهدی سمائی
چکیده
چکیده«استعاره» جوهر خلاقیت است و «حیرت» جوهر استعاره. انسان، در جادۀ شناخت، همواره با اطلاعات و دادههای حسی و تجربی و کلامی مواجه است که به مدد تواناییهای شناختیِ ذهن (مقولهبندی، توجه، پندارینگی، حافظه و ...) دانشِ شخص از جهان را شکل می دهند. دانستهها و تجربیات ما از جهان پیرامونمان بواسطۀ وجوه اشتراک و افتراق میان ...
بیشتر
چکیده«استعاره» جوهر خلاقیت است و «حیرت» جوهر استعاره. انسان، در جادۀ شناخت، همواره با اطلاعات و دادههای حسی و تجربی و کلامی مواجه است که به مدد تواناییهای شناختیِ ذهن (مقولهبندی، توجه، پندارینگی، حافظه و ...) دانشِ شخص از جهان را شکل می دهند. دانستهها و تجربیات ما از جهان پیرامونمان بواسطۀ وجوه اشتراک و افتراق میان دریافتهای جدید و پیشین در قالب حوزهها و قابهایی دستهبندی میشوند که به نوبۀ خود سنگ بنایی میگردند برای تولید بواسطۀ ترکیب و یادگیری بواسطۀ قیاس. آنجا که آفرینشهای ما، اعم از کلامی و غیر کلامی، حاصل آمیزشهای ناآشنا، غیرقابل پیشبینی و یا بهتر بگوییم، «نشاندار» در آن بافت فرهنگی-اجتماعی باشند. جایی است که «استعاره» و قابلیت «استعارینگی» ذهن درگیر است. در این مقالۀ جستاری که منتج از پژوهشی در خصوص «ترجمۀ استعاره» است، پژوهشگران، پس از بررسی استعاره از نگاه سنتی و امروزین و تبیین کاستیهای موجود، در صدد برآمدهاند که تعریفی فراگیر از استعاره ارائه داده و به شیوهای ساده و همه کس فهم فرمولی برای بازشناسی آن به دست دهند که زمینه را برای نوعی دستهبندی جدید از انواع استعاره فراهم میآورد.