حافظ حاتمی
چکیده
صنعت ادبی تشخیص (شخصیتبخشی) یکی از صُوَر خیالی است که دامنة مبحث و مصادیق آن در منابع مختلف بسیار گسترده، درهم و تا اندازهای مبهم و مشکلآفرین است. این عنصر زیباییبخشِ سخن، در مطالعه و بررسیهای متقدّمان ادب فارسی و عربی، اغلب ذیل مبحث اسناد مجازی و استعارة مکنیه و تخییلیه گنجاندهشدهاست. در پژوهشهای معاصر نیز گسترة بحث ...
بیشتر
صنعت ادبی تشخیص (شخصیتبخشی) یکی از صُوَر خیالی است که دامنة مبحث و مصادیق آن در منابع مختلف بسیار گسترده، درهم و تا اندازهای مبهم و مشکلآفرین است. این عنصر زیباییبخشِ سخن، در مطالعه و بررسیهای متقدّمان ادب فارسی و عربی، اغلب ذیل مبحث اسناد مجازی و استعارة مکنیه و تخییلیه گنجاندهشدهاست. در پژوهشهای معاصر نیز گسترة بحث آن با حفظ موقعیت پیشین، تا حدودی با اصطلاحات تازهتری چون استعارة کنایی و جاندارانگاری پیوند و درهم تنیدگی دارد. این پژوهش که به شیوة جمعآوری، اسنادی، توصیفی و تحلیل محتوا ارائه میشود، بر آن است که با بررسی دقیق علمی، پیوند دیرباز صنعت تشخیص با دیگر فنون ادبی، ساختار و جایگاه مستقل آن را با بیان نمونههایی از متون متفاوت ادبیات سنتی و معاصر نشان دهد. موضوعی که سرانجام منتج به این نکات میشود که: هر چند در آثار بلاغت فارسی تا حدود پنجاه سال اخیر نامی از تشخیص نیامده، امّا این صنعت از المفتاح سکّاکی خوارزمی و شروح آن گرفته تا آثار عبدالقاهر جرجانی و امثال آن تا ادبیات معاصر حضوری پر رنگ داشتهاست و با تعابیر گوناگون مؤلّفهها و مصادیق آن مورد توجّه و البتّه اغلب با خلط مبحث، ابهام و خدشه همراه بودهاست.