فاطمه جمشیدی؛ علی کریمی فیروزجایی؛ حمیدرضا شعیری؛ شهره چاوشیان
چکیده
داستانها بنیادهای فکری و فرهنگی هر جامعه را نشان میدهند و بنابراین کشف عناصر زیربنایی و لایههای زیرین داستانها، نمایانگر ویژگیهای اجتماعی هر ملت است. نشانهمعناشناسی ظرفیتهایی را برای تحلیل و کشف لایههای زیرین روایت فراهم میآورد و این توانایی را دارد تا امکانات علمی دقیقی، در اختیار تحلیلگران و منتقدان قرار دهد. ...
بیشتر
داستانها بنیادهای فکری و فرهنگی هر جامعه را نشان میدهند و بنابراین کشف عناصر زیربنایی و لایههای زیرین داستانها، نمایانگر ویژگیهای اجتماعی هر ملت است. نشانهمعناشناسی ظرفیتهایی را برای تحلیل و کشف لایههای زیرین روایت فراهم میآورد و این توانایی را دارد تا امکانات علمی دقیقی، در اختیار تحلیلگران و منتقدان قرار دهد. این جستار تحلیلی نشانهمعناشناختی از دو داستان کباب غاز و مرگ در جنگل از دو نویسندۀ ایرانی و آمریکایی است. نگارندگان در صدد پاسخ به این پرسش هستند که نوعشناسی نظامهای گفتمانی جمالزاده و اندرسن کدامها هستند و در لایههای زیرین این دو داستان چه تمایزات فرهنگی و اجتماعی وجود دارد. با بررسیهای صورتگرفته به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر روش تحلیل محتوی مبتنی بر ابزار نشانهمعناشناسی گفتمان، نتایج حاکی از آن است که هر دو نویسنده از انواع نظامهای گفتمانی در داستان خود بهره گرفتهاند ولی فرایند معناسازی کنش و شوش، به عنوان عوامل گفتمانی مهم، باعث شکلگیری گفتمان شده و منجر به ایجاد استحاله معنایی میشود یعنی کنش، جای خود را به شوش با تیپ استعلایی و زیباییشناختی میدهد ولی آنچه داستان را به پیش میبرد شوش است. امّا آنچه در مضامین داستانها تفاوت ایجاد کرده، سبک زندگی و نگرش کنشگران و عوامل فرهنگی در هر دو گفتمان است.
فاطمه بهار؛ یدالله شکری؛ حمیدرضا شعیری
چکیده
چکیده:رجز، گفتمانی تهاجمی میان دو رقیب و از عوامل تأثیر گذار میان دو کنشگر است. کنشگر در پی آن است تا با بیانی که جانشین جنگ می شود، یا مقدمه ای قوی برای شروع آن می باشد، بر حریف غلبه کند. در این شیوه دو عنصرگفتمانی مهم: نازش و مباهات به خود؛ نکوهش رقیب و تحقیر نژاد به عنوان پروتز گفتمانی مطرح می شوند. منظور از پروتزگفتمانی امری بیانی با ...
بیشتر
چکیده:رجز، گفتمانی تهاجمی میان دو رقیب و از عوامل تأثیر گذار میان دو کنشگر است. کنشگر در پی آن است تا با بیانی که جانشین جنگ می شود، یا مقدمه ای قوی برای شروع آن می باشد، بر حریف غلبه کند. در این شیوه دو عنصرگفتمانی مهم: نازش و مباهات به خود؛ نکوهش رقیب و تحقیر نژاد به عنوان پروتز گفتمانی مطرح می شوند. منظور از پروتزگفتمانی امری بیانی با نقش صیانت از حریم کنشگر است. این مقاله در پی آن است که بر اساس نظریه پروتز گفتمانی به بررسی رجز بپردازد و نشان دهد که با توجه به بررسی نشانه شناسانه، این گفتمان کارکردی پروتزی می یابد و به جای ورود به فرآیند کنشی، در فرآیند گفتمانیِ پیشاکنشی با ویژگی پروتزی قرار می گیرد و نظام بیانی، جانشینِ کُنِش می شود. قهرمان می کوشد با رجز پیش از شروع نبرد، یا تا زمان شکل گیری اساسی آن، برحریف پیروز شود. پس رجز با کارکرد پروتزی، جایگزینی برای کنش اصلی است. هدف اصلی مقاله بررسی کارکرد پروتزی رجز به عنوان امری نشانه ای در راستای تحلیل چگونگی بسط نظام گفتمانی پیشاجنگ است. رجز به عنوان پروتز گفتمانی بستری مناسب جهت توسعه فضای صیانت از خود در مقابل دشمن بدون ورود به کنش، از طریق پادکنش می باشد. پادکنش مانند هاله ای دور کنش را می گیرد تا بتواند یا جایگزین آن شود، یا در صورت ورود به فرآیند کنشی آن را تحت تاثیر قرار دهد. کلید واژه ها:رجز، پروتزسازی گفتمانی، پادگفتمان، پادکنش، نشانه معناشناسی، رستم و اسفندیار