کلیله و دمنه مشتمل بر مجموعه روایتهایی است که قهرمانان اصلی آن یعنی حیوانات دارای نقش و صفات انسانی هستند. همین ویژگی کلیله و دمنه بستر مناسبی جهت بررسی و تحلیل ظرایف و دقایق داستانهای آن از منظر روایتشناسی ایجاد میکند. بر همین اساس پژوهش حاضر با استفاده از روایتشناسی لینتولت به بررسی روایت «شیر، روباه و الاغ» کلیله ...
بیشتر
کلیله و دمنه مشتمل بر مجموعه روایتهایی است که قهرمانان اصلی آن یعنی حیوانات دارای نقش و صفات انسانی هستند. همین ویژگی کلیله و دمنه بستر مناسبی جهت بررسی و تحلیل ظرایف و دقایق داستانهای آن از منظر روایتشناسی ایجاد میکند. بر همین اساس پژوهش حاضر با استفاده از روایتشناسی لینتولت به بررسی روایت «شیر، روباه و الاغ» کلیله و دمنه برگردان آگیتا محمدزاده پرداخته، نشان میدهد قصههای کلیله و دمنه که یک راوی انتزاعی برای باوراندن و القای پیامی خاص به مخاطبان کودک و نوجوان، آنها را تولید میکند، به مثابه یک گفتمان معنادار است که در آن یک برنامه روایی مشخص شکل میگیرد و بهطورکلی بر آن است تا تبیین کند؛ «نقش راوی انتزاعی در بازگویی این داستانها به چه شکل بوده است و معنا در این گفتمانها چگونه تولید میشود؟». نتایج حاصل بیانگر آنست که؛ راوی انتزاعی با لایهلایه کردن متن نوعی سیالیت و پویایی در متن پدید آورده که موجب القای ایدئولوژی و نزدیک یا دور کردن مخاطب انتزاعی به باوری اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی میشود.