بلاغت فارسی
مینا شاکر؛ رامین محرمی؛ بیژن ظهیری ناو
چکیده
اقناع مخاطب به عنوان فرایندی که برای تغییر نگرش مخاطب و همراه کردن او با عقاید گوینده انجام میشود، یکی از اهداف اصلی متون عرفانی تعلیمی از جمله مثنوی است. مولوی با توسّل به شیوههای مختلف تأثیرگذاری بر مخاطب، سعی در انتقال مفاهیم عرفانی به مخاطب دارد و از ابزارهای کلامی و غیرکلامی متعدّدی برای این منظور بهره میبرد. یکی از شیوههای ...
بیشتر
اقناع مخاطب به عنوان فرایندی که برای تغییر نگرش مخاطب و همراه کردن او با عقاید گوینده انجام میشود، یکی از اهداف اصلی متون عرفانی تعلیمی از جمله مثنوی است. مولوی با توسّل به شیوههای مختلف تأثیرگذاری بر مخاطب، سعی در انتقال مفاهیم عرفانی به مخاطب دارد و از ابزارهای کلامی و غیرکلامی متعدّدی برای این منظور بهره میبرد. یکی از شیوههای مولوی برای رسیدن به این مقصود، استفاده از شیوۀ داستانپردازی است. از جمله داستانهای مثنوی که این موضوع را به وضوح نشان میدهد داستان نخجیران و شیر است. نتایج حاصل نشان میدهد که مولوی این داستان را به شیوۀ گفتگو محور پیش میبرد و از زبان هر یک از طرفین مناظره کننده، با استفاده از شیوههای خاصی برای اقناع طرف مقابل، به بیان عقاید رایج در زمینۀ جهد و توکّل میپردازد. در این مناظرات مولوی از شیوههای خاصی برای اقناع حریف بهره میبرد که اهمّ آنها عبارتنداز: احتجاج به آیات و روایات، ذکر دلایل حسّی، عقلی و وجدانی، استفاده از زبان بدن، تمثیل و...
زینب اکبری؛ یحیی طالبیان
چکیده
اصطلاح «رتوریک (Rhetoric) » که در سنت اسلامی اصطلاح «بلاغت» را معادل با آن قرار دادهاند، در تاریخ بلاغت قدیم دو مفهوم اصلی داشته است: نخستین مفهوم، دریافت ارسطویی از بلاغت است که بیشتر آن را با خطابه و فنون و ابزار اقناع مخاطب مرتبط میسازد؛ دیگر، مفهوم زیباییشناختی یا ادبی است که بلاغت را با شعر و فنون و ابزار تخییل پیوند ...
بیشتر
اصطلاح «رتوریک (Rhetoric) » که در سنت اسلامی اصطلاح «بلاغت» را معادل با آن قرار دادهاند، در تاریخ بلاغت قدیم دو مفهوم اصلی داشته است: نخستین مفهوم، دریافت ارسطویی از بلاغت است که بیشتر آن را با خطابه و فنون و ابزار اقناع مخاطب مرتبط میسازد؛ دیگر، مفهوم زیباییشناختی یا ادبی است که بلاغت را با شعر و فنون و ابزار تخییل پیوند میدهد. از این دو رویکرد سه گرایش به معنا و کارکرد بلاغت در دوران معاصر پدید آمد: رویکرد استدلالی-منطقی (فلسفی)، رویکرد سبکشناختی-ادبی (شعری) و در نهایت رویکرد گفتمانی-نشانهشناختی (متنی). دو رویکرد نخست در تعارض با یکدیگرند؛ یکی بلاغت را به سوی علم منطق میکشاند و دیگری آن را به شعر مرتبط میکند. اما رویکرد سوم سعی دارد دامنۀ شمول این علم را فراتر برد به گونهای که دو مفهوم پیشین را توأمان شامل شود. در تاریخ بلاغت اسلامی نیز چنین رویکرد سهگانهای به مفهوم بلاغت نزد ناقدان و بلاغتنگاران اسلامی یافتنی است. پژوهش پیش رو با مطالعه درزمانی به روش توصیفی-تحلیلی، تطور هر یک از این سه رویکرد را تا رسیدن به نظریات معاصر در حوزة علم بلاغت بررسی میکند.
روح الله صیادی نژاد؛ شهرام امیری
چکیده
مکتب پراگماتیسم، ادبیات را به منزلهی موثّرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی میکند. گفتمانی که نهتنها زیبایی و جمال در آن موج میزند بلکه تمام کارکردها و وظیفههای ارتباطی زبان در آن موجود است. از اینرو فن اقناع بهعنوان نقطه غایی هر نوع گفتمان در زیرمجموعه زبانشناسی کاربردی بهعنوان علم گفتمان زبانی قرار میگیرد. از آنجا ...
بیشتر
مکتب پراگماتیسم، ادبیات را به منزلهی موثّرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی میکند. گفتمانی که نهتنها زیبایی و جمال در آن موج میزند بلکه تمام کارکردها و وظیفههای ارتباطی زبان در آن موجود است. از اینرو فن اقناع بهعنوان نقطه غایی هر نوع گفتمان در زیرمجموعه زبانشناسی کاربردی بهعنوان علم گفتمان زبانی قرار میگیرد. از آنجا که کاربردشناسی ادبی بیشتر از کاربردشناسی محض و فرضیهای بیانگر کاربرد عملی زبان در فرآیند گفتمان است، در این پژوهش بر آنیم که به بررسی شگردهای بلاغی اقناع در دیوان ابوطیب متنبی، شاعر بزرگ عرب که از آن به عنوان استاد معماری زبان یاد می شود، بپردازیم. بلندی جایگاه متنبی در عرصه زبانی و حضور کاربست های زبانی در دیوان او نشان از آن دارد که شاعر در انتقال بیشتر انگیزهها، عواطف و احساسات به مخاطبین جهت تثبیت و تأکید بیشتر معنا از کاربستهای بلاغی و بدیعی اقناع و مهمترین آنها همچون تشبیه، استعاره ، کنایه، حسن تعلیل، مذهب کلامی و مقابله بهره جسته است. ضمن اینکه « تشبیه ضمنی» به لحاظ ابعاد زیباشناختی کلامی و جنبههای اقناع کلامی و رستاخیزی واژگان نسبت به سایر اسالیب زبانی از بسامد بالایی در دیوان شاعر برخوردار است.